در نشست شورای عالی قرآن مطرح شد
مفهومشناسی غنا در فقه و بررسی آن در تلاوت قرآن
آخرین بخش نوزدهمین نشست تخصصی استادان، قاریان و حافظان ممتاز قرآن کریم به «مفهومشناسی غنا در فقه اسلامی و بررسی آن در تلاوت» اختصاص داشت.
به گزارش پرتال جامع علوم و معارف قرآن، آخرین بخش نوزدهمین نشست تخصصی استادان، قاریان و حافظان ممتاز قرآن کریم جمعه نهم آذرماه، با عنوان «مفهومشناسی غنا در فقه اسلامی و بررسی آن در تلاوت» با حضور حجتالاسلام والمسلمین محمدصادق یوسفیمقدم، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، محمدحسین سعیدیان، قاری بینالمللی و حمید ایماندار، قاری، مدرس و حافظ قرآن از استان فارس برگزار شد.
حجت الاسلام والمسلمین یوسفیمقدم رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم در جمع اساتید معارف و مفاهیم قرآن کریم در باره قرائت غنائی در نصوص و دیدگاه فقیهان سخنرانی کرد و گفت:
قرائت قرآن کریم به دلیل اعجاز (در فصاحت، مفاهیم و نظام موسیقائی طبیعی)، اگر با صداى موزون و زيباي انسان همراه شود در انبساط خاطر انسان و تعميق مفاهيمش شگفت آور است. ازاین رو روایاتي مانند: «زیِّنُوا اَصواتَکم بالقرآن»(. صنعانی؛ المصنف؛ ج 2، ص 485، حدیث 4176.) به نظم آهنگ زیبای قرآن اشاره دارد و قرائت قرآن را زیبا بخش صوت انسان می داند و روایاتی مانند: «حَسِّنُوا الْقُرْآنَ بِأَصْوَاتِكُمْ فَإِنَّ الصَّوْتَ الْحَسَنَ يَزِيدُ الْقُرْآنَ حُسْناً»(. شیخ صدوق؛ عيون اخبار الرضا؛ ج 2، ص 69. ) به آهنگی زیبای انسان اشاره دارد و صوت نیکو را زیبائی بخش قرآن می داند. از همین رو روایات به صوت موسیقائی هنری انسان اشاره و به صوت زیبای مرجع (تحریردرعلم موسیقی) در قرائت سفارش کرده است. چنانکه امام باقر(ع) فرمود: و رجّع بالقرآن صوتک فان الله عز و جل یحب الصوت الحسن یرجّع فیه ترجیعاً».(. کلینی؛ الکافی؛ ج 2، ص 616.) و عموم فقيهان نیز به استحباب آن فتوا داده اند.(. محقق سبزواري؛ كفايه الاحكام؛ ج 1، ص 432. سید محمد کاظم يزدي؛ عروه الوثقي؛ ج 2، ص 531. ابوالقاسم خوئي؛ كتاب الصلاه؛ ج 3، ص 536.)
نکته قابل توجه این است که قاری باید توجه کند که در روایات بسیار تاکید شده است که این قرائت شایسته نباید غنائی و یا غنائی مضل باشد.
وی در باره مفهوم وحكم قرائت غنائی گفت غنا صداي با معنا، نيكو، داراي ترجيع و طرب آور انسان است (. یوسفی مقدم؛ پژهشي در غنا ازنگاه قرآن و روايات تفسيري؛ ص 56.) و در معنای طرب گفته شده «هو الخفّة التى تعترى الإنسان فتكاد أن تذهب بالعقل وتفعل فعل المسكر لمتعارف الناس»:(. روح الله خمينى؛ المكاسب المحرمه؛ ج1، ص300.) گویا غنای طرب آور، سبب سلب بردبارى، تنزل ادراك و ربودن عنان از کف انسان می شود. اما فقيهان برخی با جملاتی مثل «ما هو محرّم فى نفسه... والغناء...» و با تعبیراتی مانند «ما هو محرّم فى نفسه... والغناء...».(. محقق حلّى؛ شرائع الإسلام؛ ج2، ص4. ) معتقد به حرمت ذاتی غنا،(. ابوالصلاح حلبى؛ الكافى فى الفقه؛ ص281 و محقق حلّى؛ شرائع الإسلام؛ ج2، ص4.) و برخی حرمت غنا را نه ذاتی که ناشی از اجتماع با سایر محرّمات می دانند.(. محمد محسن فيض كاشانى؛ الوافى؛ ج 17، ص 218. محقق سبزوارى؛ كفايه الاحكام؛ ج 1، ص 433. معرفت؛ التمهيد فى علوم القرآن؛ ج 5، ص 183-185.)
نکته قابل توجه این است که ویژگی نظم آهنگ و موسیقائی طبیعی قرآن کریم رابطه تنگاتنگی به مفاهیم و معانی آیات دارد به گونه ای که اگر کلمه و حرفی از آیه ای برداشته شود معنای آیه تحت تاثیر قرار می گیرد. به طور مثال: آيه 100 سوره توبه «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسان...» سبقت گیرندگان به ایمان را به سه دسته تقسیم می کند که عبارت است از مهاجرین، انصار و پیروان آنها در اعمال حسنه. حال اگر حرف واو از «وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسان» برداشته شود، مفهوم آیه این می شود که سبقت گیرندگان به ایمان مهاجرین و انصارند و انصار پیروان مهاجرین هستند. بر این اساس قرائت نظم آهنگ قرآن باید به گونه ای باشد که تاثیر منفی در نظم آهنگ طبیعی قرآن به مخاطب القاء نکند. به عبارت دیگر نظم آهنگ هنری قرآن باید تابعی از نظم آهنگ طبیعی قرآن کریم باشد.
رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم در باره قرائت غنائی در نصوص و دیدگاه فقیهان چنین بیان کرد:
برخی از روایات بر حرمت قرائت غنائی دلالت دارد مانند حدیث: «إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمُ اسْتِخْفَافاً بِالدِّينِ وَ بَيْعَ الْحُكْمِ وَ قَطِيعَةَ الرَّحِمِ وَ أَنْ تَتَّخِذُوا الْقُرْآنَ مَزَامِيرَ...»(. حر عاملی؛ وسائل الشیعه؛ ج 17، ص 308.) و برخی آن را جایز می داند. مانند: لیس منّا من لم یتغنّ بالقرآن(. بخاری؛ صحیح بخاری؛ ج 8، ص 209؛ احمد بن حنبل؛ مسند احمد؛ ج 1، ص 172.).
برخی از فقیهان نیز جواز تغنّی به قرآن را با صریح روایات، مخالف دانسته(. مرتضی انصاری؛ کتاب المکاسب؛ ج1، ص302-304.)و منکر دلالت نصوص بر جواز تغنّی به قرآن هستند. در مقابل برخی با جواز غناء درقرائت و ضرورت صیانت از قداست قرآن از غنای لهوی و لحن های اهل فسق، تغنّی به قرآن را جائز دانسته و قرائت غنائی را چنین تعریف کرده اند «هو قرائة القرآن بالالحان و الانغام مع تهذیبها بما یتناسب قدسیة القرآن مع مراعاة التجوید و دون الاخلال بها».(. ادریس عبد الحمید کلاک؛ نظرات فی علم التجوید؛ ص48-51.)این تعریف با دیدگاه برخی دیگر از فقیهان(. محقق سبزواری؛ کفایة الاحکام؛ ج1، ص432و محمد محسن فیض کاشانی؛ التفسیر الصافی؛ ج1، ص72.)سازگار است.
آیت الله العظمی خامنه ای مدظله با تعریف غنا به« آواز به نحو خاص که با زیر و بم، قاعده و قانون و اسلوب خاصّی خوانده می شود و معادل فارسی آن خوانندگی است»، غنا را به دوقسم لهوی مضلّ عن سبیل الله و حرام و لهوی غیرمضل و حلال تقسیم می کنند. در نتیجه لهو غیر مضلی که مصیبت زده و نگران را ، با آوازی سرگرم یا با تماشای فیلمی از ناراحتی غافل کند، حرام نیست.
در نگاه ایشان لهوی مضل، منحصربه آهنگ یا مضمون کلام لهوی مضل نیست بلکه شرایط، ملابسات و مقارنات، درصوت لهوی مضل و عدم آن تأثیر می گذارد. پس اگر کسی در مجلسی دینی، غزلی از حافظ بخواند لهوی مضل نیست وهمین غزل را اگر در مجلس فسق و فجوربخواند، مصداق لهوی مضل است.
معظم له با تقسیم اضلال عن سبیل الله به اضلال درعقیده (به معنای ایجاد تردید، شبهه و بی تفاوتی در معارف اصولی) و اضلال در فروع دین و ارتکاب محرّم و بی مبالاتی عملی، بر این باورند که سرگرمی به ملاهی مضل به تدریج عقاید انسان را تغییر و او را در عمل نیز منحرف می کند. معظم له ، تشخیص مصداق غنای حرام با عرف عام می دانند، هرچند گاهی تشخیص مکلّف نیز لازم است؛ به طورمثال اگرعرف خوانندگی و نوازندگی در دستگاه موسیقی خاصی را لهوی مضلّ بداند و مکلّف مصداق آن را تشخیص دهد، آن غنا حرام و اگر در تطبیق شک کرد، بنا بر حلّیت خواهد بود. ایشان با نظر به اینکه معیار در لهو مضل، شأنیت است نه فعلیت، حرمت تلاوت و استماع قرائت لهوی مضل را، به دلیل تحقیر و استخفاف به قرآن مضاعف می دانند.
اینکه ایشان از استماع قرائتی اعراض کرده و یا به دلیل شبهه در آن قرائت از استماع آن خوداری کرده اند استفاده می شود که ممکن است قرائتی محکوم به قرائت مضل و حرمت شود. بر این اساس قرائتی که در آن اخلاص نباشد و از هدف قرائت که القاء معنا در مستمعین است و فلسفه نزول قرآن که هدایت است غافل شود و همه همت قاری تنظیم صوت با مقامات موسیقی باشد قرائت شایسته ای نیست.
از این رو فقیهان عقوبت قرائت غنائی و یا مضل را مبغوض تر و چند برابر دانسته اند.(. امام خمینی، تحریر الوسیله، ج 1، ص 497 و آیت الله خوئی، مصباح الفقاهه، ج 1، ص493.)
نامبرده در پایان به مواردی که قاریان باید رعایت کنند پرداخته و چنین گفت:
1.قاری باید از قرائتی که باحرمت قرآن منافات دارد پرهیز کند. زیرا پیامبر اکرم (ص) حرمت قرآن را حرمت خدا و بی احترامی به آن را بی احترامی به خدا دانسته است: «الْقُرْآنُ أَفْضَلُ مِنْ کلِّ شَیءٍ دُونَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَمَنْ وَقَّرَ الْقُرْآنَ فَقَدْ وَقَّرَ اللَّهَ وَ مَنْ لَمْ یوَقِّرِ الْقُرْآنَ فَقَدِ اسْتَخَفَّ بِحُرْمَةِ اللَّهِ»؛(. تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص 40. )
2.قارى باید موانع درونی و ظاهری فهم قرآن را از خودش دور و موازين شرعی و نظر فقیهان را رعایت کند تا بزرگداشت قرآن و تدبر در آیات را برای خود و مستمعان ميسر کند زیرا: «أَلَا لَا خَيْرَ فِي قِرَاءَةٍ لَا تَدَبُّرَ فِيهَا»؛(. فضل بن حسن، مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، ص 138.)
3.قاری باید تنها براى کسب رضاى خدا و فهميدن و فهماندن معارف قرآن قرائت کند. در این صورت ثوابى که به وی عطا می شود برابر است با آنچه كه به فرشتگان و پيامبران و رسولان اعطاء می شود. «مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَ تَفَقُّهاً فِي الدِّينِ- كَانَ لَهُ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلُ جَمِيعِ مَا يُعْطَى الْمَلَائِكَةَ وَ الْأَنْبِيَاءَ وَ الْمُرْسَلِينَ».(. صدوق ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 293.)
4.همت قاری برای تطبیق قرائت با صدای مستخرج از دستگاه های موسیقی و غفلت از توجه به مفاهیم آیات، هدایت بخشی، عظمت و جایگاه قرآن کریم، عملی شایسته به شمار نمی آید.