جوان از ديدگاه قرآن

پدیدآورعلی امیرخانی

تاریخ انتشار1388/12/13

منبع مقاله

share 1198 بازدید
جوان از ديدگاه قرآن

على اميرخانى

دوران نوجوانى و جوانى، دوران حساس و سرنوشت ساز و تعيين كننده ى شخصيت فرد است. .چيزى كه مى تواند اين احساسات را در مسير هدايت و هيجان و غرور را در طريق مثبت قرار دهد و شهوت را مشروع نمايد، قانون الهى، يعنى قرآن و احاديث معصومين(عليهم السلام) است.
دوران نوجوانى و جوانى، دوران حساس و سرنوشت ساز و تعيين كننده ى شخصيت فرد است. در اين دوران غرور، هيجان، احساسات، شهوت، ناپختگى عقلى و... بر شخص سايه مى افكند.چيزى كه مى تواند اين احساسات را در مسير هدايت و هيجان و غرور را در طريق مثبت قرار دهد و شهوت را مشروع نمايد، قانون الهى، يعنى قرآن و احاديث معصومين(عليهم السلام) است.در اين بخش به برخى راهكارهاى قرآن و روايات در موفقيت و شخصيت جوان اشاره مى گردد.

- قرآن كريم سيماى جوان شايسته را چگونه تبيين مى كند؟

جوانى بهترين و حساس ترين دوره ى عمر هر موجودى به‌ويژه انسان به حساب مى آيد. در همين دوره است كه انسان مى تواند سرنوشت خويش را رقم بزند و افق آينده‌ى خود را روشن و درخشان و يا آن را تيره و تار سازد.قالب وجودى يك انسان در دوره ى جوانى شكل مى گيرد و آينده ى او هم بر اين اساس رقم مى خورد. در هر عصرى جوانان بيشتر مورد توجه اند و در شكل گيرى موضوعات مختلف در جوامع نقش مؤثرى ايفا مى كنند و در اين ميان برخى افراد، احزاب، قدرت ها و... از احساسات پاك، شور و تحرك و نيروى سازنده ى جوانان در راستاى منافع فردى و گروهى خود سود مى برند.
قرآن كريم و روايات اسلامى به دوره ى حساس نوجوانى و جوانى عمر انسان اهميت ويژه اى داده اند. چنان كه حضرت امام صادق(عليه السلام) به يكى از ياران خويش مى فرمايند:
بر تو باد توجه به جوانان; زيرا آنان به هر كار خير از ديگران پيش تازترند.
هم چنين مى فرمايد: چون جوان مسلمان قرآن بخواند، قرآن با گوشت و خونش آميخته گردد و خداوند متعال او را در زمره ى پيامبران والامقام نزد خود قرار مى دهد و خداوند خود در قيامت مدافع وى باشد.
قرآن كريم با طرح الگوهايى از جوانان شايسته، همانند جوانان اصحاب كهف، و برخى از پيامبران جوان الهى و يادآورى برخى از داستان ها و نكات اخلاقى و تربيتى، سيماى جوان شايسته را ترسيم مى كند. گوشه هايى از تبيين سيما و ويژگى هاى يك جوان شايسته از نظر قرآن كريم و نيز روايات اسلامى را در پى مى آوريم.
1. پرهيزكارى و رعايت تقوا; قرآن كريم مى فرمايد: (... وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ); ... و از خدا پروا نماييد و بدانيد خدا با پرهيزكاران است.
و در جايى ديگر مى فرمايد: (... إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاكُمْ ...); ... گرامى ترين شما نزد خداوند باتقواترين شماست...
يك جوان شايسته از نظر قرآن، كسى است كه تقوا و پرهيزكارى را پيشه مى كند.
پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: خداوند متعال به وجود جوان عبادت پيشه (و با تقوا) بر فرشتگان مى نازد و مى فرمايد: «اين بنده ى مرا بنگريد به خاطر من از هواى نفس خود دست كشيده است.
2. داشتن ايمان و دورى از شرك; قرآن كريم مى فرمايد: (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلى رَسُولِهِ ...); اى كسانى كه ايمان آورده ايد به خدا و پيامبرش و كتابى كه بر او نازل كرده ايمان بياوريد...
و در جايى ديگر به نقل از سفارش هاى حضرت لقمان به فرزندش، همه ى انسان ها به ويژه جوانان را از هرگونه شرك برحذر مى دارد و مى فرمايد: (يا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ); ... پسرم چيزى را همتاى خدا قرار نده كه شرك، ظلم بزرگى است.
و به اين ترتيب حضرت لقمان اساسى ترين ركن ايمان و دين دارى (توحيد) را به فرزند جوانش يادآورى مى كند.
3. عدالت طلبى و حمايت از مظلومان; از آن جا كه جوان هنوز در نابرابرى هاى محيط غرق نشده و به آن خو نگرفته و آلوده نشده است، صفت عدالت طلبى و حمايت از مظلومان در او بيشتر تجلى دارد.قرآن كريم به نمونه هايى در اين باره اشاره مى كند; از جمله ى اين جوانان عدالت طلب و حامى مظلوم، حضرت موسى(عليه السلام)است. در سوره ى قصص، آيات 15 و 23 ـ 28، آمده است كه حضرت موسى(عليه السلام) جوانى عدالت طلب و حامى مظلومان بود. و به همين جهت در سرزمين مصر به حمايت از شخص مظلومى برخاست و در مدين نيز جوان مردانه به كمك دختران حضرت شعيب رفت و براى گوسفندان آن ها از چاه آب كشيد.
4. كوشش و تلاش; دوره ى جوانى زمان تلاش، كوشش، تحرك و نشاط است. قرآن كريم باز حضرت موسى(عليه السلام) را سمبل و الگوى يك جوان فعال، تلاشگر و پرتحرك معرفى مى كند كه بدون سرمايه و ثروت، ولى با تلاش و كوشش، براى حضرت شعيب كار كرد و بعد از انتخاب همسر و تشكيل خانواده، با ثروت فراوان به شهر خود (مصر) بازگشت. بنابراين، يك جوان بايد با اراده و پشت كارى قوى و عزمى راسخ بكوشد و از بحران ها و فراز و فرودهاى زندگى به سلامت عبور كند.
5. حق پذيرى; جوانان زودتر به حقايق دل مى بندند و در عمل نيز بى باك و جسورند و اگر چيزى را حق ببينند، در تثبيت آن مقاومت مى كنند. قرآن كريم، برخى از جوانان اصحاب كهف را چنين مى داند و مى فرمايد: (نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً); ما داستان آنان را به حق براى تو بازگو مى كنيم، آن ها جوانانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آوردند و ما بر هدايتشان افزوديم.
و در جايى ديگر داستان جوانى (حضرت اسماعيل) را كه حاضر شد در راه حق حتى جان خود را فدا كند يادآور مى شود و مى فرمايد:
(فَلَمّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَرى فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَرى قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللّهُ مِنَ الصّابِرِينَ); هنگامى كه (حضرت ابراهيم(عليه السلام)) با او (حضرت اسماعيل(عليه السلام)) به مقام سعى رسيد، گفت: پسرم! من در خواب ديدم كه تو را ذبح مى كنم، نظر تو چيست؟ گفت: هر چه دستور دارى اجرا كن; به خواست خدا مرا از صابران خواهى يافت.
از آيات ياد شده برمى آيد كه يك جوان مؤمن و شايسته بايد در مقابل حقايق سر تعظيم و تسليم فرود آورد.
6. شهامت و شجاعت; از ديگر ويژگى هاى يك جوان از نظر قرآن، داشتن شجاعت و شهامت است. اين دو از صفات كمال انسان است كه بيشتر در جوانان نمود دارد. از جمله ى اين جوانان مى توان حضرت داود و حضرت ابراهيم(عليهما السلام)را نام برد.
حضرت ابراهيم(عليه السلام) با شهامت و شجاعت كامل در مقابل بت پرستان ايستاد و بت ها را شكست. خداوند متعال در اين باره مى فرمايد:
(قالُوا سَمِعْنا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْراهِيمُ); (گروهى) گفتند: شنيديم جوانى از (مخالفت با) بت ها سخن مى گفت كه او را ابراهيم مى گويند.
حضرت داود(عليه السلام) نيز با شجاعت و شهامت و تكيه بر ايمان به خدا با ظالمى به نام جالود كه بسيار قوى بود به مبارزه پرداخت و او را شكست داد.
7. عفت و پاكدامنى; از ديگر ويژگى هاى يك جوان شايسته از نظر قرآن كريم عفت و پاكدامنى است. قرآن كريم، در جايى درباره ى حيا و عفت دختران شعيب(عليه السلام) مى فرمايد:
(فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِي عَلَى اسْتِحْياء...); ناگهان يكى از آن دو (زن) به سراغ او آمد، در حالى كه با نهايت حيا گام برمى داشت ...
در جايى ديگر حضرت يوسف(عليه السلام) را قهرمان پاكى و عفت معرفى مى كند كه با وجود مهيا بودن تمام زمينه هاى انجام گناه، با عفت و پاكدامنى، از وسوسه ى شيطان به خدا پناه برد و با سرافرازى در آزمايش الهى پيروز شد.
بنابراين، يك جوان شايسته از نظر قرآن بايد در برابر ناپاكى ها و هواهاى نفسانى عفيف و پاكدامن باشد.
8. پرهيز از افراط و تفريط; از ديگر ويژگى هاى جوانان شايسته پرهيز از افراط و تفريط و رعايت اعتدال است; چنان كه حضرت لقمان به فرزند جوان خود توصيه مى كند: (وَ اقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ ...); (پسرم) در راه رفتن، اعتدال را رعايت كن، و از صداى خود بكاه ...
از آيه ى ياد شده برمى آيد كه يك جوان شايسته بايد در تمام امور اعتدال را رعايت كند.
حضرت امام موسى كاظم(عليه السلام) مى فرمايند:خير الامور اوسطها; بهترين كارها معتدل ترين و ميانه ترين آن هاست.
جوانان در اين مقطع از سن بايد احساسات و شور جوانى را در خويش كنترل و هدايت كنند و از افراط و تفريط در امور بپرهيزند.
9. خوش اخلاقى و تواضع در برابر مردم; حضرت لقمان به فرزند جوانش سفارش مى كند:
(وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنّاسِ وَ لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتال فَخُور); (پسرم) با بى اعتنايى از مردم روى مگردان، و مغرورانه بر زمين راه مرو كه خداوند هيچ متكبر مغرورى را دوست ندارد.
10. عبادت و امر به معروف و نهى از منكر; يك جوان شايسته بايد در اقامه و به جا آوردن نماز بكوشد و مردم را از منكرات و زشتى ها نهى و به خوبى ها دعوت كند و در برابر سختى ها و مشكلات صبور باشد:
(يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَكَ إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ); پسرم نماز را به پا دار و امر به معروف و نهى از منكر كن و در برابر مصايبى كه به تو مى رسد شكيبا باش كه اين از كارهاى مهم است.
11. خداپرستى; يكى از ويژگى هاى جوانان شايسته، خداپرستى است; خداوند متعال مى فرمايد:
(... وَ اعْبُدُوا اللّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً...); و خدا را بپرستيد و هيچ چيز را همتاى او قرار ندهيد....
12. نيكى به پدر و مادر; از ويژگى هاى يك جوان خوب نيكى به پدر و مادر است; خداوند متعال در جاهاى متعدد جوانان را توصيه كرده كه به پدر و مادر خويش نيكى كنند; چنان كه مى فرمايد:
(بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ بِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينِ وَ الْجارِ ذِي الْقُرْبى ...); ... و به پدر و مادر نيكى كنيد; هم چنين به خويشاوندان و يتيمان و مسكينان و همسايه نزديك و....
13. يادآورى معاد و روز قيامت; يك جوان شايسته از نظر قرآن، هيچ گاه ياد مرگ و روز قيامت و حساب و كتاب اعمال آخرت را فراموش نمى كند; حضرت لقمان به فرزند جوانش مى فرمايد:
(يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّة مِنْ خَرْدَل فَتَكُنْ فِي ...); پسرم اگر به اندازه ى سنگينى دانه ى خردلى (عمل خوب يا بد) باشد و در دل سنگى يا در گوشه اى از آسمان ها و زمين قرار گيرد، خداوند آن را (در قيامت براى حساب) مى آورد; خداوند دقيق و آگاه است.
14. تزكيه و تعليم; يك جوان از نظر قرآن كريم بايد با دو بال تزكيه و تعليم به سوى آينده و كمال پرواز كند و خود را از هر جهت، به تقوا و علم مجهز سازد; قرآن كريم مى فرمايند:
(كَما أَرْسَلْنا فِيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِنا وَ يُزَكِّيكُمْ وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ); همان گونه ]كه با تغيير قبله، نعمت را بر شما كامل كرديم[ رسولى از خودتان در ميان شما فرستاديم، تا آيات ما را بر شما بخواند و شما را پاك كند و به شما كتاب و حكمت بياموزد و آن چه را نمى دانستيد، به شما ياد دهد.
پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايند:
... هر كه در جوانى، دانش آموزد، علم او هم چون نقشى است كه بر سنگ حك شود و هر كه در بزرگ سالى بياموزد، كارش هم چون نوشتن بر روى آب است.
هم چنين حضرت امام صادق(عليه السلام) مى فرمايند:
دوست ندارم جوان شما را جز در دو حال ببينم: دانشمند يا دانش آموز; زيرا اگر چنين نباشد، كوتاهى كرده است و چون كوتاهى كند، ضايع گشته و چون ضايع گردد، گنهكار باشد و چون گنهكار باشد، سوگند به آن كه محمد را به حق برانگيخت در آتش جاى گيرد.
در زمان ظهور امام زمان(عليه السلام) و حكومت آن حضرت، جوانان نقش مؤثرى دارند و از جايگاه ويژه اى برخوردار خواهند بود; چنان كه حضرت على(عليه السلام) مى فرمايد:
اكثر ياران امام مهدى (عج) جوانان هستند.

- مهم ترين وظيفه ى جوانان و نوجوانان در عصر حاضر از ديدگاه قرآن و روايات چيست؟

دوران جوانى و نوجوانى، حساس و سرنوشت ساز و تعيين كننده ى شخصيت انسان است. براى استفاده ى صحيح از جوانى، بايد به يك راه نماى آگاه و آشنا به مسير و دور از خطا و اشتباه رو آورد و بهترين راه نما قرآن و احاديث صحيح معصومين(عليهم السلام)است.
قرآن دوران جوانى را دوران قوت و قدرت مى نامد:
(اللّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ ضَعْف ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْف قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّة ضَعْفاً وَ شَيْبَةً); خدا همان كسى است كه شما را آفريده در حالى كه ضعيف بوديد; سپس بعد از اين ضعف و ناتوانى قوت بخشيد، و باز بعد از قوت، ضعف و پيرى قرار داد ...
جوانان فطرتى پاك دارند و پاكى ها را مى پذيرند و به آن جامه ى عمل مى پوشانند. پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) در اوايل دعوت خود، با جوانانى روبه رو شد كه سخنان پاك او را بر فطرت پاك خود نوشتند. ايشان مى فرمايد:
(اوصيكم بالشباب خيراً فانهم ارقّ افئده ...); من شما را به نيكى با جوانان توصيه مى كنم، به سبب اين كه آنها دلى رقيق و قلبى فضيلت پذيرتر دارند ... جوانان سخنانم را پذيرفتند و با من پيمان محبّت بستند.
دوران جوانى و نوجوانى فرصتى بسيار ارزشمند و بى بديل است. حضرت على(عليه السلام)مى فرمايند:
بادر شبابك قبل هرمك و صحتك قبل سقمك; جوانى را قبل از پيرى، و سلامتى را قبل از مريضى درياب.
برخى از فرصت طلبان از استعداد بكر و تازه ى جوانان سوء استفاده مى كنند و آنان را به سوى قدرت، ثروت و شهوت سوق مى دهند; اما اسلام با سه مقوله ى اخلاق، عقايد و احكام، دنيا و آخرت يك جوان را ترسيم نموده و وظايفى را اعم از دنيوى و اخروى براى جوانان و نوجوانان برشمرده است كه در اين جا به مهم ترين آن ها اشاره مى كنيم.

1. تحصيل علم و دانش

اسلام به فراگيرى علم و دانش تأكيد بسيار دارد و اولين آيه اى كه نازل شده به خواندن و نوشتن امر كرده است:
(اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَق اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ) ; بخوان به نام پروردگارت كه جهان را آفريد، همان كسى كه انسان را از خون بسته اى خلق كرد... همان كسى كه به وسيله ى قلم تعليم نمود و به انسان آن چه را نمى دانست ياد داد.
اصلاحات جوامع انسانى از قلم هاى مؤمن شروع مى شود و فساد و تباهى اجتماعات نيز از قلم هاى مسموم و فاسد مايه مى گيرد. بى جهت نيست كه قرآن به قلم و آن چه با قلم مى نويسند، سوگند ياد مى كند; (ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ) قلمى كه مى توان به واسطه ى آن علم را منتشر و در سينه ى تاريخ ماندگار كرد.
البيان بيانان، بيان اللسان و بيان البنان و بيان اللسان تدرسه الأعوام و بيان الأقلام باق على مر الأيام; بيان دو گونه است، بيان زبان و بيان قلم. بيان زبان با گذشت زمان كهنه مى شود و از بين مى رود، ولى بيان قلم تا ابد باقى است.
قرآن تحصيل علم و دانش را پايه و مقدمه ى تربيت و تزكيه، و تعليم را يكى از اهداف پيامبران بر مى شمارد و هيچ وقت عالمان و دانشمندان را با جاهلان مساوى نمى داند.
(هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ); آيا كسانى كه مى دانند با كسانى كه نمى دانند برابرند؟
معصومين(عليهم السلام) اهميت خاصى براى تحصيل علم قايل بوده اند تا جايى كه پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) تحصيل دانش را بر هر مسلمانى واجب دانسته و دانشجويان را مجاهد فى سبيل الله خطاب مى كنند و مى فرمايند:
هر كس در طريق تحصيل علم از دنيا برود، شهيد مرده است.
در جاى ديگر مى فرمايند:
زندگى جز براى دو كس فايده ندارد: يكى دانشمندى كه نظرهاى او اجرا گردد و ديگرى دانش طلبانى كه گوش به سخن دانشمندى دهند.
علم به دانشى گفته مى شود كه در طريق خدمت و صلاح مردم و شناخت معبود باشد و اگر مايه ى غرور و غفلت و ظلم و فساد باشد; قيل و قالى بيش نيست.
دوران فراگيرى دانش، نوجوانى و جوانى است و بيشتر توجه و خطاب قرآن كريم و معصومين(عليهم السلام) به جوانان است. پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) مى فرمايند:
فراگيرى علم در دوران جوانى، همانند نقش بر سنگ است و در دوران پيرى همانند نقش بر خاك است كه سريع زايل مى گردد.
لذا جوانان بايد با توجه به مبانى دينى، به تحصيل علم بپردازند و عقب ماندگى و رشد نيافتگى مسلمانان را كه ريشه در ظلم حاكمان ظالم و فاسد و توطئه ى دشمنان اسلام دارد، جبران نمايند.

2. كار و كوشش

جوان بايد با نيرو و قدرت خود براى رسيدن به مقصود كه تحصيل علم و هنر و يا آموختن صنعت و... است بكوشد. قرآن با برشمردن زمينه هاى تلاش و كوشش در همين كره ى خاكى ، به استفاده ى صحيح از آن توصيه مى كند:
(و رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ); خداوند شما را از نعمت هاى پاكيزه بهره مند ساخت; شايد شكرگزار باشيد.
در آيه اى ديگر كار و تلاش براى كسب روزى هم رديف جهاد فى سبيل الله معرفى شده است:
(وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللّهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ); گروهى ديگر براى به دست آوردن روزى الهى به سفر مى روند و گروهى ديگر در راه خدا جهاد مى كنند.
على(عليه السلام) در تفسير آيه ى (وَ لا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيا)» مى فرمايند:
سلامت، نيرومندى، فراغت، جوانى و نشاط و بى نيازى خود را فراموش منما و در دنيا از آن بهره ببر و متوجه باش كه از آن سرمايه هاى عظيم، به نفع آخرتت استفاده كنى.
خداوند در قرآن صريحاً مى فرمايد:
(وَ لَقَدْ مَكَّنّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلْنا لَكُمْ فِيها مَعايِشَ قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ); ما تسلط و مالكيت و حكومت زمين را براى شما قرار داديم و وسايل زندگى را براى شما فراهم ساختيم.
به اين معنا كه خداوند وسايل تلاش را فراهم نموده است و دسترسى نداشتن به آنها نشان كوتاهى و سستى خود ماست; لذا پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) مى فرمايند:
هر شب ملائكه به زمين مى آيند و ندا سر مى دهند كه اى فرزندان آدم! تلاش و كوشش نماييد.
پيامبر(صلى الله عليه وآله) با هر كسى روبه رو مى شدند مى پرسيدند: آيا شغلى دارى؟ و اگر جواب منفى مى داد، مى فرمودند: سقط من عينى; از چشمم افتاد . هم چنين امام كاظم(عليه السلام)مى فرمايند:
خداوند از انسان بى كار و پرخواب متنفر است.
جوانان مى توانند با استفاده از نيروى جوانى تلاش خود را در هر رشته اى مضاعف نمايند، تا به رفاه زندگى دنيا و آرامش ابدى آخرت دست يابند. امام باقر(عليه السلام) در دعاهايش مى فرمايد:
اسئلك اللهم الرّفاهية فى معيشتى ما ابقيتنى معيشة اقوى بها على طاعتك... ; پروردگارا، در زندگى ام آن چنان رفاهى قرار بده كه با آن به اطاعت و بندگى تو توانا شوم.
البته تلاش و كوشش براى كسب روزى بايد از طريق صحيح و مشروع باشد.
طلب الحلال فريضة على كلّ مسلم و مسلمة ; به دنبال رزق و روزى حلال رفتن بر هر زن و مرد مسلمان واجب است.

3. اهتمام به ازدواج

ازدواج يكى از محبوب ترين كانون نزد خداوند و از سنت هاى پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) است كه با آن مى توان نصف دين خود را تضمين كرد. قرآن كريم امر به ازدواج مى كند و مى فرمايد:
(وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى مِنْكُمْ وَ الصّالِحِينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ ); مردان و زنان بى همسر را همسر دهيد و هم چنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را; اگر فقير و تنگدست باشند خداوند آنان را از فضل خود بى نياز مى سازد; خداوند واسع و آگاه است.
پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) جوانان مجرد را مذمت مى كنند و مى فرمايند:
شراركم عزائبكم ; بدترين شما مجردان اند.
خداوند صريحاً مسئله ى مالى خانواده ها را تضمين نموده است و جوانان نبايد به خاطر فقر از ازدواج سر باز زنند. امام صادق(عليه السلام)مى فرمايند:
الرزق مع النساء و العيال; روزى همراه همسر و فرزند است.
و در زمان پيامبر(صلى الله عليه وآله)، هر كسى از تنگدستى شكايت مى كرد، پيامبر امر به ازدواج مى نمودند و مى فرمودند:
هر كس به خاطر فقر از ازدواج شانه خالى كند، به خدا گمان بد برده است.
جوان براى رشد خود نيازمند به آرامش روحى و فكرى است و اين آرامش مى تواند در سايه ى ازدواج مهيا شود. علاوه بر آن، ازدواج اولين مرحله ى خروج از خودِ طبيعى و توسعه پيدا كردن شخصيت انسان است و انسان را پخته و شخصيت او اجتماعى مى سازد و ثمراتى چون حفظ و تقويت ايمان و معنويت، بهره مندى از نشاط جوانى، پاك ماندن از فساد و انحرافات جنسى، محفوظ ماندن از بيمارى هاى عصبى و روانى و... را به ارمغان مى آورد.

4. دورى از هواى نفس و شهوت

بالاترين غريزه ى انسان، غريزه ى شهوت است كه اوج آن در دوران جوانى است و بزرگ ترين مانع رشد يك جوان، شهوت پرستى و هواى نفس اوست. شهوت طلبى، وسوسه ى شيطانى است: كه انسان را اسير خود مى كند:
عبد الشهوة اسير لاينفك أَسْرُهُ .
و چه بسا لحظه اى شهوت طلبى، ناراحتى دراز مدت به همراه دارد. على(عليه السلام) مى فرمايند:
رب الشهوة الساعة تورث حزناً طويلا.
نفس اماره ى انسان همان تمايلات غريزى است كه بر اثر شدت يافتن، بر عقل غلبه مى يابد.حضرت على(عليه السلام) مى فرمايند:
هر كس از شهواتش پيروى بنمايد، به تحقيق در هلاكت به نفسش كمك كرده است.
قرآن نيز منشأ انحرافات را پيروى از نفس و كليد سعادت و خوش بختى را مخالفت با خواهش هاى نفسانى مى داند. يوسف كنعان نيز از نفس اماره به خدا پناه مى برد. حضرت على(عليه السلام) در دعاى صباح به خدا پناه مى برد و مى فرمايد:
الهى قلبى محجوب... و هوائى غالب; خدايا قلبم ]با حجابى از گناه[ پوشيده شده... و هواى نفس بر من چيره گشته است.
براى فرار از خواهش هاى نفسانى و شهوت، لازم است ايمان و بندگى خدا را تقويت و معاشرت با دوستان منحرف را ترك كنيم و در پرورش عقل كوشا باشيم; زيرا هواى نفس دشمن عقل است; و علت انحرافات، اسير بون عقل به دست اميال و هواهاى نفسانى است.

5. عبادت و بندگى

جوانان به سبب فطرت پاك و استعداد براى پذيرش حقايق به ملكوت اعلى نزديك ترند و مى توانند سريع تر از ديگران به خدا برسند. پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) فرمودند: ان الله يحب الشاب الذى شبابه فى طاعة الله; خداوند جوانى را دوست مى دارد كه جوانى اش را در اطاعت خدا مصرف نمايد.و خداوند نيز يكى از اهداف خلقت بشر را عبوديت و بندگى معرفى كرده است: (وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِيَعْبُدُونِ); من جن و انس را خلق نكردم، مگر براى عبادت.
خداوند عبادت جوان را بالاترين عبادت ها مى داند. پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) در همين زمينه مى فرمايند:
خداوند هفت گروه را در سايه ى رحمت خود جاى مى دهد در روزى كه سايه اى جز سايه اش نيست: اول، زمامدار عادل و دادگر; دوم، جوانى كه در عبادت خدا پرورش يابد...

6. خودسازى و تهذيب نفس

حضرت على(عليه السلام) مى فرمايند: قلب جوان مانند زمين خالى و مستعد است كه هر چيزى را كه در آن قرار مى گيرد مى پذيرد.
قرآن نيز به تزكيه و تهذيب نفس تأكيد فراوان دارد: (قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكّاها); كسى كه تزكيه كند رستگار است.
جوان مى تواند با عهد و پيمان بستن با خود و مراقبت از اعمال روزانه، و محاسبه ى اعمال و رفتار، خود را در مسير رهروان حق قرار دهد.
امام خمينى(رحمه الله) در نامه اى به فرزند خود مى نويسد: تا عمر و جوانى و قوت و اختيار باقى است اصلاح نفس كن و در عمل كوشش كن. اگر قيد و بندهاى شيطانى در جوانى از آن ها غفلت شود، هر روز از عمر تو بگذرد ريشه دارتر و قوى تر مى شود.

7. توبه و بازگشت

جوان به اقتضاى سن خود بيشتر در لغزش هاى گناه قرار مى گيرد، اما با توبه و برگشت به سوى خدا مى تواند آن را جبران و خود را مشمول عفو خداوند بخشنده و مهربان نمايد.
(إِلاَّ الَّذِينَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ); مگر كسانى كه بعد از آن توبه كنند و جبران نمايند، خداوند غفور و رحيم است.
و پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) درباره توبه ى جوان مى فرمايند: ما من شىء احب الى الله تعالى من شاب تائب; هيچ چيز نزد خداوند دوست داشتنى تر از جوان توبه كار نيست.
حاصل سخن اين كه، دوره ى نوجوانى و جوانى، دوره اى حساس و سرنوشت ساز است و نياز به يك راه نماى آگاه و عالم دارد و بهترين راه نما كه بتواند ما را به سرمنزل مقصود برساند، قرآن كريم و روايات معصومين(عليهم السلام) است.

مقالات مشابه

زینت گرایی و جوانی از منظر آیات قرآنی

نام نشریهحدیث اندیشه

نام نویسندهعلی راد, مهرناز باشی‌زاده مقدم

جوانان و بحران هویت

نام نشریهمرکز فرهنگ و معارف قرآن

نام نویسندهمحمد آصف عطایی

جوان در آموزه های قرآنی

نام نشریهکیهان

نام نویسندهصادق کریمی

جوان و رموز خلقت

نام نشریهقرآنی کوثر

نام نویسندهفاطمه نادعلی

من مشکلات الشباب المسلم

نام نشریهالتضامن الاسلامی

نام نویسندهعبدالقومی رضوان

بررسی چهره های جوان در قرآن(1)

نام نشریهپیام زن

نام نویسندهاحمد عابدینی

بررسی چهره های جوان در قرآن(2)

نام نشریهپیام زن

نام نویسندهاحمد عابدینی

ارمغان قرآن براي نسل جوان

نام نویسندهعبدالکریم بی ازار شیرازی

راه دستيابي به كمال نسبي در قرآن

نام نویسندهرضا وطن‌دوست