مقايسه ترجمه سوره حجرات از مصطفى ذاكرى با برخى ترجمه‏هاى ديگر

پدیدآورعبدالوهاب طالقانی

تاریخ انتشار1388/12/26

منبع مقاله

share 719 بازدید
مقايسه ترجمه سوره حجرات از مصطفى ذاكرى با برخى ترجمه‏هاى ديگر

عبدالوهاب طالقانى

در شماره 23 نشريه وزين ترجمان وحى، مقاله محققانه و جامع و جالبى از آقاى مصطفى ذاكرى، تحت عنوان «ترجمه سوره حجرات و گفتارى درباره آيين ترجمه قرآن» به چاپ رسيد. من مقاله را به دقت خواندم و بر احاطه و تسلط كامل نويسنده محترم به منابع بى‏شمار و آشنايى ايشان با مسائل فنى و تخصصى ترجمه و ديگر مباحث مربوطه، واقف شدم و اطمينان يافتم كه در مسئله ترجمه قرآن و نقد روش رايج فعلى، هم‏صدايى پيدا كرده‏ام و ترجمه‏اى عرضه خواهد شد كه به همه ابعاد اين مقاله تحقيقى، جامه عمل مى‏پوشاند و اين ترجمه الگو قرار خواهد گرفت. اما در شماره 24 همان نشريه كه ترجمه سوره حجرات را از اين نويسنده توانا خواندم، و ايشان اظهار داشته بودند كه اين ترجمه را بيست سال قبل تهيه نموده‏اند، متأسف شدم كه چه شد در اين بيست سال با خواندن مقالات و بحثهاى تخصصى و نگارش مقاله‏اى بسيار تحقيقى، تغييرى در روش ترجمه خود نداده‏اند و اين ترجمه را همچنان دقيق مى‏دانند و در مقدمه ترجمه چنين نوشته‏اند:
مى‏خواستم مقايسه‏اى از چند ترجمه مشهور از همين سوره را در اينجا ارائه كنم، اما اين گفتار بسيار طولانى شده است و اگر كسانى مايل باشند، اين ترجمه‏ها در دسترس است و در كتابخانه‏هاى عمومى و دانشگاهها يافت مى‏شود، لذا كسانى كه بخواهند مى‏توانند اين مقايسه را خود انجام دهند. در اينجا همين قدر مى‏گويم كه اكنون بعد از بيست سال كه از اين ترجمه مى‏گذرد، مى‏بينم كه ترجمه بسيار دقيق و درست و منطبق است با موازينى كه قبلا ذكر شده و هيچ تغيير يا اصلاحى در آن لازم نمى‏بينم و اميد است كه خوانندگان نيز با حقير، هم‏آوا و هم‏عقيده باشند. ولى البته هر انتقادى از صميم قلب پذيرفته مى‏شود، زيرا كه با نقد درست، دانش پيشرفت مى‏كند و عيبها برطرف مى‏شود.
از آنجا كه اين جانب آن مقدمه علمى طولانى و محققانه و بحث مستوفى در نقد و انتقاد را در مقايسه با اين نمونه ترجمه بسيار مغاير ديدم، ثانياً نويسنده ترجمه خود را دقيق و پسنديده تعريف كرده است، ثالثاً خواسته‏اند ترجمه خود را با ديگران مقايسه كنند تا امتياز و برترى ترجمه ايشان نسبت به ديگران ثابت شود اما اين مقايسه را بر عهده ديگران نهاده‏اند، اينها سبب شد تا اين مقايسه را اين جانب انجام دهم تا حقى از مترجمان عالى قدر تضييع نگردد و جايگاه ترجمه اين محقق هم روشن شود.
اين جانب ترجمه‏هاى متعددى را براى مقايسه انتخاب كردم. نخست آيه آورده مى‏شود، سپس ترجمه آقاى مصطفى ذاكرى به همراه كاستيهاى ترجمه ذكر مى‏گردد. جهت مقايسه از ترجمه‏هاى مختلف بهره گرفته شده است و قضاوت اتقان و جامعيت ترجمه را بر عهده خوانندگان مى‏گذاريم. قبل از شروع، تذكر اين نكات ضرورى است:
1. در مواردى كه الفاظ عربى با زبان فارسى آميخته شده و جزئى از آن گرديده و كاملاً مأنوس است، استعمال آنها به مراتب خوشايندتر است تا آنكه واژه‏هاى فارسى و سره‏هاى نامأنوس به جاى آنها قرار گيرد؛ از قبيل «واركعوا: ركوع كنيد»، «وامسحوا: مسح كشيد»، «أَنْ طَهِّرا بَيْتِىَ لِلطّآئِفينَ وَ الْعاكِفينَ: طواف و اعتكاف‏كنندگان» و نظاير بسيارى ديگر.
2. با اذعان به اينكه قرآن كلام خالق است و بى‏عيب ولايتغير، و ترجمه‏ها با همه دقت، چون كار مخلوق است، هرگز نمى‏تواند از ظرافت، بلاغت و صلابت كلام حق برخوردار باشد، پس چه بهتر كه ترجمه، مقصود و معناى كلام حق را به خواننده بفهماند، زيرا هدف، فهم عموم است نه استفاده گروهى خاص. هدف تبيين كلام حق است به ساده‏ترين بيان براى فهم عموم با روشن نمودن مرجع ضماير، مشارٌاليه اسماء اشاره و ارتباط آيات با يكديگر، و ديگر مسائل مربوطه؛ و تلاش در جهت تهيه يك متن ادبى براى اُدباى قوم، كارى است عبث و بيهوده.
ذيلاً به آيات مورد بحث توجه فرماييد:
1. يآ أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَىِ اللّهِ وَ رَسُولِه وَ اتَّقُوا اللّهَ اِنَّ اللّهَ سَميعٌ عَليمٌ
ذاكرى: اى كسانى كه گرويده‏ايد، در برابر خدا و فرستاده‏اش پيشى نجوئيد و از خدا بترسيد، خدا شنواى داناست.
الف. اگر «گرويدن» لغتى است رايج و پسنديده، چه شده كه در آيه 7 «وَ لكِنَّ اللّهَ حَبَّبَ اِلَيْكُمُ الاِْيْمانَ» و آيه 14 «وَ لَمّا يَدْخُلِ الاِْيْمانُ فى قُلُوبِكُمْ» و آيه 17 همين سوره «بَلِ اللّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلاِْيْمانِ»، «ايمان» به گرويدن ترجمه نشده و همان ايمان آمده است؟
ب. اگر «وَ اتَّقُوا اللّهَ» را به «از خدا بترسيد» ترجمه مى‏كنيد، آيه 175 آل‏عمران «فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ» را چگونه معنا مى‏كنيد و چه فرقى است بين «وَ اتَّقُوا اللّهَ» و «خافُونِ»؟
جناب استاد ذاكرى در ترجمه، ميان نبى و رسول فرق گذاشته‏اند، «نبى» را پيامبر و «رسول» را فرستاده ترجمه كرده‏اند و اين دقت قابل تحسين است، اما خود در ترجمه آيه 143 بقره «وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتى كُنْتَ عَلَيْهآ اِلاّ لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ» در صفحه 65 شماره 23 ترجمان وحى، فراموش كرده و «رسول» را همان پيامبر ترجمه كرده‏اند.
«و ما قبله‏اى را كه تو اينك بر آنى (يعنى كعبه) قرار نداديم جز براى آنكه كسانى را كه از پيامبر پيروى مى‏كنند از كسانى كه به اعتقاد پيشين خويش (به سوى كفر) برمى‏گردند، باز شناسيم».

مقايسه ترجمه‏ها

استادولى: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، بر خدا و پيامبر او پيشى نگيريد و از خدا پروا كنيد كه خداوند شنوا و داناست.
آيت اللّه‏ مكارم: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، چيزى را بر خدا و رسولش مقدم نشماريد (و پيشى مگيريد) و تقواى الهى پيشه كنيد.
موسوى گرمارودى: اى مؤمنان، از خداوند و پيامبرش پيش نيفتيد و از خداوند پروا كنيد كه خداوند شنواى داناست.
2. يآ أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِىِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ
ذاكرى: اى كسانى كه گرويده‏ايد، آواى خويش را فراتر از آواى پيامبر مبريد و با او بلند سخن مگوييد همچون بلند سخن گفتن برخى از شما با برخى ديگر، مبادا كردارهاى «نيك» شما بيهوده گردد و از آن آگاه نباشيد.
اگر معادل كلمه «تحبط» را يكى از كلمات: باطل، محو، نابود و يا تباه قرار دهيم، با معناى كلمه سازگارتر است تا بيهوده.
خرمشاهى: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، صداهايتان را از صداى پيامبر بلندتر مسازيد و در سخن با او، مانند بلند حرف زدنتان با همديگر، بلند حرف مزنيد، مبادا كه اعمالتان تباه شود و آگاه نباشيد.
بهرام‏پور: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، صدايتان را بلندتر از صداى پيامبر مكنيد و با او بلند سخن مگوييد، آن گونه كه با يكديگر بلند سخن مى‏گوييد، مبادا بى‏آنكه خود بفهميد اعمالتان تباه شود.
فولادوند: مبادا بى‏آنكه بدانيد كرده‏هايتان تباه شود.
استادولى: ... كه اعمالتان نابود مى‏شود و شما آگاه نيستيد.
3. يآ أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اِنْ جآءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَاٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصيبُوا قَوْمًا بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى ما فَعَلْتُمْ نادِمينَ
ذاكرى: اى كسانى كه گرويده‏ايد، اگر نابكارى خبرى براى شما آورد (درباره درستى آن) بررسى كنيد مبادا كه (در پى آن خبر) ندانسته گروهى را بيازاريد و آنگاه از آنچه كرده‏ايد پشيمان گرديد.
آيتى: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، اگر فاسقى برايتان خبرى آورد تحقيق كنيد، مبادا از روى نادانى به مردمى آسيب برسانيد آنگاه از كارى كه كرده‏ايد پشيمان شويد.
فولادوند: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، اگر فاسقى برايتان خبرى آورد نيك وارسى كنيد مبادا به نادانى گروهى را آسيب برسانيد و [بعد] از آنچه كرده‏ايد پشيمان شويد.
استادولى: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، اگر فاسقى برايتان خبرى آورد... .
موسوى گرمارودى: اى مؤمنان اگر بزهكارى برايتان خبرى آورد بررسى كنيد مبادا نادانسته به گروهى زيان برسانيد آنگاه از آنچه كرده‏ايد پشيمان گرديد.
4. فَضْلاً مِنَ اللّهِ وَ نِعْمَةً وَ اللّهُ عَليمٌ حَكيمٌ
ذاكرى: از دهشى از خدا و نوازشى؛ و خدا داناى فرزانه است.
اين ترجمه، بيگانه و به دور از ارتباط ديده مى‏شود. آيا «فضلاً» كه مفعولٌ لأجله است چگونه بايد ترجمه شود تا به آيه قبل متصل گردد؟
آيت اللّه‏ مكارم: (و اين براى شما به عنوان) فضل و نعمتى از سوى خداست و خداوند دانا و حكيم است.
آيت اللّه‏ محمد يزدى: خداوند چنين كرد تا از جانب خويش شما را از بخشش و نعمت برخوردار كند، خداوند دانا و كارهايش حكيمانه و هدفمند است.
طاهرى قزوينى: [اين عنايات] به عنوان بخشايش و نعمتى از جانب خدا مقرر شده است و خدا دانايى است فرزانه.
5. وَ اِنْ طآئِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما فَاِنْ بَغَتْ اِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى فَقاتِلُوا الَّتى تَبْغى حَتّى تَفىءَ اِلى أَمْرِ اللّهِ فَاِنْ فآءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا اِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ
ذاكرى: ... پس چون باز آمد شما ميان آن دو را با دادگرى آشتى دهيد و خوشرفتار باشيد همانا كه خدا خوشرفتاران را دوست دارد.
«قسط»، به معناى خوشرفتار، در كدام كتاب لغت ضبط شده است؟
سيد جلال الدين مجتبوى: پس اگر بازگشت، ميانشان به عدل و داد آشتى دهيد و دادگرى كنيد و خدا دادگران را دوست مى‏دارد.
استادولى: پس اگر بازآمد، ميان آنها عاقلانه سازش دهيد و راه عدالت پيش گيريد كه خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد.
موسوى گرمارودى: و چون بازگشت، ميان آن دو با دادگرى آشتى دهيد و دادگرى ورزيد كه خداوند دادگران را دوست دارد.
خرمشاهى: واگر بازآمد، آنگاه ميان آنها دادگرانه سازش دهيد؛ و به داد بكوشيد كه خداوند دادگران را دوست دارد.
آيتى: پس اگر بازگشت، ميانشان صلحى عادلانه برقرار كنيد و عدالت ورزيد كه خدا عادلان را دوست دارد.
6. يآ أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَ لا نِسآءٌ مِنْ نِسآءٍ عَسى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الاِْسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الاِْيْمانِ وَ مَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظّالِمُونَ
ذاكرى: و از خويشتن بد مگوييد و نام زشت بر يكديگر منهيد، چه زشت نامى است نابكارى پس از گرويدن.
اولاً «انفسكم» در «لا تلمزوا انفسكم» به معناى خويشتن نيست، زيرا شما در جمله «ولا تنابزوا بالالقاب» كلمه «يكديگر» را آورده‏ايد در حالى كه در آيه لغتى نيست كه چنين معنا دهد بلكه «يكديگر» را به قرينه «يكديگر» جمله اول كه از «انفسكم» استفاده شده است به كار برده‏ايد. براى اثبات اينكه «انفسكم» به معناى «يكديگر» صحيح است، به معناى آيات زير توجه كنيد:
1. فَتُوبُوا اِلى بارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ (بقره، 54)
2. وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ (بقره، 84)
3. ثُمَّ أَنْتُمْ هؤُلاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ (بقره، 85)
4. وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ اِنَّ اللّهَ كانَ بِكُمْ رَحيمًا (نساء، 29)
5. فَاِذا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللّهِ (نور، 61)
ثانياً با آنكه خود در صفحه 54 شماره 23 ترجمان وحى، در مورد ترجمه بِئْسَ الاِْسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الاِْيْمانِ چنين نوشته‏ايد:
ششم آنكه ترجمه بايد متحمل معانى تلويحى و ضمنى اصل آيات هم باشد؛ چنان كه مثلاً در مورد آيه 11 سوره حجرات، مفسران و از جمله طبرسى در مجمع‏البيان، سه معنا براى «بِئْسَ الاِْسْمُ الْفُسُوقُ» بر شمرده‏اند و نيز آنان از جمله زمخشرى، براى «بَعْدَ الاِْيْمانِ» سه تفسير آورده‏اند. ترجمه بايد چنان باشد كه متحمل همه اين معانى باشد و مترجم بايد به اين قبيل معانى جنبى، احاطه داشته باشد تا بتواند ترجمه نسبتاً دقيقى ارائه كند.
متأسفانه ترجمه خود جناب عالى «چه زشت نامى است نابكارى پس از گرويدن» ترجمه مطلوبى نيست. اكنون شما ترجمه خود را با ترجمه‏هاى ديگران مقايسه كنيد.
آيت اللّه‏ مكارم: و يكديگر را مورد طعن و عيب‏جويى قرار ندهيد و با القاب زشت و ناپسند، يكديگر را ياد نكنيد، بسيار بد است كه بر كسى پس از ايمان، نام كفرآميز بگذاريد.
استادولى: و از يكديگر [با زبان و اشاره] عيب‏جويى نكنيد و القاب زشت بر يكديگر ننهيد، بد نامى است [لقب دادن ديگران به كفر و] فسق، پس از ايمان.
موسوى گرمارودى: در ميان خود عيب‏جويى مكنيد و همديگر را با لقب‏هاى ناپسند مخوانيد، پس از ايمان، بزهكارى نامگذارى ناپسندى است.
آيت اللّه‏ يزدى: و از همديگر عيب‏جويى نكنيد و يكديگر را با لقب‏هاى زشت و سبك نخوانيد كه پس از ايمان آوردن، ناميدن مردم به نام‏هاى زشت، بد و نارواست.
فولادوند: و از يكديگر عيب مگيريد و به همديگر لقب‏هاى زشت مدهيد، چه ناپسند است نام زشت پس از ايمان.
بهرام‏پور: و عيب يكديگر را به رخ نكشيد و همديگر را به لقب‏هاى زشت نخوانيد، پس از ايمان آوردن، چه بد نامى است نام كردن «مردم» به كفر و فسق.
7. يآ أَيُّهَا النّاسُ اِنّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوبًا وَقَبآئِلَ لِتَعارَفُوا اِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاكُمْ اِنَّ اللّهَ عَليمٌ خَبيرٌ
ذاكرى: اى مردم، ما شما را از نرى و ماده‏اى آفريديم و (سپس) شما را نژادها و دودمان‏هايى گردانيديم تا يكديگر را بشناسيد.
آيا واقعاً پس از بيست سال، ترجمه «ما شما را از نرى و ماده‏اى آفريديم» ترجمه‏اى است دقيق و مورد پسند؟ آيا اديبان قوم يا توده مردم اين ترجمه را مى‏ستايند؟
استادولى: اى مردم، ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را به صورت شاخه‏ها و تيره‏ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد [نه اينكه به قوم و قبيله خود افتخار كنيد].
موسوى گرمارودى: اى مردم، ما شما را از مردى و زنى آفريديم و شما را گروه‏ها و قبيله‏ها كرديم تا يكديگر را بشناسيد.
خرمشاهى: هان اى مردم، همانا ما شما را از يك مرد و يك زن آفريديم و شما را به هيئت اقوام و قبايلى درآورده‏ايم تا با يكديگر انس و آشنايى يابيد.
بهرام‏پور: اى مردم، ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيره‏ها و قبيله‏ها قرار داديم.
آيت اللّه‏ يزدى: هان اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را گروه گروه و قبيله قبيله قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد.
8. قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمّا يَدْخُلِ الاِْيْمانُ فى قُلُوبِكُمْ وَ اِنْ تُطيعُوا اللّهَ وَ رَسُولَهُ لا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمالِكُمْ شَيْئًا اِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ
ذاكرى: ... و اگر از خدا و فرستاده‏اش فرمان بريد، از (پاداش) كردارهاى (نيك) شما چيزى فروگذار نخواهد شد.
با توجه به اينكه فاعل «لايلت» اللّه‏ است و فعل «لا يلت» دو مفعول دارد: يكى مفعول شخصى «كم» و دومى «شيئاً» مفعول غير شخصى، ترجمه آقاى ذاكرى صحيح و دقيق نيست.
ذيلاً به ترجمه ديگران توجه كنيد و خود مقايسه نماييد.
آيت اللّه‏ يزدى: و اگر خدا و پيامبر او را فرمانبردارى كنيد، خدا از كارهاى نيك شما چيزى كم و كسر نمى‏كند.
موسوى گرمارودى: و اگر از خداوند و پيامبرش فرمان بريد، از پاداش كردارهايتان چيزى كم نمى‏كند.
خرمشاهى: و اگر از خداوند و پيامبر او اطاعت كنيد، چيزى از [پاداش] اعمال شما نمى‏كاهد.
آيت اللّه‏ مكارم: و اگر از خدا و رسولش اطاعت كنيد، چيزى از پاداش كارهاى شما فروگذار نمى‏كند.
استادولى: و اگر از خدا و پيامبر او فرمان بريد، هيچ از [پاداش] اعمالتان نكاهد.
9. يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَىَّ اِسْلامَكُمْ بَلِ اللّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلاِْيمانِ اِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ
ذاكرى: (اين بيابانگردان) بر تو سپاس مى‏نهند كه (بدون جنگ) اسلام آورده‏اند، (بديشان) بگو اسلام خويش را بر من سپاس منهيد، بلكه خدا بر شما سپاس مى‏نهد كه شما را به سوى ايمان راه نموده است، اگر (در اين سخن خويش) راستگو بوده‏ايد.
جناب آقاى ذاكرى! چرا در ترجمه «مَنَّ» در آيه 82 سوره قصص «لَوْلا أَنْ مَنَّ اللّهُ عَلَيْنا لَخَسَفَ بِنا» در صفحه 61 شماره 23 ترجمان وحى همان «منّت» را آورده‏ايد و نوشته‏ايد مى‏توان چنين در ترجمه آورد: «اگر خدا بر ما منت نگذاشته بود همانا ما را (نيز) به زمين فرو مى‏برد» اما در سه مورد در اين آيه، معادل «منّت» را «سپاس» قرار داده‏ايد؟ حال كدام يك از دو لغت «سپاس» و «منّت» رايج‏تر است؟

پی نوشت ها:

* Uri Rubin, »The Hands of `Abu Lahab and the Gazelle of the Ka`ba, «Jerusalem Studies in Arabic and Islam 33 (2007) pp. 93-98.

مقالات مشابه

بررسی چندمعنایی واژه «روح» در ترجمه‌های قرآن کریم

نام نشریهمطالعات ترجمه قرآن و حدیث

نام نویسندهحسین افسردیر, فتحیه فتاحی‌زاده, لینا سادات حسینی

ترجمه معنا شناختی عناصر فعلی- اسمی در قرآن

نام نشریهمطالعات ترجمه قرآن و حدیث

نام نویسندهرضا امانی, شیدا کریمی, سیده‌زهره صالحی