معیارهای جری و تطبیق از نگاه علامه طباطبائی
پدیدآورعلی هاشمی نشجلی(نویسنده)
ناشر انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
زبان-
هدف از نزول قرآن و معجزه خالده رسول خاتم صلی الله علیه و اله هدایت انسانها به سعادت دنیا و آخرت است .[1] بهرهمندی از هدایتهای قرآن در گرو فهم مراد و مقصود خدای متعال از آیات قرآن کریم است. از راهکارهایی که خود قرآن برای فهم مراد و مقصود آیات معرفی کرده است، تبیین آیات از سوی پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و اهلبیت علیهم السلام است: « بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ
لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ».[2] « وَ ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ إِلاَّ لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فیهِ ».[3] در تفاسیر روایی شیعه و اهلسنت، تبیین قرآن از سوی
پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و ائمه هدی علیهم السلامدر قالبهای متعددی مانند بیان معانی آیات قرآن، کشف مقاصد و مدالیل آن، جری و تطبیق و ... است.
اصطلاح « جری و تطبیق » مأخوذ از برخی روایات است که میفرماید: « ظَهْرُهُ تنزیله وَ بَطْنُهُ تَأْوِیلُهُ مِنْهُ مَا مَضَی وَ
مِنْهُ مَا لَمْ یَکُنْ بَعْدُ یَجْرِی کَمَا تَجْرِی الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ کُلَّمَا جَاءَ مِنْهُ شَیْ ءٌ وَقَع :[1] ظاهر قرآن تنزیل آن و باطنش تأویل آن است. بعضی تأویلهای آن گذشته و برخی هنوز زمانش نرسیده و جریان دارد. همانگونه که خورشید و ماه جاری است، هروقت زمان تأویلی فرارسد، آن تأویل واقع می شود ». نخستین کسی که این اصطلاح را اصطیاد کرده و
ذیل روایات تفسیری بسیار به کار برده است، علامه طباطبایی در المیزان است. اصطلاح جری و تطبیق یکی از قواعد علوم قرآنی است و این قاعده اصول، مبانی و معیارهایی دارد. علامه طباطبایی مستقل و شفاف، از اصول و مبانی و معیارهای این قاعده در المیزان سخن نگفته است؛ ولی از کلمات وی در المیزان میتوان آنها را استخراج کرد. در این پژوهش، ضمن اشارهای گذرا به اصول و مبانی جری و تطبیق از نگاه علامه طباطبایی، معیارهای جری و تطبیق از نگاه وی استخراج و نمونههای روایی هر معیار ارائه شده است.
جهت دریافت متن کامل کتاب کلیک نمایید