share
1398/06/31
اصول و روش های پاسخگویی به شبهات دینی از منظر معصومان(ع)

گروه: علوم قرآنی
ارائه دهنده: حجت الاسلام و المسلمین محمدی
ناقد: حجت الاسلام و المسلمین سیدعلی‌اکبر حسینی رامندی
دبیر علمی:
زمان برگزاری: 96

دکتر محمدی[1]
روش­های پاسخگویی به شبهات دینی

روش­های پاسخگویی به شبهات به دو دسته قابل تقسیم است، این روش­ها شامل روش­های ایجابی و روش‌های سلبی است. مقصود از روش‌های ایجابی، تکنیک‌های بایستی پاسخگویی و مقصود از روش‌های سلبی، تکنیک‌های نبایستی در پاسخگویی به پرسش­ها و شبهات قرآنی است. ما در تبیین موضوع بحث به این نکته خواهیم پرداخت که به اعتقاد شیعیان، تمام ائمه(ع) معصوم و برحق هستند،  خدا آن­ها را برگزیده و دارای علم غیب هستند و  نه تنها در محتوا و روش، بلکه در همه شئون علمی و عملی، بر ما حجت ما هستند.

پس ادعای اول ما این هست که نباید فقط در محتوا به ائمه مراجعه کنیم، بلکه باید در روش‌های تربیتی و پاسخگویی، ائمه(ع) را الگوی خود قرار دهیم. به عبارت ساده‌تر، هر چند خود اصل پاسخگویی خوب است و باید در  شبهه‌ای که مطرح می‌شود محتوا را پاسخ بدهیم، ولی مهم تر از آن اصول  و روش های پاسخگویی است که باید مورد توجه قرار گیرد. 

 نکته بعدی این هست که روش ائمه،  این طور نبوده که فقط محتوا را بیاموزند، بلکه همانطور که محتوا را به ما می‌آموختند به یادگیری اصول نیز تاکید داشتند. نکته دیگری که در قسمت مقدمات بحث به آن می پردازم، اهمیت مساله روش های پاسخگویی است، همان طور که مستحضر هستید امروزه جهان تشیع در معرض سیل شبهات قرار دارد، لذا به حکم عقل، پاسخگویی به شبهات امری لازم و اجتناب ناپذیر است و باید از روش و متدهای جدید نیز در این زمینه استفاده شود. از دیدگاه روایات نیز بر این امر تاکید شده و وظیفه علمای شیعه را مانند مرزبانانی می داند که این مهم را برعهده دارند به عنوان نمونه در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است:«علماء شیعتنا مرابطون بالثغر الذی یلی ابلیس و عفاریته یمنعونهم عن الخروج علی ضعفاء شیعتنا و عن ان یتسلط علیهم ابلیس و شیعته النواصب الا فمن انتصب لذلک من شیعتنا کان افضل ممن جاهد الروم و الترک و الخزر ألف ألف مرة لانه یدفع عن ادیان مجینا و ذلک یدفع عن ابدانهم؛[2] علمای شیعه ما مرزداران هستند که بر مرزهای ایمان مردم و در برابر ابلیس و پیروانش به مرزداری می پردازند، آنها را از هجوم به ضعفای شیعه باز می دارند و شیعه را از تسلط ابلیس و یاران ناپاکش محفوظ و مصون نگه می دارند؛ آگاه باشید! آنکس از شیعیان که چنین وظیفه ای را به عهده می گیرد، هزار هزار مرتبه برتر از مجاهدین است که با (دشمنان آن روزگار اسلام) روم و ترک و خزر جهاد می کنند چون او از دین محبان ما دفاع می کند و دیگری از بدنهای ایشان.)

بعد حضرت می‌فرماید:« جواب مجاهدانی که در این راه جهاد می کنند یک میلیون بار بیشتر  از ثواب مجاهدانی است که در اقصا نقاط عالم اسلامی می جنگند.»

اما در خصوص اصول و روش های پاسخگویی ائمه اطهار(ع)، سوالاتی مطرح می شود سوال اول اینکه ائمه(ع) از چه اصول عقلی،  قرآنی، تربیتی و اخلاقی در پاسخگویی استفاده می کردند. سوال دوم که در ذیل سوال اول  جایی نمی گیرد این است که آیا ائمه به ما اجازه دادند که از روش­های نبایسته استفاده کنیم؛ به عنوان نمونه  حضرت در مورد اهل بدعت می فرماید:« باهِتوهُم أَکثِروا فیهِم وَ الوَقیعَةِ»؛ حال این سوال مطرح می شود که طبق این روایت ما می توانیم به آنها بهتان بزنیم. همان طورکه ما در جنگ های فیزیکی حق داریم دروغ بگوییم، آیا در پاسخگویی به سوالات و شبهات اعتقادی حق داریم این گونه عمل کنیم. این جاست که باید به اصول و روش های ائمه(ع) در پاسخگویی باید دقت کرد و اصول بایسته و نبایسته را از یکدیگر تفکیک نمود.
تحلیل گفتمان پاسخگویی به شبهات

اما در بحث امروز ما از دو روش عمده برای تحلیل استفاده می کنیم، اولین روش تحلیل گفتار ائمه علیه السلام بوده که  در این تحلیل، توجه به مقدمات اصل حکمت، نقش گوینده، متن و اینکه گوینده در مقام پاسخگویی و اثر گذاری بوده و در این مقام قصد جدی نیز داشته است. مقصود ما از شبهه نیز در مباحث مطروحه، تشکیل یک دستگاه استدلالی از مقدمات است که نتیجه آن، باطل جلوه دادن حق و یا حق جلوه دادن باطل است و چون حق نما هست به آن شبهه می گویند. مقصود ما از اصل نیز یک قواعد کلی، قوانین ثابت است که در همه پاسخ­ها یا حداقل قالب پاسخ­ها به آن اصل توجه و هنگام شک به آنها مراجعه ‌کنیم. اما روش، یک تکنیک اختصاصی است که شامل شیوه های کاربردی، تکنیک، اسلوب که در موارد خاص، به وسیله پاسخگو انتخاب می شود. به عنوان نمونه، یکی از اصول تربیتی، ابراز محبت به متربی است و باید به او محبت کنیم. این یک اصل است اما این اصل دارای روش هایی است که به اشکال مختلفی مانند لبخند، هدیه، اضافه کردن شهریه نمود پیدا می کند. این­ها در واقع روش­هایی هستند که پاسخگو می­تواند در پاسخ دهی به مخاطب از آنها استفاده کند.
اصول چهارگانه پاسخگویی به شبهات

این اصول به چهاردسته تقسیم می شوند که شامل: اصول عقلایی، اصول ارجاع به قرآن، اصول اخلاقی و اصول تربیتی است.

 مقصود ما از اصول عقلایی، اعم از حکم عقل و آنچه عقلا دستور می دهند مانند استفاده از برهان چه به شکل صورت برهان(اشکال اربعه) و چه به صورت مواد آن که شامل یقینیات، مشاهدات، اولیات و ... می شود. دسته دوم، اصول خطابی هستند که از اصول مهم و کلیدی در پاسخگویی به شبهات است و اگر درست به کار رفته باشد باعث اقناء مخاطب خواهد شد. این اصل در سیره ائمه(ع) از جایگاه ویژه ایی برخوردار بوده و به نحو احسن از آن استفاده می کردند. بخش بعدی بنای عقلا است که  در این بخش ما یک بنای عقلا داریم که به صورت سیره عقلایی هست، یعنی آن چیزهایی که عقلا به ما هم عقلا، دستور می دهند و عقل در اینجا ساکت است. اصل بعدی ، اصل جدال احسن است. در قرآن به این اصل توجه شده، چنانچه قرآن می فرماید: «ادعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ  وَجادِلهُم بِالَّتي هِيَ أَحسَنُ»[3]؛ طبق مفاد این آیه، پاسخگو باید از جدال احسن به خوبی استفاده کند و بداند که این اصل، روشهایی دارد که در پاسخگویی باید به آن توجه کرد. یکی دیگر از اصول بسیار مهم که در پاسخ گویی به سوالات و شبهات بسیار مهم است و در سیره اهل بیت هم بسیار مورد توجه بوده، ارجاع به قرآن هست که دارای روش های مختلفی است که به آن اشاره خواهم کرد. در مورد اصول اخلاقی باید عرض کنم که این اصل نیز شامل اصل شجاعت، عدالت و حکمت است که در قران و احادیث مورد توجه ویژه قرار گرفته است. اخرین اصل در پاخگویی به شبهات، اصول تربیتی است که شامل اصل اعتدال، اصل ابراز محبت، اصل عزت نفس واصل تغییرپذیری انسان ها است که استفاده درست از آنها  به یک مربی کمک می کند در رسیدن به اهداف خود موفق باشد. 
سید علی اکبر حسینی:
نقد کتاب
به کارگیری زبان محاوره در متن

نویسنده با توانایی‌ها و تجربه‌ای که در حوزه نویسندگی دارند، انتظار می رفت متن فخیم تر و علمی­تری را عرضه کنند، ولی این اتفاق نیفتاد، در واقع ما متنی نزدیک به زبان محاوره داریم که تلفیقی از واژگان عربی-فارسی و اصطلاحات رایج حوزوی و برخی موارد، ابهام در فهم مطالب به دلیل پرگویی و به کارگیری واژگان ناهمگون که نوعی شتابزدگی را در متن به وجود آورده است. البته آنچه را که بنده عرض می کنم نه لزوماً صحیح است و نه از قابلیت‌ها و از قوت­های این کار کم می کند، ولی با این حال نکاتی که به ذهنم می رسد می تواند به قوت و تحکیم کار کمک کند.
ابهام در واژگان کلیدی

مشکل سومی که این کار را تهدید می کند، ابهام و ایهامی است که در دو واژه کلیدی و اساسی اصول و روش ها  وجود دارد واگر این مفاهیم کلیدی حل، فهم و تبیین نشود چون مدار و محمل بحث هستند این ابهام و ایهام در مجموعه تسری پیدا می کند و ما شاهد یک متن واضح و شفاف در فرآیند انجام این پژوهش نخواهیم بود. برای تبیین بحث مثالی عرض می کنم: نویسنده در این کتاب ابتدا اصل را تعریف می‌کنند سپس در تعریف روش می فرمایند مقصود از روش پاسخگویی، شیوه­های کاربردی، تاکتیک‌ها و اسلوب­هایی است که اهل بیت(ع) هنگام پاسخگویی از آن ها استفاده می کردند و بعد یک مثالی را می زنند و می­فرمایند: مثلاً ابراز محبت به متربی  یکی از اصول تربیتی و هدیه دادن نیز روش آن است. در این مثال، قصد نویسنده انتقال پیام به مخاطب است و در این انتقال نیز از روش ابراز محبت استفاده می کند همان طور که می دانید ابراز محبت از جهت روش مسلم است چون هدف انتقال یک حقیقت و پاسخ به یک شبهه است و در این انتقال نیز از روش ابراز محبت برای انتقال پیام استفاده می کند خب روش ابراز محبت، مصادیق متعددی دارد که گاهی با یک تبسم یا هدیه یا تحسین کلامی که متناسب با آن فرد انجام می شود. در واقع ابراز محبت با حیطه و گستره وسیع خود، یک نوع عملکرد من برای انتقال پیام به مخاطب است که ممکن است از طریق اهدای یک هدیه انجام شود. این هدیه نیز می تواند یک انگشتر،  کتاب، خودکار یا کارت هدیه باشد. من برای اینکه این مساله روشن شود، باید این نکته را تبیین کنم  و توضیح بدم که وقتی  از اصل یا اصول صحبت می‌کنیم، باید کاربست­ها و تنوع کار بست­های اصول را ببینیم چراکه اصول گاهی در کنار مبانی، اهداف و روش­ها قرار می­گیرد. و با چنین کاربرد و کاربستی  مساوی با قواعد کلی است که از مبانی فوق استنباط می شود. برای تبیین بحث مثالی عرض می کنم: در  اصول  اخلاقی یا مبنای انسان شناختی اخلاق، انسان و رفتارهای انسانی به عنوان موضوع علم اخلاق و ویژگی‌های  هستی شناسانه انسان یا انسان شناختی انسان به عنوان مبانی انسان شناختی اخلاق مطرح می شود. خب طرح مباحث مبانی انسان شناختی در اصول پاسخگویی بسیار مهم است و از طرف اهل بیت نیز به آن توجه می شد، ولی متاسفانه در  متن کتاب دیده نشده و به نظر می رسد که نویسنده این مسیر را طی نکرده اند یا اینکه در صدد تفکیک این معانی و کاربست های متنوع این واژه نبودند و ضرورت های آن را احساس نکردند. نکته دیگر اینکه آنچه که هدف گذاری شده و نویسنده در متن آن را دنبال می‌کنند، در حقیقت بیان این مطلب است که ائمه اطهار(ع) در زمان پاسخگویی از چه روش­هایی استفاده می کردند و این روش ها تا چه اندازه می توانند مبتنی بر اصول و قوانین کلی لایتغیر باشند که متناسب با شأن و جایگاه و منزلت اهل بیت تعریف می شود. همان طور که عرض کردم این اصول شامل اصل عقلانیت، ارجاع به قرآن و اصول اخلاقی و تربیتی است و محال است ائمه اطهار(ع) روشی را اتخاذ کنند که در انها این اصول نادیده گرفته شود. بنابراین اقتضای اصل عقلانیت که در شیوه‌های پاسخگویی اهل بیت رعایت شده این هست که عقلانیت ، عقل مداری و عقل‌گرایی حفظ شود؛ اما روش‌های متنوعی درتعقل و برهان­های عقلی وجود دارد که اقسامش در صناعات خمس  مطرح است که تکرار نمی‌کنم. اصل ارجاع به قرآن هم همینطور است و روشی که انتخاب می شود باید از روش هایی باشد که قران به آن تصریح کرده است. در سوره یوسف خداوند به پیامبر می فرمایند: «قُلْ  أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي»[4]؛ در این آیه به روش بصیرت تاکید شده است؛ یعنی بر اساس بصیرت می توانیم با مواردی همچون خرافات، تحریک احساسات و... برخورد و به نتایج دلخواه هدایت کنیم.
ناهماهنگی در محتوا و عناوین مباحث

من در پایان عرائضم نکاتی را بیان می کنم که امید است مورد توجه عزیزان قرار گیرد نخست اینکه: یک نوع ناهمگونی بین محتوا و عنوان بحث وجود دارد بدین صورت که وقتی شما بحث روش شناسی را مطرح می کنید، روش شناسی ماهیتاً یک بحث فلسفی است و نباید به صورت محدود تفسیر شود. دوم اینکه در روند مباحث انسان هایی را به عنوان موضوع مدنظر قرار دادید که مشکل اعتقادی دارند. خب در جاهایی که مشکل اعتقادی وجود داردچون پیش فرض های کلامی متزلزل شده، طرف مقابل را باید ملزم کنی که آنها را بپذیرد. سومین نکته که در این مساله قابل توجه است اینکه فرض  بر این است  بگذاریم که متن یک گفتمان و یک نگاه برون دینی و نظری را از شیوه پاسخگویی اهل بیت و اصولشان ارائه می دهد، از آن جهت که این اصول ماهیتاً خرد پذیر می باشندقابل ارائه هستند نه از آن جهت که منسوب به اهل بیت هستند.
دکتر محمدی

بحث بنده یک مقدار دارای صبغه حوزوی است و من فکر می کنم اگر در ابتدای بحث شاید مخاطبین را معرفی می کرد، برخی از ابهامات برطرف می شد. همچنین این نکته برای کسانی که در مقام پاسخگویی هستند مهم است که به اصول و روش هایی که اهل بیت در پاسخگویی استفاده می کردند، توجه کنند. نکته دیگر اینکه چون مخاطبین ما اهل فضل و علم هستند، سعی کردیم بیشتر از اصطلاحات حوزوی استفاده کنیم؛ لذا کسانی که به سوالات و شبهات اعتقادی پاسخ می دهند توصیه می شود از تکنیک ها و روش هایی که اهل بیت در این خصوص استفاده می کردند مورد توجه قرار دهند. نکته سوم که فرمودند در واژگان کلیدی اصول و روش ها و مبانی بحث اختلاف و ابهام وجود دارد، قابل قبول است و می پذیرم؛ چراکه نه تنها وجود ابهام بلکه یک بحث بسیار چالشی میان اصول و روش ها وجود دارد. ما در مبانی بحث، قائل به قول مشهور هستم و آن را ناظر به مباحث هست ها و نیست ها قرار دادم. در بحث اصول نیز همان طور که در متن ذکر کردم مستندات بحث را سخنان بزرگان قرار دادم، اصولی که شامل بایدها و نبایدهای کلی است که قابل صدق بر کثیرین می باشد. مثال هایی را که ذکر کردم از کتابهای دانشمندان علوم تربیتی است، بدین صورت که ابتدا نظرات آنان را ذکر کردم سپس بحث را تبیین کرده یک مثالی از اصول و نمونه دیگری نیز از روش های پاسخگویی ذکر کردم. پس اینکه فرمودند بین دو واژه اصول و روش های پاسخگویی به شبهات اختلاف و ابهام وجود دارد نه تنها برای ما، بلکه بین علمای علوم تربیتی نیز غالباً چنین اختلافی وجود دارد به عنوان نمونه در واژه ابراز محبت عده ای آن را اصل و عده ای دیگر آن را به عنوان روش معرفی می کنند، ولی ما در این کتاب سعی کردیم چیزی را که در همه جا کاربرد دارد را به عنوان اصل و چیزی که در برخی موارد قابل استفاده است را به عنوان روش بکار ببرم پس مشی و روش ما در این کتاب روش مشهور است.
تکنیک ها و روش های پاسخگویی به شبهات

من در بیاناتم در مورد اصول پاسخگویی صحبت کردم اما این اصول دارای روش هایی است که در اینجا به آنها اشاره می کنم: یکی از اصول پاسخگویی استفاده از برهان است، اما استفاده از این اصل دارای تکنیک ها و روش هایی است که پاسخگو تشخیص می دهد که از کدامیک استفاده کند به عنوان نمونه پیامبر در جایی بودند از بت پرست ها پرسیدند خب شما سنگ را می سازید وخودتان هم آن را می پرستید . آن ها گفتند خب این بتها ما را به خدا نزدیک می کند.«مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى»[5]؛ اینجا پیامبر از قیاس اولویت استفاده کرده و فرمودند:« مگر خودتان این ها را نتراشیده اید.» گفتند:« چرا.» پیامبر فرمود:« شما که سازنده و خالق بت ها هستید، اولویت دارید که مورد پرستش بت ها قرار بگیرید.»
استفاده از روش­های خطابی

یکی دیگر از چیزهایی که در پاسخگویی مهم است استفاده از روش­های خطابی در فن پاسخگویی است. همان طور که مستحضر هستید استفاده از این روش ها در استدلال، ظن آور است و ظن نیز در مباحث اعتقادی کاربرد ندارد، اما با این حال ائمه اطهار(ع) به این مطلب توجه داشتند و از صناعات خمس مانند مظنونات، محمولات و مشهورات به فور استفاده می کردند به عنوان نمونه اگر شما کتاب احتجاجات را ببینید، نمونه های فراوانی در استفاده از این تکنیک ها برخورد می­کنید. روش دیگری که در پاسخگویی کاربرد دارد و امامان ما نیز از آن استفاده می کردند استفاده از تمثیل، توجه به عواطف پرسشگران و معرفی پاسخگو است.
نتایج بحث

1- تاکید اسلام بر پرسشگری و نهی از ایجاد شبهه؛ عده ای بر این باور هستند که جدل مطلقاً ممنوع است، ولی ما در این کتاب ثابت کردیم که جدل برای کسانی که اهلیت بر آن دارند خوب است و حتی در روایات تشویق شده که به این مباحث ورود کنند.

2- تاکید بر ایجاد روش های جدید و نوین در پاسخگویی به شبهات؛ در واقع اعتقاد ما بر این است که مباحث روش شناسی را در حوزه ایجاد کنیم و از اصولی که ائمه معصومین(ع) به ما اموزش دادند در پاسخگویی به مسائل استفاده کنیم. بنده معتقدم استفاده از اصول و روش های عقلی در پاسخگویی به شبهات، یکی از اصول اساسی د ر این زمینه است که در مواردی امامان ما آن را توسعه داده یا اینکه محدود به مواردی خاص کرده اند.

3- نکته بعدی که قابل انتاج است اینکه از سیره معصومین اصول و روش های منطقی پاسخگویی به شبهات را استخراج کنیم.  

4- استفاده از زبان عرفی و اغنایی در پاسخگویی به شبهات اعتقادی.

 دبیر علمی

با توجه به ذهنیتی که مخاطبان نسبت به پاسخگو دارند، چه اصل یا روشی از ائمه در بین اصولی که مورد بررسی قرار گرفت وجود دارد که پاسخگو می تواند از آن برای اقنا مخاطب استفاده کند و پذیرای آن باشد؟

پاسخ این سوال را ارجاع می دهم به کتابی که از این جانب حدود هشت سال پیش توسط انتشارات مرکز مدیریت حوزه به چاپ رسیده و در آن به چهل مورد از تکنیک­ها  و روش­های پاسخ به پرسش­های دینی اشاره شده است.



[1] از اساتید حوزه ودانشگاه و از پژوهشگران برجسته پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن، مدیر گروه علوم قرآنی وعضو هیئت علمی دانشگاه.

[2] . بحار الانوار: 2/5

[3] . سوره مبارکه النحل آیه ۱۲۵

[4] . سوره يوسف آیه ۱۰۸

[5] . سوره زمر، آیه 3