مقدمه‏اى بر ترجمه قرآن و قرآن هاى مترجم

پدیدآورحسن مصطفوی

تاریخ انتشار1388/01/27

منبع مقاله

share 2254 بازدید
مقدمه‏اى بر ترجمه قرآن و قرآن هاى مترجم

حسن مصطفوي
كلام الله مجيد; آخرين كتاب آسمانى، منشورى جاودانى و برنامه‏اى متعالى از مكتبى انسان‏ساز است كه بر حضرت محمد صلى الله عليه وآله پيامبر رحمت: «وماارسلناك الا رحمة للعالمين ‏» - الانبياء /107.
آخرين پيام‏آوران: «ماكان محمد ابا احد من رجالكم ولكن رسول الله وخاتم النبيين ‏» - الاحزاب/40.
براى جهانيان: «ان هو الا ذكر للعالمين ‏» - ص /87.
همه مردم: «انا انزلنا عليك الكتاب للناس بالحق ‏» - الزمر/41.
همه زمانها: «لاياتيه الباطل من بين يديه ولامن خلفه تنزيل من حكيم حميد » - فصلت/42.
در راستى و عدالت در حد كمال ولايتغير: «وتمت كلمة ربك صدقا وعدلا لامبدل لكلماته وهو السميع العليم‏ » - الانعام /115.
و در كنف الطاف الهى حفظ خواهد شد: «انا نحن نزلنا الذكر وانا له لحافظون ‏» - الحجر/9 نازل شده است.
حضرت رسول اكرم‏صلى الله عليه وآله در انجام رسالت‏بزرگ و ماموريت‏خطير، دورانهاى گوناگون و دشوارى را با بردبارى و استقامت‏بى مانندى سپرى فرمود تا با تاييدات الهى بسيارى از مشكلات و موانع برطرف شد و به پيروزيهاى بزرگى نايل آمد و آيين مقدس اسلام در اغلب نقاط شبه جزيره عربستان استقرار يافت و موجب گرايش و گروش گروه گروه افرادى گرديد كه با حقايق دين مبين آشنا مى‏شدند و با رغبت تمام اسلام مى‏آوردند. آن بزرگوار در نخستين روز محرم سال هفتم هجرى با اعزام سفيران و ارسال نامه‏ها براى زمامداران ايران، روم، مصر، حبشه، غسان، شام و يمامه، (1)
دعوت جهانى به توحيد و اسلام را آغاز فرمود. اين برنامه متعاقبا به همه پيشوايان، فرقه‏ها، مذهبها و ملتها تا نزديك چهل مورد ادامه يافت. اغلب فرستادگان افرادى بودند كه با زبان مردم آن سرزمينها آشنا بودند، با گسترش روزافزون اسلام و گروش افرادى كه با زبان وحى آشنا نبودند، ضرورت درك مفاهيم آيات و فراگيرى احكام لزوم ترجمه را محرز مى‏ساخت; صحابى خاص سلمان فارسى (2) نخستين كسى است كه با اجازت پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله بدين مهم پرداخت. انجام اين امر از جهات گوناگون كارى بس خطير و مشكل مى‏نمود، وحى الهى است در اوج اعجاز و نهايت ايجاز قرار دارد، در حد اعلاى فخامت، فصاحت و بلاغت مى‏باشد در زبانى است كه به آن وحى نازل شده است، داراى فسحت و وسعت‏بى همانندى است; كلام خالق متعال است، باز گفتن آن به زبان مخلوق امرى است‏بس دشوار، تفاوت از زمين تا آسمان است، برگرداندن آن براى هيچ كس در هيچ مكانى و هيچ دورانى آن گونه كه بايد و شايد مقدور و ميسر نبوده است، مرورى بر ترجمه‏هاى موجود از هر زمان در هر لهجه و زبان بهترين گواه اين مدعاست، كسانى كه با ايمان و اخلاص بدين مهم پرداخته‏اند با تمام وجود به عجز و ناتوانى خويش اذعان كرده‏اند.

افرادى كه دست‏به كار ترجمه قرآن مى‏زنند بايد:

1 -در زبان عرب تبحر كامل داشته باشند.
2 -صرف و نحو و رمز و راز دقيق آنها را در تمام موارد به خوبى بشناسند و بدانند.
3 -با اصطلاحها و تعابير خاص و قواعد و قوانين معانى و بيان آشنا باشند.
4 -تفسيرهاى معتبر را بخوبى بشناسند و نحوه مراجعه و ارتباط و تبادل‏نظر با اهل فن را بدانند.
5 -با معارف دينى و مفاهيم عقيدتى، فقهى، احكام، احاديث و اخبار موثق به خوبى آشنا باشند.
6 -به سوابق تاريخى و منطقه جغرافيايى اديان و پيامبران پيشين و دوران اوليه اسلام آگاهى دقيق داشته باشند.
7 -در همه موارد با نهايت احتياط امانت را رعايت كنند.
8 -در بيان عبارات با به كار بردن واژه‏هاى مناسب در ساختارى جالب عظمت و شكوه اصل را حفظ كنند تا جمله‏ها مبهم و سست و بى‏روح جلوه نكند.
9 -داراى هدفى عالى و مقدس باشند، بكوشند تا با اهتمام تمام مفاهيم آيات الهى را به نيكوترين وجه به ديگران ابلاغ نمايند و افرادى را كه در بى‏خبرى به سر مى‏برند آگاهى بخشند.
10 -مفاهيم عاليه آيات را به خوبى درك كنند و بتوانند در جمله‏هايى شيوا با رعايت همه اصول و قوانين به گونه‏اى بازگو كنند كه هيچ اشكال و ابهامى براى خواننده پيش نيايد و به آسانى و راحتى به معنا و مقصود پى ببرد.
11 -از به كار بردن كلمه‏ها و لغتهاى نامتناسب و نامانوس بپرهيزند.
12 -به همه نكات و قواعد دستورى و نگارشى زبان ترجمه كاملا آگاه باشند.
13 -در پرداختن جمله‏ها; استعداد، ذوق و ابتكار داشته باشند تا عبارات سنجيده، روان، روشن، رسا و شيوا باشند.
14 -احاطه كامل به معانى لغات در هر دو زبان داشته باشند تا در آوردن معادل واژه‏ها در جاى خود درنمانند.
15 -از اظهار فضل و آوردن واژه‏ها و اصطلاحهايى كه جنبه تخصصى و فنى دارد و جز معدودى اهل فن درنمى‏يابند خوددارى كنند.
16 -از آميختن هر كلمه يا جمله توضيحى يا تفسيرى با اصل كلمه خوددارى كنند و در صورت لزوم به نحوى مشخص سازند تا خواننده افزوده‏ها را بشناسد.
17 -آن جا كه ضرورت ايجاب كند موارد توجيهى كلمه‏اى را در پرانتز، توضيحات كوتاه و مختصر را در پايين صفحه و مسائل تفسيرى و تاريخى لازم را در پايان به طور مشخص و متقن با شماره درج كنند تا نكته و مطلبى مبهم و ناگفته نماند و حجت تمام شود و راه بر تفسير و تاويلهاى بى‏اساس مغرضانه، و منحرف كننده بسته شود.
18 -از ترجمه «الله‏» خوددارى شود و همه جا و در هر مورد عينا درج نمايند و توجه داشته باشند كه «الله ‏» نام متعالى خاص حق تعالى و اسم اعظم الهى است‏شايسته و سزاوار نيست كه در هيچ جا و هيچ زبان و لهجه‏اى كلمه‏اى ديگر را كه در موارد مختلف به كار رفته است‏به جاى آن قرار دهند - هدف اصلى، ابلاغ، القا، تذكار و تكرار اين كلمه مقدس است. همه ترجمهايى كه در هر زمان و در هر جا به هر زبان و لهجه‏اى صورت گرفته ناصواب و نابجاست و همه داراى معنا و مفهومى عام از رب‏النوع يا معبودى مى‏باشند و در بسيارى موارد به صورت جمع يا مركب آمده‏اند.
بايد كوشيد تا اين اشتباه تكرار نشود و ادامه نيابد در مواردى فقط مى‏توان از كلمه‏هاى: آفريدگار، آفريننده و پروردگار كه دلالت‏بر ذات اقدس باريتعالى دارد استفاده كرد در زبان فارسى كه از ابتدا بدان توجه نشده به «خدا » ترجمه كرده‏اند و حال آن كه اين كلمه در موارد گوناگون به صورتهاى مختلف وجود دارد:
(1)به صورت جمع: خدايان، خداوندان - خداوندگاران
(2)در اول كلمه مركب: خداينامه - خدايگان
(3)در آخر كلمه مركب: خانه خدا، ده‏خدا، كدخدا، ناوخدا، دژخدا، كابل‏خدا، توران خدا، كشور خدا - زابل خدا
(4)... كه هيچ كدام ربطى به اسم جلاله «الله‏» ندارد.
19 -از ترجمه و تغيير اسامى خاص، اسامى سوره‏هاى اعلام و اصطلاحها خوددارى كنند و در مواردى كه لازم باشد در پايين صفحه يا در پايان توضيح دهند.

لزوم و اهميت ترجمه

قرآن مجيد كلام الهى است آفريدگار متعال با بندگان سخن مى‏گويد، طرف خطاب بندگان مى‏باشند قرنها مى‏گذرد كه قرآن در برابر مسلمانها قرار دارد با آن محشورند، از آن تبرك مى‏جويند، بر سر و ديده مى‏گذارند، در سينه و در آغوش دارند، خانه و كاشانه هيچ مسلمانى نيست كه قرآنهاى متعدد در اندازه‏هاى گوناگون در آن وجود نداشته باشد، در خلوت و جلوت همدم، و در حضر و سفر همراه است از بدو تولد تا آخرين لحظه‏هاى حيات آياتش در گوش همگان طنين‏انداز است، اما متاسفانه با اين همه اغلب سخت‏با آن بيگانه و بسيار از آن دور و مهجورند، جلسه‏هاى فراوان تلاوت قرآن، در مساجد و خانه‏ها همه هفته و در ماه مبارك رمضان روزها و شبها برقرار است، براى درست‏خواندن و رعايت نكات دقيق تجويد، ترتيل و حفظ آيه‏هاى كريمه كوشش بسيار صورت مى‏گيرد ولى كمتر به درك و فهم معنا و مفهوم آنها توجه دارند، بهترين دليل بر اين مدعا، آن است كه بسيارى از آيه‏ها دلالت‏بر امر صريح يا نهى اكيد دارد، يا نويد به بهشت و نعمتهاى آن است، يا وعيد از دوزخ و عقوبتهاى آن يا بيان قيامت و كتاب و حساب و سنجش اعمال است كه با آب و تاب تلاوت مى‏شود و كوچكترين اثرى از تنبه و انفعال در حاضران مشاهده نمى‏شود، بلكه اغلب تحت تاثير آهنگ موزون و آواى دلنشين تلاوت كننده قرار مى‏گيرند و نظاره‏گر رخسار خواننده و شنونده كلام الهى مى‏باشند، احساس لذت و انبساط خاطر مى‏نمايند و بى اختيار احسنت، احسنت مى‏گويند والبته در نهايت‏بى خبرى از معنا و مفهوم و مدلول آيه‏ها.
براى مثال سوره مباركه تكوير كه توسط يكى از قراء معروف با سبك و لحنى خاص قراءت شده و بر روى نوار ضبط كرده‏اند مورد علاقه بسيار نوجوانان مى‏باشد، آن را با همين شيوه مكرر مى‏خوانند و مورد تحسين واقع مى‏شوند. به نظر مى‏رسد كه خواننده‏ها و شنونده‏ها به معنا و مفهوم و مدلول آيه‏ها توجه ندارند و از آن بى خبرند و حال آن كه اين سوره مباركه نمايانگر صحنه قيامت و عرصات محشر است اگر صاحبدلى آگاه حضور داشته باشد، و توجه كند و معنا و مفهوم آن را دريابد اين چنين بى اعتنا نمى‏ماند چنان كه بوده‏اند اشخاصى چون عكرمه (4) كه: «هنگامى كه مصحف را گشودى با تكرار جمله «هذا كلام ربى ‏» بيهوش و مدهوش شدى‏» يا فضيل (5) بن عياض كه با شنيدن: «الم يان للذين امنوا ان تخشع قلوبهم لذكر الله‏»، (حديد/16) از راهى كه در تباهكارى و هوسرانى پيش گرفته بود روى گردانيد و در مسير صواب و صلاح قرار گرفت و آن چنان پيش رفت كه در زمره عرفا و اوليا درآمد و فرزندى پرورد به نام على (6) كه در مسجدالحرام از شنيدن «وترى المجرمين يومئذ مقرنين فى الاصفاد، سرابيلهم من قطران وتغشى وجوههم النار » (ابراهيم /50) از خوف در دم جان بداد - بايد انديشيد كه اين اختلاف ميان دو گروه از كجا ايجاد مى‏شود - بى‏ترديد يكى از آنها بى‏توجهى به عظمت كلام الهى و شناخت متكلم است ديگر نداشتن حضور قلب، تدبر، تفكر و درك و فهم مسائل و موارد. بايد از هر چه مانع فهم و درك است دورى جست و در همه احوال خود را مخاطب دانست و اوامر را اطاعت كرد و از نواهى احتراز نمود از مسائل پندآموز پند گرفت، تا در روح و جسم اثر گذارد، و بى‏اعتنا باقى نماند. لازم است افكار، عقايد و اعمال خود را در موارد گوناگون سنجيد و ارزيابى كرد تا دانست در چه حال و چه مرحله است كارهايى كرد كه به آن امر شده، پرهيز كرد از آنچه كه مورد نهى قرار گرفته است و موارد و مسائل فراوان ديگر. و در هر حال مهمتر و لازمتر از هر چيز دريافت مفهوم كلام الهى است، كسانى كه آشنايى به زبان وحى ندارند بايستى دسترسى به ترجمه‏اى جامع و كامل پيدا كنند تا ضمن برخوردارى از تلاوت آيه‏ها آن گونه كه لازم است و بايد به معنا و مفهوم آنها پى ببرند و به وظايف مسلمانى خويش آن چنان كه سزاوار است آشنا شوند و عمل كنند; به همين سبب تعليم و تعلم در هر حال و در هر زمانى بر هر فرد مسلمان فرض و واجب شمرده شده است‏بناچار براى درك معنا و مقصود دانستن ترجمه آيه‏ها ضرورت پيدا كرد، دانشمندان هر محل بدين مهم پرداختند و خطاطان به صورتهاى مختلف آنها را ثبت و ضبط كردند. متاسفانه بسيارى از آنها در اثر عوامل گوناگون از بين رفته است و مقدارى از آنها به طور معجزه‏آسايى در گنجينه‏اى گرانقدر در حريم حرم مطهر حضرت امام رضا عليه آلاف التحية والثناء از دستبرد حوادث و آفات مصون مانده است كه اثرى ارزشمند به نام «فرهنگنامه قرآنى‏» بر اساس 142 نسخه خطى قديم برابرهاى فارسى با واژه‏هاى كهن در گروه فرهنگ و ادب بنياد پژوهشهاى اسلامى تدوين و منتشر شده است، اين اثر بهترين نمونه و نمايانگر گسترش آيين مقدس اسلام و رسوخ و نفوذ كلام الهى در شرق دنياى اسلام مى‏باشد.
از ابتدا ترجمه‏ها در زير آيه‏ها كلمه به كلمه درج مى‏شود كه در بعضى موارد براى خواننده كارساز و كافى به نظر نمى‏رسيد. در نيم قرن اخير ترجمه‏ها از زير آيه‏ها بيرون آمد و در صفحه مقابل قرار گرفت كه بعضى از آنها توام با توضيح و تفسير به صورتهاى گوناگون براساس برداشت و سليقه و ذوق و دانستنيهاى مترجم تدوين شده است، بيشتر آنها كارى فردى و معدودى جمعى مى‏باشد، ناشران به انتشار آنها همت گماشته و سود برده‏اند.
در سالهاى اخير موجباتى پيش آمده تا ترجمه‏ها مورد نقد و بررسى و ارزيابى قرار گيرد كه امرى مطلوب و مفيد است، اين نقد و بررسى معارضات و مشاجرات قلمى جالب و اساسى ايجاد كرد. مرورى بر نقدهاى موجود محقق ساخت كه كار ترجمه قرآن كار هر كس و يك تن نيست هر چند داراى سوابق ممتد، احاطه كافى، و دقت و مهارت باشد.
جابه‏جا كردن و برگرداندن ثقل اكبر كار هر پهلوان هر چند به خيال خود نيرومند و توانا باشد نخواهد بود، تجربه نيز نشان داده كه كار دستجمعى هم آن گونه كه بايد و شايد موفق نبوده است چون در اين مقال مجال نقل اظهارنظرها و نقد و بررسيها نيست علاقه‏مندان مى‏توانند به مندرجات آثار محققانه قرآن‏پژوهى و مجله‏هاى : نشر دانش سال سوم شماره‏3 - مترجم سال اول شماره 1 و سال دوم شماره‏هاى 5 و6 و سال سوم شماره‏هاى 10، 11 و 12 و بينات سال اول شماره‏3 مراجعه نمايند.
در اين جا براى نمونه قسمتى از مقدمه اثرى كه ترجمه‏اى تفسيرى است و در سال‏1369 منتشر شده است نقل مى‏شود:
«با مراجعه به تفسيرها و ترجمه‏ها مى‏بينيم كه برخى آيات قرآن از نظر معنا و مفهوم آن روشن نيست و دانشمندان اسلامى در فهم آنها به اختلاف و پراكندگى سخن گفته‏اند پذيرفتن اين پراكندگى و اختلاف بى آن كه به حل آن موفق شده باشند، به منزله آن است كه در بلاغت قرآن ترديد كرده باشند، در حالى كه بلاغت قرآن قابل ترديد نخواهد بود و اين اختلاف و پراكنده‏گويى از كمى تدبر و تحقيق صحابه و تابعين صدر اول ناشى شده است كه ديگران را هم به دنبال خود كشانده‏اند نه آن كه نقصى در جمله‏بندى و القاء معانى وجود داشته باشد. اين اختلالات علل مختلفى دارد و از جمله گاهى نقص تحصيلات و بى‏اطلاعى از فرهنگ عرب است و گاهى بى‏اطلاعى از تاريخ اسلام شناخت واقعيتها را دچار ابهام و ترديد كرده است‏». در ادامه با درج ترجمه آيه‏هايى، اشتباههايى را كه از جهات مختلف مرتكب شده‏اند به تفصيل برشمرده و در پايان مى‏افزايد: «از اين نمونه اشتباهات در سوره‏هاى قرآنى خصوصا سوره انفال فراوان است‏به هر حال ترجمه‏اى را كه اينك از نظر خوانندگان مى‏گذرانم بعد از چهل سال مطالعه مداوم و مراجعه به تاريخ صحيح و الهام گرفتن از احاديث صحيح اهل بيت‏به اين صورتى كه ملاحظه مى‏شود پرداخته‏ام و تفسير ساده آن را با ترجمه قرآن هماهنگ و يكزبان آورده‏ام باشد كه با آرامش خاطر مطالعه آن دنبال شود و كسى در فهم مطالب درجا نزند و عقبگرد نكند تا پرانتزها را پيدا كند. نويسنده اميد مى‏برد كه پروردگار عزت اين ترجمه را بپروراند و همگان را از مطالعه آن بهره‏مند سازد...» (7)
درباره همين اثر در كتاب «قرآن‏پژوهى ‏» كه شامل هفتاد بحث و تحقيق قرآنى است در پايان بحث و نقد بيست صفحه‏اى پيرامون آن چنين آمده: «بيش از اين تفصيل و تصديع نمى‏دهم، اين 50 نكته انتقادى از 114 صفحه اين ترجمه برگزيده شد عمر نوح و صبر ايوب و محنت‏كشى يعقوب و يونس‏عليهم‏السلام بايد داشت تا يك دور اين ترجمه غريب را مطالعه و با متن مقدس قرآن مقابله كرد.» (8)
در شماره 10 مجله مترجم سال سوم راجع به همين اثر تحت عنوان: «ترجمه اسف‏انگيز از قرآن كريم ‏» پس از نقد و بررسى و نقل قسمتهايى اين چنين نوشته شده: «با توجه به آنچه گذشت اين ضرورت احساس مى‏شود كه مسؤولين ذى‏صلاح جهت كتب منتشره دقت‏بيشترى مبذول دارند و از انتشار مجدد اين ترجمه كه با آبروى قرآن بازى مى‏كند جلوگيرى به عمل آورده و نشر آن را توقيف نمايند.»
به هر حال اين معارضه و مناقشه بسيار به جا و به موقع و لازم است، هر چه انتقادها دقيقتر و مستدل‏تر باشد، سازنده‏تر است، نقد و بررسيهايى كه اخيرا در اين امر مهم به نحو بى‏سابقه‏اى انجام شده يكى از بركات اين عصر و زمان است و اميد مى‏رود هر چه زودتر به اين تشتت و نابسامانى خاتمه داده شود و كلام الهى آن گونه كه سزاوار است و در خور شان اين كتاب آسمانى است‏به فارسى ترجمه و در دسترس علاقه‏مندان قرار گيرد و با بهره‏مندى از آن براى تهيه ترجمه‏هايى به ساير زبانها اقدامى جدى و اساسى كرد، انجام اين مهم بر همه افراد آگاه و توانا فرض است.

پی نوشت ها:

1- مكاتيب الرسل /32 و /55 ; تاريخ يعقوبى، ج‏1، ص‏442.
2- المبسوط ج‏1، ص‏37.
3- لغت‏نامه دهخدا.
4- كيمياى سعادت، ج‏1، ص‏243.
5- روضات الجنات ج‏6، ص‏19.
6- حبيب السير.
7- معانى القرآن، مقدمه.
8- قرآن پژوهى، ص‏401.

مقالات مشابه

واكاوي اصول علمي ترجمه و تاثير آن در ترجمه هاي قرآن

نام نشریهپژوهش ديني

نام نویسندهحمید جلیلیان, مریم غضنفری, زهرا شیخی

مترجم باید مفسر قرآن کریم باشد

نام نشریهرشد آموزش قرآن

نام نویسندهرمضانعلی ابراهیم‌زاده گرجی

نقش دانش‏های مترجم در ترجمه قرآن

نام نویسندهمحمدعلی رضایی اصفهانی

ویژگی‌های مترجم قرآن

نام نویسندهسیدمحمدرضا طباطبایی

بايسته‏هاى مترجم

نام نشریهفصلنامه پژوهشهای قرآنی

نام نویسندهسیدابراهیم سجادی