مستضعف در قران و روایات

پدیدآورفاطمه ترکی

تاریخ انتشار1388/02/12

منبع مقاله

share 1329 بازدید
مستضعف در قران و روایات

فاطمه ترکی
مستضعف به چه کسی گفته می شود؟

واژه «مستضعف» ازماده «ضعف» است، اما چون به باب استفعال برده شده به معنی کسی است که اورا به ضعف کشانده اند ودربند و زنجیرکرده اند.
به تعبیر دیگر مستضعف کسی نیست که ضعیف و ناتوان و فاقد قدرت و نیرو باشد. مستضعف کسی است که نیروهای بالفعل و بالقوه دارد، اما از ناحیه ظالمان و جباران سخت در فشار قرار گرفته، ولی با این حال در برابر بند و زنجیر که به دست و پای او نهاده اند ساکت و تسلیم نیست و پیوسته تلاش می کند که زنجیرها را بشکند و آزاد شود، دست جباران و ستمگران را کوتاه سازد و آئین حق و عدالت را برپا کند.1
همچنین اگر بشر به وظیفه خود در قبال امامت عمل نکند، پدیده «استضعاف امامت» پیش می آید.2
استضعاف امامت یعنی تضعیف امامت و بی یاور گذاشتن آن. آنگاه که جامعه ای جریان امامت را تنها گذارد و منطق آن را نپذیرد و آن را در اقلیت قرار دهد و به انزوا سوق دهد، گفته می شود که امامت را تضعیف کرده اند. استضعاف امامت، کاهش نقش آن در جامعه و به طور مشخص کنار گذاشتن آن از جریان حکومت و حاکمیت می باشد.3
ره آورد استضعاف امامت دو چیز بوده است: اول «خانه نشینی امام» و دوم «غیبت امام» بر همین اساس می توان این مقطع از تاریخ امامت را به دو دوره خانه نشینی و غیبت تقسیم کرد. دوره اول یعنی خانه نشینی امام، تا پیش از آخرین امام است و دوره غیبت، مربوط به امام آخرین. در مکتب اسلام تعداد امام، معین و محدود است، از این رو در آخرین امام، پدیده خانه نشینی که نهایت آن شهادت است رخ نمی دهد، بلکه برای وضعیت آخرین امام، تدبیر خداوند متعال غیبت و سپس ظهور است.4

مستضعف در قرآن و روایات:

در تفسیر المیزان ذیل آیه 5 سوره قصص که می فرماید: «ما اراده داریم که بر مستضعفان منت بگذاریم و آنها را پیشوایان و وارثان حکومت روی زمین قرار دهیم.» آمده است که: از امام صادق علیه السلام شنیدم می فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم علیه و آله و سلم نگاهی به علی و حسن و حسین علیهما السلام کرد و گریست و فرمود: شما بعد از من مستضعف خواهید شد. مفضل می گوید: عرضه داشتم معنای این کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم چیست؟ فرمود: معنایش این است که مقصود از آیه «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض» ؛ شمائید و به حکم آیه شما پیشوایان این امتید بعد از من و این پیشوایی تا روز قیامت در ما جریان دارد.5
در تفسیر نمونه ذیل همین آیه آمده است که مستضعف انواع و اقسامی دارد: مستضعف فکری، سیاسی، فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی و آنچه بیشتر قرآن روی آن تکیه کرده است، مستضعفین سیاسی و اخلاقی است.
و روش کار مستکبران و جباران برای تحکیم پایه های سیاست جابرانه خود قبل از هر چیز سعی می کنند قربانیان خود را به استضعاف فکری و فرهنگی بکشانند سپس به استضعاف اقتصادی، تا قدرت و توانی برای آنها باقی نماند، تا فکر قیام و گرفتن زمام حکومت را در دست و در مغز خود نپرورانند.6

روش عمومی مستکبران:

همان طور که اشاره شد: مستکبران برای تحکیم پایه های حکومت خود، قربانیانشان را به استضعاف می کشیدند.7 البته این روش کار مستکبران تازگی ندارد، بلکه آنچنان که از روایات نیز استفاده می شود، بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم علیه و آله وسلم و با جریان سقیفه این طرح8 آغاز شده و تا کنون نیز ادامه دارد و تا ظهور امام زمان نیز بیشتر می شود و در این هنگام است که خداوند بر مستضعفان منت می گذارد و آنها را از این استضعاف نجات می دهد.
حال این پرسش مطرح می شود که مردم چگونه در این دام (استکبار) اسیر می شدند و آیا همه دورانها به یک روش عمل می کردند؟
قرآن کریم این جریان را از زمان فرعون نقل می کند که: فرعون برای اسارت بنی اسرائیل مردان آنها را می کشتند و زنانشان را برای خدمتکاری زنده نگه می داشتند که در طول تاریخ همه جباران چنین بودند و با هر وسیله نیروهای فعال را از کار می انداختند.9
و در فصلی که برای استضعاف امامت بوجود آوردند، بشر را از طرح شریعت الهی برای اداره جامعه دور ساختند و به طرحهای بشری روی آوردند و بدین سان نوع دیگری از حاکمیت شکل گرفت که در منطق قرآن به این نوع حاکمیت، طاغوت گفته می شود.
این نوع حاکمیت به دو مطلب مهم اشاره می کند: یکی این که خواست مردم را برخواست خداوند و حکم مردم را بر حکم خداوند مقدم می دارند و دیگری اینکه ماهیت این کار، مبنا قرار گرفتن، هوس به جای قرآن کریم است.10
برای تکمیل شدن بحث به دوره کنونی: آنجا که نمی توانستند (در بعضی مکانها) مردان را بکشند، مردانگی را می کشتند و با پخش وسائل فساد، مواد مخدر، توسعه فحشاء و بی بند و باری جنسی، گستردگی شراب و قمار و انواع سرگرمیهای ناسالم، روح شهامت و سلحشوری و ایمان را در آنها خفه می کنند تا بتوانند با خیالی آسوده به حکومت خود کامه خویش ادامه دهند.11
در حدیثی از امام زین العابدین علیه السلام می خوانیم که: سوگند به کسی که محمد صلی الله علیه و آله وسلم به حق بشارت دهنده و بیم دهنده قرار داد که نیکان، از ما اهل بیت و پیروان آنها به منزله موسی و پیروان او هستند و دشمنان ما و پیروان آنها به منزله فرعون و پیروان او می باشند. سرانجام ما پیروز می شویم و آنها نابود می شوند و حکومت حق و عدالت از آن ما خواهد بود.12

وضعیت موجود جوامع:

آنچنان که از وضع جوامع کنونی باخبریم، همواره این پرسش مطرح است که چرا عده ای در فقر و نیاز و عده ای دیگر در رفاه و بی نیازی؟ چرا این همه دوگانگی؟ چرا این همه جنگ و خونریزی؟
گفته می شود جهان کنونی هیچ گاه از نظر فقر و غنا به نابرابری زمان کنونی نبوده است و بدتر اینکه شکاف بین ثروتمندان و فقرا طی پانزده سال آینده روز به روز عمیق تر خواهد شد. به طور مثال فقط ده درصد از جمعیت کره زمین را ثروتمندان تشکیل می دهند که حدود هشتاد درصد از کل درآمد جهان را در اختیار دارند.13
همچنین کشورهای بزرگ و ابرقدرت برای کسب منافع بیشتر و بهره برداری از آن، از بمبهای هسته ای استفاده می کنند به طوری که آگاهان بین المللی می گویند، تنها حجم بمبهای هسته ای موجود در زرادخانه های دولتهای بزرگ برای نابود ساختن تمام آبادیهای کره زمین- نه یک بار بلکه هفت بار کافی است.14
با این حساب هر انسان بیداری به خوبی می تواند وضع انفجارآمیز عصر ما را دریابد و آینده تاریک بشریت را در نظر بگیرد و آنگاه به حکم وجدان در حد امکان برای پایان دادن به چنین شرایط وحشتبار کوشش و فعالیت خود را آغاز نماید. و اینجاست که ندای صلح خواهی و پایان دادن به مسابقات جنون آمیز تسلیحاتی بین بلوک شرق و غرب از حلقوم انسان دوستان واقعی بلند است. این دسته که اکثریت آنها را همواره دانشمندان دلسوز تشکیل می دادند در طول سالها برای چاره جویی و جستجوی راهی که بشر را به ریشه کن ساختن جنگها و خونریزی ها برساند سخت اندیشیدند و به این نتیجه رسیدند که باید برای پایان دادن به این جنگها و نابرابری ها ریشه اصلی را منهدم کنند و ریشه اصلی چیزی نیست جز «تضاد منافع».
بنابراین برای چاره مشکل یا باید منافع و منابع طبیعی را نامحدود ساخت تا همه ملتها و حکومتها را اشباع کند و یا آنکه راهی را در نظر گرفت که با محدود بودن منافع تضادی بوجود نیاید و برخوردی را به دنبال نیاورد. اما اول یعنی نامحدود کردن منابع و نافع- بدیهی است که امکان پذیر نیست و انجام آن در اختیار بشر نیست، پس تنها راه دوم کلید حل این مشکل است و آن حکومت واحد جهانی است.
قابل توجه است که زمانی تضاد منافع پیش می آید که حکومتهای جهان متعدد باشند، زیرا تنها در این صورت است که هر حکومتی برای تصاحب یک یا چند منعفت سعی می کنند به حق یا ناحق از نیروی نظامی و زور استفاده کنند و بر رقیب خود چیره و پیروز گردد. اما اگر حکومتهای متعدد از میان برداشته شوند و تنها یک حکومت در سراسر جهان به وجود آید و همه افراد بشر درکره زمین عضو یک کشور و به صورت یک ملت به شمار آیند در این صورت مشکل به خودی خود حل می شود.15

نشانه های ظهور:

وقت ظهور امام مهدی علیه السلام برای هیچ کس جز خداوند متعال معلوم نیست، و کسانی که وقت ظهور را تعیین نمایند، دروغگو شمرده شده اند. ولی علائم و نشانه های بسیاری برای ظهور منجی ذکر شده است.
علائم ظهور به دو دسته کلی تقسیم می شوند: علائم حتمی و غیر حتمی. امام محمد باقر علیه السلام می فرمایند: نشانه های ظهور دو دسته است یکی نشانه های غیر حتمی و دیگر نشانه های حتمی.16
منظور از علائم حتمی آن است که به هیچ قید و شرطی مشروط نیست و قبل از ظهور باید واقع شود و مقصود از علائم غیر حتمی آن است که حوادثی به طور مطلق و حتم از نشانه های ظهور نیست.17
امام صادق علیه السلام فرمودند: پیش از ظهور قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف پنج نشانه حتمی است: یمانی، سفیانی، صیحه آسمانی، قتل نفس زکیه و فرو رفتن در بیابان.18
ابی بصیر می گوید: به امام صادق علیه السلام عرضه داشتم خروج امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف کی خواهد بود؟ حضرت فرمود: ما خاندانی هستیم که وقتی را معین نمی کنیم زیرا حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم فرموده است وقت تعیین کنندگان دروغ می گویند و نیز فرمود: پیشاپیش این کار، پنج نشانه است: نخستین آنها ندائی است در ماه رمضان ، دوم خروج سفیانی، سوم خروج خراسانی، چهارم کشته شدن نفس زکیه و پنجم فرو رفتن زمین در بیداء. سپس حضرت فرمود: ای ابا محمد به ناچار باید پیش از این کار دو طاعون سفید و سرخ روی دهد. عرض کردم: طاعون سفید و سرخ چیست؟ حضرت فرمودند: اما طاعون سفید، مرگ همگانی خواهد بود اما طاعون سرخ عبارت از مردن به وسیله شمشیر است و قائم خروج نمی کند تا آنکه در شب جمعه، بیست و سوم ماه رمضان در دل فضا نامش را اعلام کنند.19
امام باقر علیه السلام فرمود: از امیرالمؤمنین علیه السلام معنای آیه شریفه «فاختلف الاحزاب من بینهم»20 پرسیده شد فرمود: از سه چیز به انتظار فرج باشید، عرض شد: یا امیرالمؤمنین آن سه چیز کدامند؟ فرمود: اختلاف داخلی که میان شامیان افتد و پرچم های سیاه از خراسان و وحشتی در ماه رمضان. عرض شد وحشت ماه رمضان چیست؟ فرمود: مگر نشنیده اید فرمایش خدای تعالی را درقرآن21 آن همان نشانه ای است که دوشیزگان را از پس پرده هاشان بیرون می کشد و خفتگان را بیدار و به وحشت اندازد.22
امام محمد باقر علیه السلام می فرمایند: «در کوفه، پرچمهای سیاهی که از خراسان بیرون آمده است، فرود می آید و وقتی مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظاهر شد برای بیعت گرفتن به سوی آن می فرستد.»23
در ضمن بررسی روایات مربوط به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده که امام صادق علیه السلام به مفضل فرمود: «هر بیعت قبل از ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کفر، نفاق و تزویر است و لعنت بر بیعت کننده و بیعت شونده»24 و امام حسین علیه السلام فرمودند: «هر پرچم قبل از قیام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف طاغوت است.»25
ولی در علائم ظهور خروج سید خراسانی ذکر شده، چگونه با روایات قبل جمع می شود؟
گفته می شود: او جوانی خوش صورت است از طرف دیلم و قزوین خروج نماید و به آواز بلند فریاد کند که به فریاد رسید آل محمد را، که از شما یاری می طلبند و این سید حسنی ظاهراً از اولاد امام حسن مجتبی علیه السلام است و دعوی بر باطل نمی کند و دعوت بر نفس خود نکند بلکه از شیعیان ائمه اثنی عشری علیهم السلام و تابع دین حق است و دعوی نیابت و مهدویت نخواهد نمود.
امام صادق علیه السلام می فرمایند: «به خدا قسم که آن جوان آن حضرت را می شناسد و می داند که او بر حق است.»26

پی نوشتها:

1- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج16، چاپ بیست و یکم، 1381، تهران، ص 19 و 20.
2- نشریه موعود، امین میرزائی، شماره 35، سال 1381، ص 27.
3- همان، ص 27.
4- نشریه موعود، امین میرزائی، شماره 35، سال 1381، ص 27.
5- سید محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج31، تهران، 1357، انتشارات محمدی، ص 23.
6- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج16، چاپ بیست و یکم، 1381، تهران، ص 20.
7- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج16، چاپ بیست و یکم، 1381، تهران، ص 20.
8- منظور از این طرح، طرح به استضعاف کشیدن امام است.
9- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج16، چاپ بیست و یکم، 1381، تهران، ص21.
10- نشریه موعود، امین میرزائی، سال 1381، شماره 35، ص 27.
11- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج16، چاپ 21، تهران، 1381، ص 21.
12- مجمع البیان، ذیل آیه 5 سوره قصص، رک: همان، ص 18.
13- مجله موعود، امین میرزائی، شماره 35، سال 1381، تهران، ص 25.
14- سید عبدالکریم هاشمی نژاد، مشکلات مذهبی روز، قم، سال 1356، ص 17.
15- همان، ص 12، و سید اسدالله هاشمی شهیدی، ظهور حضرت مهدی، قم، مسجد جمکران، 1381، ص 412.
16- علیرضا جالی تهرانی، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، انتشارات نبوت، چاپ دوازدهم، قم، 1383، ص 169.
17- همان، ص 170؛ رک: عباس قمی، منتهی الامال، انتشارات بارش، چاپ دوم، 1381، مشهد، ص 1182.
18- شیخ صدوق، اکمال الدین اتمام النعمه،؛ ترجمه منصور پهلوان، ج2، انتشارات مسجد جمکران، قم، 1382، چاپ دوم، باب 57، ص 553 ؛ جلیل محمد بن ابراهیم نعمانی، غیبت، مترجم سید احمد زنجانی، چاپخانه خورشید، تهران، 1362، ص 295 ؛ سید محمد حسن موسوی کاشانی، جهان آینده یا علائم ظهور حضرت مهدی، چاپ مهر، چاپ اول، 1370، ص 28 ؛ و علیرضا رجالی تهرانی، یکصد پرسش و پاسخ، انتشارات نبوت، چاپ دوازدهم، قم، 1383، ص 177.
19- سید محمد حسن موسوی کاشانی، جهان آینده، چاپ مهر، نوبت اول، 1370، ص 28.
20- سوره مریم، آیه 137.
21- سوره شعرا، آیه 4.
22- رک: جلیل محمد بن ابراهیم نعمانی، غیبت، مترجم سید احمد زنجانی، تهران، 1362، ص 294 سید محمد حسن موسوی کاشانی، جهان آینده، چاپ مهر، نوبت اول، 1370، ص 28.
23- شیخ طوسی، غیبت، ص 274؛ رک: علیرضا رجالی تهرانی، یکصد پرسش و پاسخ، انتشارات نبوت، نوبت دوازدهم، قم، 1383، ص 177.
24- بحار الانوار، ج52، ص 304؛ رک: محمد محمدی اشتهاردی، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، نوبت اول، نشر انتشارات مسجد جمکران، 1376، ص 57.
25- همان، ص 57 ؛ اثبات الهداه، ج7، ص 65.
26- رک: شیخ عباس قمی، منتهی الامال، انتشارات بارش، نوبت دوم، 1381، مشهد، ص 1184

مقالات مشابه

واكاوى مفهوم بحران در گفتمان قرآنى

نام نشریهمعرفت

نام نویسندهحسین محمدی سیرت, محسن قاسم‌پور

سالم سازي جامعه از انحرافات اخلاقي در قصص قرآن

نام نشریهمشکوة

نام نویسندهمحمد حسین مردانی نوکنده

شگردهاي فتنه گران از منظر قرآن و روايات

نام نشریهحسنا

نام نویسندهمحمدجواد سلمان‌پور, عماد صادقی, جاسم دریس

طغیان در قرآن و حدیث

نام نشریهکتاب و سنت

نام نویسندهمحمد علی آبادی, علیرضا حسنی