ارزشهاى قرآنى

پدیدآورمحمدهادی معرفت

تاریخ انتشار1388/01/27

منبع مقاله

share 1773 بازدید
ارزشهاى قرآنى

آيت اللّه محمد هادى معرفت

ارزشهايى كه قرآن , مبناى تعاليم خود قرار داده است , عبارتند از:

1ـ فطرت سليم (نهاد پاك انسانى )

2ـ عقل رشيد (خرد و انديشه تابناك )

3ـ علم تكامل يافته (دانش پيشرفته )

قرآن , تمامى تعاليم عاليه خود را بر اين سه استوار كرده است .
از فطرت دم مى زند وتعاليم خود را با فطرت پاك انسانى , دمساز و همساز مى داند, فطره اللّه التى فطرالناس عليها.
خـرد تـابناك انسان را شاهد مى گيرد, او را به قضاوت مى خواند و راه انديشه و تعقل را به انسانها گوشزد مى كند, فمالكم كيف تحكمون .
بـعلاوه , براى علم و عالمان ارزش فراوان قائل است .
دعوت خود را به آنان متوجه مى كند و آنان را يگانه پاسخ دهنده مثبت قرآن , به شمار مى آورد, زيرا تمامى تعاليم و دستورات خود را كه با حكمت آمـيـخـته است , صرفا براى دانشمندان قابل پذيرش مى داند, و ما يعقلها الاالعالمون .
عالمان نيز, متقابلا قرآن را ارج نهاده , پيوسته آن را مورد عنايت خود قرار داده است و همسوى فطرت و عقل , از آن بهره هاى كافى برده اند و مى برند.
اينك نمونه هايى در اين زمينه : 1ـ فطرت اساس دين است : در سوره روم آيه 30 چنين مى خوانيم : فـاقم و جهك للدين حنيفا فطره اللّه التى فطرالناس عليها لا تبديل لخلق اللّه ذلك الدين القيم و لكن اكثر الناس لا يعلمون .
(بـا تـمـام وجود, خود را آماده پذيرش دين و آيينى كن كه كاملا پاك و منزه از آلودگيهاو پيرايه هـاسـت و برخواسته از فطرت پاك انسانهاست كه خداوند آنان را بر چنان فطرتى آفريده و هرگز بـرآنچه خدا آفريده تغيير و تبديلى نيست ), كنايه از آن كه هرگونه تحريف و تبديل در آيين الهى , برخلاف فطرت عمل كردن است .
اين است دين استوار الهى , گرچه بيشتر مردمان آن ناآگاهند.
امام ششم , جعفر بن محمد صادق ـ عليه السلام ـ پيرامون آيه مى فرمايد: فطرت الهى همانا توحيد است .
امـام پنجم , محمد بن على باقر ـ عليه السلام ـ مى فرمايد: شريعتى كه نوح آورد برآن بود كه خدا را به يگانگى و اخلاص پرستش كنند, و از هرگونه شرك دورى گزينند, و اين همان فطرتى است كه خداوند مردم رابر آن آفريده .
هـمـچنين مى فرمايد: خداوند مردمان را بر شناخت پروردگار خويش آفريده است واگر چنين نـبـود, هـيـچ كـس نمى دانست كه پروردگارش و روزى دهنده اش كيست .
حديث معروف كل مـولـود يولد على الفطره نيز در همين زمينه وارد شده است .
امام باقر(ع ) مى فرمايد: يعنى على المعرفة بان اللّه خالقه .
اصـل حديث از پيغمبر اكرم ـ صلى اللّه عليه و آله و سلم ـ وارد شده است يعنى :هركس كه زاييده مى شود, بر فطرت پاك زاييده مى شود, كه همان شناخت خدا به پاكى است .
علامه طباطبايى در اين زمينه تحقيقى متين و فراگير دارد ((1)).
2ـ حاكميت عقل در پذيرش حق : قـرآن پـيـوسته عقل را حكم قرار داده , مردم را به پيروى از خرد, رهنمون مى سازد وبه انديشه و تفكر ترغيب مى كند.
جـمـلـه افلا تعقلون (چرا نمى انديشيد) مكررا در قرآن آمده است و همچنين جمله هاى لعلكم تـعـقـلـون (باشد كه بينديشيد), لقوم يعقلون (براى مردمى كه بينديشد), و ان كنتم تعقلون (اگر بينديشيد).
قـرآن پـيـوسته عقل را حكم قرار داده , مردم را به پيروى از خرد,رهنمون مى سازد و به انديشه و تفكر ترغيب مى كند در سوره حج , ايه 46 آمده است : افلم يسيروا فى الارض فتكون لهم قلوب يعقلون بها.
(چرا در پهناى زمين به حركت در نمى آيند تا داراى عقل و انديشه گردند.
) همچنين در سوره ق ايه 50 آمده است : ان فى ذلك لذكرى لمن كان له قلب او القى السمع و هو شهيد.
(در اين بيانات , يادآورى است براى كسانى كه داراى تعقل باشند يا گوش و هوش خود را فرا داده , حـضور به هم رسانيده باشند) يعنى خود را براى پذيرش مطالب آماده درست كرده باشند و حاضر مجلس بوده باشند.
حضرت امام على ـ عليه السلام ـ در زمينه انگيزه بعثت انبيا چنين مى گويد: و واتر اليهم انبياه ليستادوهم ميثاق فطرته , و يذكروهم منسى نعمته , و يحتجواعليهم بالتبليغ , و يثيروا لم دفائن العقول ...
((2)).
(پيامبران را پياپى بر مردم فرستاد تا پيمان فطرت را از آنان دريافت كند و نعمتهاى فراموش شده را يادآور شود و بر آنان حجت را تمام كند كه آنچه بايد به آنان گوشزدكند, كرده باشد و نيز آنچه را كه در نهان خردشان نهفته است , برانگيزد و برملاسازد).
لـذا امام صادق ـ عليه السلام ـ عقل را حجت خدا, بلكه يك حجت اصيل و پيامبردرونى انسانها به شمار مى آورد كه پيامبران به يارى آن شتافته اند.
بـه هـشـام بـن الحكم (يكى از دانشمندان و از اصحاب وى ) مى فرمايد: يا هشام ان للّه على الناس حـجـتـيـن : حـجـة ظـاهـره و حـجـة بـاطنة , فاما الظاهره فالرسل والانبيا والائمة ,و اما الباطنة فالعقول ((3)).
(بـراى خـداونـد بر مردم دو حجت است , يكى برونى و ديگرى درونى , برونى انبيا وپيشوايان دين مى باشند و درونى خرد انسانها است ).
قـرآن كـسانى كه در حجاب ظلمت قرار گرفته و از تعقل و انديشه دور شده اند راشديدا نكوهش مى كند: افلا يتدبرون القرآن ام على قلوب اقفالها.
(آيا در قرآن نمى انديشند يا آن كه بر دلهاى آنان قفلهاى غفلت زده شده است آمحمد / 24) جايى ديگر مى گويد: فانها لا تعمى الابصار و لكن تعمى القلوب التى فى الصدور (هـمـانا كورى و نابينايى نه آن است كه در چشمهايش فراآيد بلكه كورى و نابينايى آن است كه بر دلهاى در سينه نهفته آنان فرو آمده است ـ حج / 26).
بـالاخـره , قـرآن در تشخيص حق از باطل و شناخت راه راست از راههاى انحرافى ,عقل انسانى را حكم قرار داده است تا وى چگونه بينديشد: افمن يهدى الى الحق احق ان يتبع ام من لا يهدى الا ان يهدى فمالكم كيف تحكمون (آيـا آن كـس كه به حق رهنمون است , به پيروى سزاوارتر است يا آن كه خود راه به جايى نمى برد, مگر آن كه او را راه نمايند.
شما را چه مى شود.
چگونه قضاوت مى كنيد.
ـ يونس /35), يعنى انديشه و خرد خود را به كار گيرد.
نـيز مى فرمايد: خداوند, موقعى كه عقل را آفريد, آن را مورد آزمايش قرار داد ودستور فرمود: برو, رفـت .
بـيا, آمد.
آنگاه فرمود: قسم به عزت و جلال خويش , هيچ خلقى را بهتر و مورد پسندتر از تو نيافريده ام .
هركس بيشتر مورد عنايت ما باشد,كامل ترين عقلها را به او مرحمت مى كنيم .
آن گاه خطاب به عقل فرمود: اما انى اياك آمر, و اياك انهى , و اياك اعاقب , و اياك اثيب (مر تو را مورد تكليف ,امر و نهى , و عقاب و ثواب , قرار مى دهم ) از همين جاست كه مساله حسن و قبح عقلى نشات مى گيرد ((4)).
3ـ ارزش علم در بينش دينى : قرآن , در بينش دينى يگانه ارزش را از آن دانشمندان مى داند و بس , و تلك الامثال نضربها للناس , و مـا يـعـقـلـهـا الا الـعالمون (مثلهاى پندآموز را كه براى مردم مى آوريم ,جز دانايان آن را درك نمى كنند ـ عنكبوت / 430).
يعنى : دانشمندانند كه به حقيقت و هدف آن پى مى برند و صرفا به ظاهر مثال بسنده نمى كنند.
امام صادق ـ عليه السلام ـ پيرامون آيه مى فرمايد: عقل و علم به هم پيوسته اند ((5)).
در جاى ديگر, راسخين در علم را شايسته پى بردن به راز درونى قرآن مى داند, و مايعلم تاويله الا للّه والراسخون فى العلم , (راسخين در علم , كسانى هستند كه سابقه علمى آنان روشن است و پيوسته درپژوهشهاى علمى خويش استوار مى باشند ـ ال عمران / 7).
لذا در سوره نسا آيه 162 مى گويد: لكن الراسخون فى العلم والمومنون يومنون بما انزل اليك , (كـسـانى كه بر دانش خود استوار هستند و نيز مومنان راستين , به آنچه بر تو نازل گرديده است ايمان مى آورند).
و يرى الذين اوتوا العلم الذى انزل اليك من ربك هوالحق (دارندگان علم , بينش آن را دارند كه تشخيص دهند آنچه برتو فرو فرستاده شده حق است ـ سبا/ 6).
راسـخين در علم , كسانى هستند كه سابقه علمى آنان روشن است وپيوسته در پژوهشهاى علمى خويش استوار مى باشند در سوره فاطر آيه 35 در وصف دانشمندان چنين مى خوانيم : انما يخشى اللّه من عباده العلما (تنها دانايانند كه از خدا پروا دارند), زيرا به راز هستى پى برده اند و مبدا و معاد راباور دارند.
قرآن , از اين روى , بالاترين و والاترين مقام را براى دانش و دانشمندان قائل مى باشد: يـرفـع اللّه الـذيـن آمـنـوا منكم والذين اوتوا العلم درجات , (مومنان راستين , وپويندگان علم , پيوسته , نزد پروردگار, بر درجات آنان افزوده مى شود ـ مجادله /11).
چنين است كه قرآن , دانشمندان را در رديف فرشتگان مقرب , از شهادت دهندگان به توحيد ذات جـلال و جـمال گرفته است : شهد اللّه انه لا اله الا هو والملائكه واولوا العلم ...
(ال عمران / 18).
زهى شرف والا

مقالات مشابه

نقد و بررسي ديدگاه مفسران در توصيف انسان به هلوع در آية 19 سوره معارج

نام نشریهقرآن شناخت

نام نویسندهمحمد نقیب‌زاده, امیررضا اشرفی, محمدحسین شیرافکن

واكنش هاي انسان در برابر نقمت ها در قرآن

نام نشریهمشکوة

نام نویسندهزینب روستایی, زهرا انصاری

امکان فقری؛ جامع ترین معنا در آیه 15 از سوره فاطر

نام نشریهمعارف قرآنی

نام نویسندهمحمدجواد طالبی چاری

بررسی و تبیین مفهوم «انسان متعالی» از منظر قرآن کریم

نام نشریهمعارف قرآنی

نام نویسندهرضا علی نوروزی, هاجر کوهی اصفهانی

الگوی انگیزش انسان در سازمان از دیدگاه قرآن کریم

نام نشریهمدیریت اسلامی

نام نویسندهمجتبی اسکندری, سیامک احمدنیا آلاشتی, ابوالفضل محمدی, محمد بازرگانی