روابط دختر و پسر در قرآن(4) خلوت گزيني

پدیدآورمرتضی دانشمند

تاریخ انتشار1388/09/22

منبع مقاله

share 638 بازدید
روابط دختر و پسر در قرآن(4) خلوت گزيني

مرتضي دانشمند

منظور از «خلوت گزيني» آن است كه زن و مرد نامحرم در جايي باشند كه كس ديگري جز آن دو آنجا نباشد و كس ديگري هم نتواند در آن مكان وارد شود.(1)
آيا اين نوع ارتباط (خلوت كردن) در جايي از قرآن مورد بحث قرار گرفته است؟ در كدام سوره، كدام آيه و آيا حد و مرز آن و جزئيات آن نيز آمده است؟
باز به قرآن باز گرديم: اين بار(و در اين ديدار قرآني) با دختر پاكدامني روبرو هستيم كه در اولين بهارهاي نوجواني گام گذاشته است و در جامعه‌اي كه غالب دختران و پسرانش رويكردي به زمزمه‌هاي عاشقانه و عارفانه ندارند، او خود را تشنه سوز و گداز و راز ونياز مي‌بيند. به دنبال راهي مي‌گردد تا با محبوب خويش نجوا كند. احساس مي‌كند بايد تنها باشد. جايي برود كه هيچكس او را نبيند؛ حتي نزديكانش. از زبان قرآن بشنويم: «واذكُر فِي الكِتابِ مريمَ إذ انتبذت مِن أَهلها مكاناً شرقياً. فاتخذت مِن دونِهِم حجاباً؛ در اين كتاب(قرآن) از مريم ياد كن، آن دم كه از خاندان خود كناره گرفت و در ناحيه شرقي(تابشگاه خورشيد) استقرار يافت و در مقابل(خود) و آنان پرده‌اي آويخت».
مريم سيزده ساله به راز و نياز نشست مدتي به ابديت چشم دوخت و با محبوب خويش نجوا كرد، امّا ناگهان حضور كسي ترنم خوش او را بر هم زد. صداي پايي شنيد؛ نرم و سبكبال. به روبرو نگاه كرد. نگاهش به جواني افتاد، جواني زيبا. «…فَأَرسَلنا إليها روحَنا فتمثّل لها بشراً سوياً؛ ما جبرييل را نزد او فرستاديم، (جبرييل) چون آدمي معتدل(راست قامت) بر او ظاهر شد». مريم، دچار دهشت شد. جوان كه بود؟ از كجا آمده و چرا به سراپرده او پا گذاشته بود؟ او كه همه درها را بسته و پرده را آويخته بود؟! قالت: إنّي أعوذ بالرحمن منكَ إن كنت تقياً؛ (مريم) گفت: من از تو ـ‌اگر پرهيزگار باشي‌ـ به خداي رحمان پناه مي‌برم(سوره مريم، آيات16 تا‌18). كنايه از اينكه اگر تو مرد مؤمن و پرهيزگاري باشي نبايد به خلوت‌سراي من پا بگذاري. به جمله «إن كنتَ تقياً» دقت كنيم؛ دقّت در اين عبارت اين نكته ظريف را مي‌آموزد كه تقوا و پرهيزكاري، بستر و زمينه‌اي است كه در آن، هيچگاه ميوه خلوت‌گزيني نمي‌رويد و اگر روييد از چنين ميوه و ثمره‌اي بايد به خداي رحمان پناه برد. «قالت إنّي اعوذ بالرحمن؛ گفت: پناه مي‌برم به خداي رحمان». شايد رمز تعبير به «رحمان» (از ميان هزاران صفتي كه خدا دارد) آن باشد كه خلوت‌گزيني زن و مرد نامحرم در يك مكان ـ‌كه كس ديگري نتواند در آن مكان راه يابد‌ـ داراي آفات و شروري است كه در صورت ابتلا شدن، بايد تنها با توسل به رحمانيت خدا آنها را جبران كرد.
همين نكته در سوره يوسف با زباني ديگر و از زبان يوسف بازگو شده است. هنگامي كه يوسف از دام‌هاي متعددي كه زليخا بر سر راه عفاف و تقواي او گسترده بود، رهايي يافت باز هم خود را تبرئه شده نمي‌دانست و شيطان نفس را همواره در كمين مي‌ديد. مگر آنكه خدايش به او رحم كند. «وَ ما أُبرّئ نَفسي إنَّ النّفس لَأَمّارة بالسّوء إلّا ما رَحِمَ رَبّي؛ (يوسف گفت:) من خود را تبرئه نمي‌كنم كه نفس انساني پيوسته به بديها فرمان مي‌دهد، مگر آن كه پروردگارم رحم كند».(سوره يوسف، آيه52) در اينجا نيز يوسف براي رها شدن از دام خلوتي كه زليخا برايش گسترده است از رحمانيت خدا مدد مي‌گيرد.
يكي از مفسران در توضيح آيات سوره مريم مي‌گويد: اين(دختر) همان بانوي پاكي است كه وقتي مردي ناگهان پا در خلوت‌سراي او مي‌گذارد، بر خود مي‌لرزد و به وحشت مي‌افتد و به خدا پناه مي‌برد.(2) در سايه اين آموزش‌هاي آسماني، تكليف بسياري از انواع ارتباطات در زندگي روزمره دختران و پسران و زنان و مردان روشن مي‌گردد. مثلاً آيا يك پزشك مي‌تواند با بيمار خود از جنس مخالف خلوت كند؟ آيا مدير يك شركت مي‌تواند با منشي خود ساعت‌هاي طولاني پشت درهاي بسته به تنهايي به تبادل و مشاوره بپردازد؟ آيا رياست دانشكده و يا استاد دانشگاه حق دارد با دانشجوي خود از جنس مخالف خلوت كند؟ البته صورت مسأله در همه اين موارد آنجايي است كه اين خلوت كردن و سخن گفتن؛ پيرامون مسايل علمي، تخصصي و كاري باشد وگرنه علاوه بر حرمت خلوت گزيني، قلمروهاي ديگر حرام را نيز در بر مي‌گيرد. آيا دختر و پسر نامحرم مي‌توانند بطور هم‌زمان در يك آسانسور سوار شده از طبقه‌اي به طبقه ديگر همراه و هم‌نفس باشند؟!
پاسخ همه اين پرسش‌ها را از همان دو شرطي كه در تعريف خلوت‌گزيني آمد مي‌توان دريافت كرد. توضيح آنكه در همه اين موارد اگر شرايط به گونه‌اي باشد كه كسي جز آن دو در آن مكان نباشد و امكان ورود شخص ديگري عملاً ممكن نباشد، ماندن آنها در آن مكان، مقبول و مرضي نظر شارع نخواهد بود.
اينها درس‌هايي است كه در اين ديدار، از بارش آيات الهي در سوره مريم فرا‌مي‌گيريم.
دوست دارم در اينجا سؤالي را مطرح كنم و به همه جواناني كه با ذهني باز و فكري ژرف به قرآن روي مي‌آورند ـ‌و داروهاي دردهاي فردي و اجتماعي خويش را از كوثر قرآن مي‌جويند(3)‌ـ تقديم كنم: آيا دختران و پسران معاصر حضرت مريم(س) ماهيتي غير از جوانان معاصر ما داشته‌اند؟ آيا الگويي كه قرآن از اين بانوي پاك ـ‌در سوره‌مريم‌ـ فراروي ما مي‌گذارد، با پيشرفت زمان و تحول تاريخ كهنه مي‌شود؟ آيا پيشرفت‌هاي شگفت‌انگيز دوران صنعتي و فراصنعتي و عصر ارتباطات و دهكده جهاني توانسته است ماهيت دختران و پسران و نهاد و فطرت و غريزه زنان و مردان را بگونه‌اي متحول كند كه ديگر تحت جاذبه هيچ غريزه‌اي قرار نگيرند و مسأله ارتباط دختر و پسر خود به خود حل شده باشد؟
اين گفتار را با پندي از شيطان به پايان مي‌بريم كه هيچگاه دست از اغواگري و فريبكاري مردان راه برنمي‌دارد، چه رسد به ما كه هنوز در آغاز راهيم. قال ابليس لموسي(ع): لاتخل بامرأة لاتحلّ لك فانّه لايخلو رَجُل بامرأةٍ لاتحلّ له الّا كنتُ صاحبه دون اصحابي؛ ابليس به موسي(ع) گفت: هيچگاه با زني كه محرم تو نيست خلوت مكن، زيرا هيچ مردي با زن نامحرم خلوت نمي‌كند مگر آن كه من (خودم كه ابليس هستم و نه دوستان ديگرم) دوست و مصاحب آن دو خواهم بود.(4)

پاورقيها:

1. احكام روابط زن و مرد، سيدمسعود معصومي، ص117.
2. في ظلال القرآن، ج 5، ص 430.
3. قال علي(ع): يستثيرون به دواءَ دائهم. داروي دردهايشان را از قرآن مي‌خواهند. نهج‌البلاغه، خطبه متقين.
4. سفينة‌البحار، ماده «خلو».

مقالات مشابه

زینت گرایی و جوانی از منظر آیات قرآنی

نام نشریهحدیث اندیشه

نام نویسندهعلی راد, مهرناز باشی‌زاده مقدم

جوانان و بحران هویت

نام نشریهمرکز فرهنگ و معارف قرآن

نام نویسندهمحمد آصف عطایی

جوان در آموزه های قرآنی

نام نشریهکیهان

نام نویسندهصادق کریمی

جوان و رموز خلقت

نام نشریهقرآنی کوثر

نام نویسندهفاطمه نادعلی

من مشکلات الشباب المسلم

نام نشریهالتضامن الاسلامی

نام نویسندهعبدالقومی رضوان

بررسی چهره های جوان در قرآن(1)

نام نشریهپیام زن

نام نویسندهاحمد عابدینی

بررسی چهره های جوان در قرآن(2)

نام نشریهپیام زن

نام نویسندهاحمد عابدینی

جوان از ديدگاه قرآن

نام نویسندهعلی امیرخانی

ارمغان قرآن براي نسل جوان

نام نویسندهعبدالکریم بی ازار شیرازی