مقدمه
مقاومت از
اصول ابتدائی و ضروری زندگی است كه بشر بدون آن قادر به ادامه حیات نخواهد بود. در
اهمیت و جایگاه این امر، همین قدر بس که به تعبیر ابن عباسهيچ آيهاى شديد و
مشكلتر از آيه امر به استقامت «وَاستَقِم کَما اُمِرت»(هود:112) بر پيامبرخدا(ص)
نازل نشد و لذا هنگامى كه اصحاب از آن حضرت پرسيدند چرا به اين زودى موهاى شما
سفيد شده و آثار پيرى نمايان گشته است، فرمود: «مرا سوره هود و واقعه
پیركرد!»(طبرسی، 404:5:1372) و خود آن حضرت بعد از نزول این آیه فرمود:«دامن به
كمر بزنيد، دامن به كمر بزنيد (كه وقت كار و تلاش است) و نقل شده بعداز آن،
پيامبر(ص) هرگزخندان دیده نشد.»(سیوطی، 480:4:1414) و خداوند نیزدر قرآن، پیامیران
و رهبران الهی که در مقابل مشکلات و سختی های پیش رو استقامت به خرج دادند را مورد
ستایش قرار داده است(فصلت:30) با توجه به تعبیر«کَما اُمِرت» در آیه، آن مقاومتی
مورد توجه و فرمان خداوند قرار گرفته است که از ویژگی هاو شاخص های قرآنی برخوردار
باشداز همین رو در پژوهش پیش پیش رو تلاش شده است تا با بهره گیری از آیات قرآن
شاخص های مهم الگوهای مقاومت، استخراج و مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
مفهوم شناسی واژگان
1.شاخص
«شاخص» از
نظر اهل لغت از ریشه «ش خ ص» در بردارنده معنای برجستگی و ممتازفرد یا چیزی است.
(مصطفوی، 1:26:1360) این واژه در لغت نامه های فارسی نیزبه معنای «مرتفع»، «بلند و
برآمده»، «برجسته»، «ممتاز»، «نمودار» و «نماینده» آمده است. (دهخدا، 1377:
1396:2؛ معین، 1371: :1993:2) بعضی دیگر در تعریف شاخص نوشته اند: ارزشی است که میتواند
برای تشخیص یک مقوله به کاربرده شود.(مشیری، 606:1374) در این پژوهش مراد ما از
این واژه، مفهوم اصطلاحی آن یعنی برجستگی ها و ویژگی ها میباشد.
2. مقاومت
«مقاومت» در
لغت فارسی به معنای پافشاری ، ایستادگی ، استقامت، پایداری آمده است.(دهخدا،
21302:14:1377)) واژۀ مقاومت برگرفته از فعل ثلاثی مجرد «قام»، به معنای به پا
خاستن و برخاستن و نیز پایدار ماندن است. این واژه بر وزن مفاعله و به معنای با
کسی با هم برخاستن و یا باهم از جا بلند شدن و با کسی ضدیت کردن و نیز ایستادگی و
پایداری کردن است. معنای غالب در واژۀ مقاومت، ایستادگی و مقاومت کردن در برابر
چیزی است که توازن و تعادل را برهم زده، خواه این عامل درونی باشد مانند امیال
نفسانی یا بیرونی، مانند بیماری یا تجاوز و اشغالگری. بنابراین مقاومت، یک وجه قتالی
نیست، بلکه یک رویارویی فرهنگی، تبلیغاتی، تربیتی و اخلاقی و سلوکی و اقتصادی و
سیاسی و نظامی است (میرقادری و همکاران، 1391: 70).
واژه
«مقاومت» گرچه در قرآن نیامده است اما الفاظ دیگر مثل؛ «اِستَقِم» و مشتقات آن
(هود:112) و «اِصبِر»(ص:17، مزمل:10) به معنی مقاومت آمده است.
3.استقامت
«استقامت»
از ریشه « ق ـ و ـ م » است و براى آن معانى گوناگونی مثل اعتدال ، (زبیدی،
592:17:1414، جوهری، 2017:5:1376 ، طریحی، 566:3:1408) ثبات و مداومت (ابن اثیر،
125:4:1368) استمرار ، (عسکری، 51:1412، فراهیدی، 694:1414 ) پایدارى، ایستادن،
درست شدن و قیمت نهادن (دهخدا2181:6:1377، معین، :255:1:1371) را بازگو کردهاند.
استقامت در مفهوم قرآنى آن اصطلاحى براى پایدارى در دین و مسیر حق در برابر
کژیهاست .(ابن عاشور، 292:11:1997) واژه استقامت بهصورت مصدرى در قرآن نیامده
است؛ اما صورتهاى فعلى و اسم فاعلى آن 47 بار به کار رفته است(مرکز فرهنگ و معارف
قرآن، 6:146:1385).
نکته مورد
توجه در معنای مقاومت این است که این معنا منحصر به رویارویی در میادین جنگ و نبرد
نمی باشد و شامل هرنوع پایداری در برابر عوامل برهم زننده توازن و تعادل میشود با
این توصیف، مقاومت در بر دارنده پایداری در برابر هرگونه عوامل بیرونی و درونی میشود
و بنا بر گفته برخی، یک وجه قتالی نیست بلکه یک رویارویی فرهنگی، تبلیغاتی،
تربیتی، اخلاقی، اقتصادی، سیاسی و نظامی است.(عمر، 2011م:edleb)
و به تعبیر دیگر «مقاومت» بر کلیه عکس العمل هایی اطلاق میگردد که ممکن است به
شکل تدابیر اجرایی و بازدارنده باشد و گروه یا سازمان یا فردی در رویارویی با
تهدیدها ، خطرها و تجاوزهای خارجی یا داخلی با آن روبرو میشود.(مطلق شقور،
2009م:20-21)
همانگونه
که این نکته در تعریف مقاومت در سخنان مقام معظر رهبری نیز قابل توجه است آنجا که
فرمودند:«معنای مقاومت چیست؟ معنای مقاومت این است که انسان یک راهی را انتخاب کند
که آن را راه حق میداند، راه درست میداند، و در این راه شروع به حرکت کند و موانع
نتواند او را از حرکت در این راه منصرف کند و او را متوقّف کند؛ این معنای مقاومت
است.(بیانات، 2/3/98) ایشان در کلامی دیگر به این مسئله مهم درتبیین معنای دولت
مقاومت تاکید نموده و اشاره کردند که«دولت مقاومت» یعنی چه؟ یعنی تسلیم زورگویی
نشدن، تسلیم زیاده طلبی نشدن، در موضع اقتدار ایستادن. دولت مقاومت در موضع اقتدار
قرار میگیرد. ببینید، دولت مقاومت نه اهل تجاوز است، نه اهل سلطه طلبی و دست
اندازی به ملّت ها و کشورها است، نه اهل فرورفتن در لاک دفاعی و موضع انفعال است؛
هیچ کدام از اینها نیست. بعضی خیال میکنند اگر ما بخواهیم خودمان را از تهمت سلطه
طلبی و اقتدارطلبی بین المللی و منطقه ای برکنار کنیم، باید برویم در لاک دفاعی؛
این جوری نیست. در لاک دفاعی نمی رویم، در موضع انفعال قرار نمی گیریم، بلکه ما در
موضع «اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیلِ
تُرهِبونَ بِه عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم» قرار میگیریم. در موضعی قرار میگیریم
که در این آیۀ شریفه از آن تعبیر شده است به «تُرهِبونَ به عدُوَّ اللهِ وَ
عَدُوَّکُم»؛ «تُرهِبونَ بِهِ» یعنی چه؟ «تُرهِبونَ بِهِ» همان چیزی است که در
ادبیّات سیاسی امروز به آن «قدرت بازدارندگی» میگویند. جمهوری اسلامی در جایگاهی
قرار میگیرد که دارای قدرت بازدارندگی است، دارای اقتدار بازدارنده است؛ میخواهند
این اقتدار نباشد. (بیانات 20/2/1396)
4.صبر
«صبر»یکی
دیگر از واژه های قرآنی است که در معنای نزدیک به مقاومت استعمال شده
است(مزمل:10).ازنظر اهل لغت این واژه در مقابل جزع و بی تابی(فراهیدی، 115:7:1414،
جوهری، 439:4:1419)، خویشتن داری در سختی ها(ابن منظور، 420:4:1416، راغب اصفهانی،
372:2:1375) خویشتنداری برآنچه خوشایند نیست آمده است.(طریحی، 357:3:1408)
این واژه در
اصطلاح نیز به معنای پایداری و ثبات لشکری در مقابل لشکردیگرآمده است(غزالی، 93:1:1415)برخی
نیز گفتند:صبر عبارت است از وادارکردن نفس به انجام آنچه عقل و شرع اقتضا میکند و
بازداشتن از آنچه عقل و شرع اقتضا نمی کند.(راغب اصفهانی، 372:2:1375)
با توجه به معانی ذکر شده میتوان به این نکته توجه کرد که در منطق قرآن و اهل
بیت(ع)، صبر به معنای سستی، توقف و قانع شدن در برابر شرائط موجود نمی باشدبلکه به
معنای استقامت ، پایداری و تلاش در راه رسیدن به مقام تکاملی است که بشر برای آن
آفریده شده است.
5.الگو
«الگو» به معنای معیار، نمونه و سرمشق آمده است(انوری، 522:1:1381)معادل آن در
زبان عربی، اُسوه، اِسوه بر وزن قُدوه وقِدوه، در مواردی استعمال میگردد که انسان
در خوبی و بدی از دیگران پیروی میکند و به همین معنا در قرآن آمده است:«لقد کان
لکم فی رسول الله اُسوه حَسنه»(احزاب:21) و از همین رو درآیه فوق، واژه اُسوه با
واژه حسنه، یعنی صفت نیکو توصیف شده است.(راغب اصفهانی، 1414: 67)
در تفاوت میان اصطلاحات و عناوین فوق گفته شده است،الگو بسیار عام و فراگیر و
شامل انسان و مدل هر چیز دیگر و حتی الگوی خیاطی است اما اُسوه تنها بر انسان یا
رفتاری اخلاقی و مهم دلالت دارد در اسوه تساوی و هماهنگی بین پیرو و مقتدا و تبعیت
محض، مفروض است.(عباسی، 49:1393)
شاخص های الگوی مقاومت
مقاومت و ایستادگی مسلمانان درصورتی میتواندآنان را در مقابل موانع داخلی و
خارجی پیش رو به پیروزی برساند و زمینه دستیابی به تمدن نوین اسلامی رابرای آنها
فراهم نماید که از شاخص های قرآنی الگوی مقاومت برخوردار باشد. اما چه چیزهایی در
قرآن به عنوان شاخص های الگوی مقاومت مطرح شده است؟ در این بخش به مهم ترین آن
شاخص ها اشاره خواهد شد.
1.ایمان راسخ
یکی از مهم ترین شاخص های الگوی مقاومت که در قرآن به آن توجه شده است ایمان
راسخ به خداوندسبحان است که بر اساس وعده الهی و واقعیات تاریخی اگر مقاومت و
پایداری با نگرش توحیدی و ایمان قلبی همراه باشد، مورد تائید و نصرت الهی قرار میگیرد، این مطلب درچند جای قرآن
ذکر شده است، مورد اول آیه 30 و31سوره فصلت است که چنین آمده است:«إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا
تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ
أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ، نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِي
الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ لَكُمْ فيها ما تَشْتَهي أَنْفُسُكُمْ
وَ لَكُمْ فيها ما تَدَّعُونَ»؛ همانا كسانى كه
گفتند پروردگار ما خداوند يگانه است سپس استقامت كردند فرشتگان بر آنها نازل
مىشوند و به آنها مىگويند نترسيد و غمگين نباشيد و بشارت باد شما را به آن بهشتى
كه به شما وعده داده شده است.ما فرشتهگان ياران و مددكاران شما در زندگى دنيا و در آخرت
هستيم و براى شما هر چه بخواهيد در بهشت فراهم است و هرچه طلب كنيد به شما داده
مىشود.
مورد دوم آیه 13 ازسوره احقاف است که
فرمود:« إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ
عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ همانا كسانىكه گفتند پروردگار ما اللّه
است سپس استقامت بهخرج دادند نه ترسى براى آنها است و نه ايشان محزون مىباشند.»
موردسوم آیه
16 از سوره جن میباشد که آمده است« وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّريقَةِ
لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقا؛ و اگر آنها (جن و انس) بر طريقه (ايمان) استقامت
ورزند ما آنها را با آب فراوان سيراب مىكنيم.
مورد چهارم
آیه 140و139 ازسوره آلعمران است که میفرماید:«وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا
وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ، إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ
فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ...؛ و اگر مؤمن هستيد، سستى نكنيد و
غمگين نشويد كه شما برتريداگر [در جنگ احد] به شما آسيب و جراحتى رسيد، آن گروه را
نيز [در جنگ بدر] آسيب و جراحتى مانند آن رسيد.» خداوند در این آیات، پایداری ،
مقاومت و برتری مسلمانان را مشروط به وجود ایمان کرده است.
مورد پنجم
آیات 172تا173 ازسوره آل عمران است که خداوند میفرماید:«...و اَنَّ اللهَ
لایُضیعُ اَجرَا المُومنینَ؛ الَّذِينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ
بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا
أَجْرٌ عَظِيمٌ؛ الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا
لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ
الْوَكِيل؛ همانا خداوندپاداش مومنان را ضایع نخواهد کرد آنها یی كه دعوت خدا و
پيامبر (ص) را پس از آن همه جراحاتى كه به آنها رسيد، اجابت كردند (و هنوز زخمهاى
جنگ احد التيام نيافته بود بسوى ميدان حمراء الاسد حركت نمودند) از ميان آنها براى
كسانى كه نيكى كردند و تقوى پيش گرفتند، پاداش بزرگى خواهد بود.اينها كسانى بودند
كه (بعضى از) مردم به آنها گفتند مردم (لشكر دشمن) براى (حمله به) شما اجتماع
كردهاند، از آنها بترسيد، اما آنها ايمانشان زيادتر شد و گفتند: خدا ما را كافى
است و بهترين حامى ما است.»
در این آیات
خداوند، مقاومت مجاهدان در مواجهه با دشمنان در صحنه های نبردرا از نشانه های
مومنان برشمرده و از آنان ستایش نموده است و این دلیل بر آن است که ایمان یکی
ارکان و شاخص های اساسی یک مقاومت مورد قبول درگاه خداوند متعال است.
2.اخلاص
یکی ازشاخص
های اصلی در الگوی مقاومت، اخلاص و الهی بودن مقاومت و قیام در برابر جبهه کفر میباشد
خداوند در قرآن به رسول خدا(ص) اینگونه توصیه کرده است که ای پیامبر به امت خود
بگو که فقط برای خدا قیام کنند «قُلْ انَّما اَعِظُکُم بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا
لِلّهِ مَثنی وَ فُرادی»(سباء:46) و در جای دیگر نیزمسمانان را از هرگونه ریا در
مبارزه با دشمنان هشدار داده است.«وَلا تَكُونُوا كَالَّذينَ خَرَجُوا مِنْ
دِيارِهِمْ بَطَراً وَ رِئاءَ النَّاسِ ...؛ هنگامی که برای جهاد با دشمنان دین
بیرون میروید مانند کسانی نباسید که با سرمستی و برای خود نمایی از شهر و دیارشان
برای جنگ بیرون رفتند.(انفال:47)
امام
خمینی(ره) درذیل این آیه در باره پیامد قیام های غیر الهی اینگونه به مسلمانان
هشدار داده است:«خداى تعالى در اين كلام شريف، از سرمنزل تاريك طبيعت تا منتهاى
سير انسانيت را بيان كرده، و بهترين موعظههايى است كه خداى عالم از ميانه تمام
مواعظ انتخاب فرموده و اين يك كلمه را پيشنهاد بشر فرموده. اين كلمه تنها راه اصلاح
دو جهان است...قيام براى خداست كه خاتم النبيين- صلى اللَّه عليه و آله- را يك تنه
بر تمام عادات و عقايد جاهليت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و به جاى
آن توحيد و تقوا را گذاشت و نيز آن ذات مقدس را به مقام ، «قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ
أَدْنى»(نجم:9) رساند.خودخواهى و ترك قيام براى خدا ما را به اين روزگار سياه
رسانده و همه جهانيان را بر ما چيره كرده و كشورهاى اسلامى را زير نفوذ ديگران
درآورده. قيام براى منافع شخصى است كه روح وحدت و برادرى را در ملت اسلامى خفه
كرده» (موسوی خمینی، 1:21:1389) «هان اى روحانيين اسلامى! اى علماى ربانى! اى
دانشمندان ديندار! اى گويندگان آيين دوست! اى دينداران خداخواه! اى خداخواهان
حقپرست! اى حقپرستان شرافتمند! اى شرافتمندان وطنخواه! اى وطنخواهان با ناموس!
موعظت خداى جهان را بخوانيد و يگانه راه اصلاحى را كه پيشنهاد فرموده بپذيريد و
ترك نفعهاى شخصى كرده تا به همه سعادتهاى دو جهان نايل شويد و با زندگانى
شرافتمندانه دو عالم دست درآغوش شويد.» (موسوی خمینی، 1:22:1389)
3.یاد خداوند
یاد خداوند
یکی از مهم ترین شاخص های الگوی مقاومت در مقابل دشمنان است که خداوند مومنان را
به آن سفارش نموده است و رستگاری آنان را نیز مرهون عمل به این توصیه دانسته
است.«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا لَقيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْكُرُوا
اللَّهَ كَثيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ اى اهل ايمان! هنگامى كه [در ميدان
نبرد] با گروهى [از مشركان و كافران] برخورد كرديد، ايستادگى نماييد و خدا را
بسيار ياد كنيد تا رستگار شويد.(انفال:45) این ویژگی همانگونه که در قرآن آمده یکی
از عومل مهم قوت و اطمینان قلب است« الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ
بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»(رعد:23) و اگر
مومنان و مجاهدان به این سلاح اطمینان بخش مجهز شوند هیچ دشمنی توانایی مقابله با
آنان را نخواهد داشت.
4. توکل
توکل و
اعتماد به خداوند از دیگر شاخص های الگوی مقاومت است که خداوند در چندین آیه آن را
مطرح نموده است که به ذکر چند نمونه در اینجا اکتفا میشود.
مورد
اول:آیه 172و173از سوره آل عمران است که خداوند فرمودند:«...واَنَّ اللهَ لایُضیعُ
اَجرَا المُومنینَ؛ الَّذِينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما
أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ
عَظِيمٌ؛ الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ
فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ
الْوَكِيل؛ همانا خداوندپاداش مومنان را ضایع نخواهد کرد آنها یی كه دعوت خدا و
پيامبر (ص) را پس از آن همه جراحاتى كه به آنها رسيد، اجابت كردند (و هنوز زخمهاى
ميدان احد التيام نيافته بود بسوى ميدان حمراء الاسد حركت نمودند) از ميان آنها
براى كسانى كه نيكى كردند و تقوى پيش گرفتند، پاداش بزرگى خواهد بود.اينها كسانى
بودند كه (بعضى از) مردم به آنها گفتند مردم (لشكر دشمن) براى (حمله به) شما
اجتماع كردهاند، از آنها بترسيد، اما آنها ايمانشان زيادتر شد و گفتند: خدا ما را
كافى است و بهترين حامى ما است.»
در این آیات
خداوند مجاهدانی که در نبرد با دشمنان مقاومت نمودند و درمقابل تهدیدات دشمنان،
قدرت توکل خویش به خدا را به رخ آنها کشیدند را مورد ستایش قرار داده است. این
ستایش خداوند از آنان نشان دهنده ارزش والای قدرت توکل است که از ویژگی های ضروری
یک مسلمان مجاهد میباشد.
مورد دوم:
آیات 121تا123 ازسوره آل عمران است آنجا که خداوند فرمودند:«وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ
أَهْلِكَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِينَ مَقاعِدَ لِلْقِتالِ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ؛
إِذْ هَمَّتْ طائِفَتانِ مِنْكُمْ أَنْ تَفْشَلا وَ اللَّهُ وَلِيُّهُما وَ عَلَى
اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ، وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ
وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ؛ و [ياد كن]
زمانى را كه صبحگاهان [براى جنگ احد] از ميان خانوادهات بيرون آمدى تا مؤمنان را
براى جنگيدن در سنگرهاى نظامى جاى دهى؛ و خدا شنوا [ىِ به گفتهها] و دانا [ىِ
بهنيّتها] ست، [ياد كنيد كه] در آن هنگام دو گروه از شما بر آن شدند كه سستى و
ناتوانى نشان دهند [و از جنگ منصرف شده برگردند]، در حالى كه خدا يار و ياورشان
بود [لذا از اين قصد شيطانى بازشان داشت] و مؤمنان بايد فقط بر خدا توكل كنند و
بىترديد خدا در [جنگِ] بدر شما را يارى داد، در حالى كه [از نظر ساز و برگ جنگى
و شمار نفرات نسبت به دشمن] ناتوان بوديد؛ بنابراين از خدا پروا كنيد، باشد كه
سپاس گزارى نماييد.
شان نزول
این آیات مربوط به جنگ احد است (طبرسی، 824:2:1372)در این آیات وقتی پیامبر خدا(ص)
مردم را آماده حرکت برای مقابله با دشمنان در جنگ احد میکرد عده ای از آنها هراسی
به دل راه دادند، خداوند که آگاه به اسرار دل های همه انسانهاست به پیامبرش خبر
داده و فرموده است مومنان به من توکل کنند تا آنها را یاری کنم همانگونه که در جنگ
بدر شما را یاری و بر دشمنانتان پیروز کردم.بنابراین آن چیزی که رمز موفقیت مومنان
در مقاومت و نبرد با دشمنان است توکل واقعی به خداوند میباشد.
مورد سوم:
آیه 4 از سوره ممتحنه است که این چنین آمده است:« قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ
حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا
بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ
بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّى
تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلاَّ قَوْلَ إِبْراهيمَ لِأَبيهِ
لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَ ما أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ رَبَّنا
عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا وَ إِلَيْكَ أَنَبْنا وَ إِلَيْكَ الْمَصيرُ؛ مسلماً براى
شما در ابراهيم و كسانى كه با اويند سرمشقى نيكوست، آن گاه كه به قوم خود گفتند:
ما از شما و آنچه به جاى خدا مىپرستيد بيزاريم، ما به شما كافريم و ميان ما و شما
دشمنى و كينه هميشگى پديدار شده است، تا آن زمان كه به خداى يگانه ايمان آوريد.
[آرى، ابراهيم و مؤمنان جز اعلام بيزارى سخنى با بتپرستان نداشتند] مگر سخن
ابراهيم به پدرش كه گفت: من براى تو [در صورتى كه دست از دشمنى و كينه با حق
بردارى] آمرزش خواهم خواست و در برابر خدا به سود تو اختيار چيزى راندارم. پروردگارا!
بر تو توكل كرديم، و به سوى تو بازگشتيم، و بازگشت به سوى توست.
در این آیه
خدواند به دلایل الگو بودن حضرت ابراهیم(ع) و یارانش در مقاومت برابر دشمنان و
کافران مشرک برای مومنان اشاره نموده است و در پایان آیه وجود خصلت والای توکل
ابراهیم (ع) را یاد آوری نموده است که این امر نشان دهنده ارزش و جایگاه توکل در
مقاومت و پایداری در مقابل دشمنان است.
در باره
وجود توکل در حضرت ابراهیم(س) ، روایتی ذیل آیه «قالُوا حَرِّقُوهُ وَ انْصُرُوا
آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فاعِلينَ»(انبیاء:68) نقل شده است، هنگامى كه ابراهيم
را بالاى منجنيق گذاشتند و مىخواستند در آتش بيفكنند، جبرئيل به ملاقات ابراهيم
آمد و به او گفت: «اَ لَكَ حاجة؟
آيا نيازى
دارى تا به تو كمك كنم؟ابراهيم (س) در يك عبارت كوتاه گفت: «اَمّا اِليك فَلا،
اَما به تو، نه» (به آن كسى نياز دارم كه از همگان بىنياز و بر همه مشفق است).
در اين
هنگام جبرئيل به او پيشنهاد كرد و گفت: «فَاسئَل رَبَّكَ، پس نيازت را از خدا
بخواه.و آن حضرت در پاسخ گفت: «حَسبى مِن سُؤالى عِلمُهُ بِحالى»همين اندازه كه او
از حال من آگاه است كافى است! (طباطبایی، 308:14:1390) از امام باقر(ع) نیز در
توکل آن حضرت درهنگامی که به آتش افکنده شد نقل شده است که فرمود:« أنَّ دعاءَ
إبراهيم (ص) يومئذ كان: يا أحد يا أحد يا صمد يا صمد- يا من لم يلد و لم يولد و لم
يكن له كفوا أحد. ثم قال: توكلت على الله فقال الرب تبارك و تعالى: كَفَيتُ فقال
لِلنّار، كوني بَرداً» (طباطبایی، 307:14:1390)
5. دعا
یکی از جلوه
های زیبا و شاخص های مهم الگوی مقاومت، دعا و اظهار نیاز به پیشگاه آفریننده هستی
است.دعا برگرفته از کلمه «دَعَو»در لغت به معنای صدا زدن و خواندن با اسم
است.(راغب اصفهانی، 315:1412) با این هدف که صاحب نام به سوی وی متمایل گردد(ابن
فهد، 13:1407) و در اصطلاح دینی بدين معناست كه فرد پايين تر، از فرد برتر و بالا،
با حالت خضوع و تواضع، چيزى را درخواست كند.(ابن فارس، 279:2:1404) و دعا در
پیشگاه خدا به معنای درخواست متضرّعانه و رغبت در خوبیهای نزد اوست. (فیومی،
1:1405-192:2)
در آیه 250
از سوره بقره، وقتی در باره مقاومت طالوت و یاران با ایمانش در مقابل جالوت و
لشکریانش سخن به میان آمده است، از این شاخص یاد شده است ، آنان اینگونه از خداوند
درخواست کرده و دعا نمودند:« وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالُوا
رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى
الْقَوْمِ الْكافِرينَ؛ و چون [طالوت و اهل ايمان] براى جنگ با جالوت و سپاهيانش
ظاهر شدند، گفتند: پروردگارا! بر ما صبر و شكيبايى فرو ريز، و گامهايمان را
استوار ساز، و ما را بر گروه كافران پيروز گردان».خداوند نیز دعای آنان را مستجاب
نموده و آنها را بر دشمنانشان پیروز گردانید و جالوت را به دستان طالوت نابود کرد
و فرمانروایی و حکمت را به طالوت عطا نمود.(بقره:251)
آیه
146و147از سوره آل عمران، یکی دیگرازصحنه هایی است که خداوند به وجودشاخص دعا درالگوهای
مقاومت اشاره کرده است دراین آیات آمده است:« و چه بسیار پیامبرانی که انبوهى از
دانشمندانِ الهى مسلك [و كاملان در دينِ] به همراه آنان جنگيدند، پس در برابر
آسيبهايى كه در راه خدا به آنان رسيد، سستى نكردند و ناتوان نشدند و [در برابر
دشمن] سر تسليم و فروتنى فرود نياوردند؛ و خدا شكيبايان را دوست دارد. و سخن آنان
[در گرما گرم و سختى جنگ] جز اين نبود كه گفتند: پروردگارا! گناهان ما و
زيادهروى در كارمان را بر ما ببخش و قدمهايمان را استوار بدار و ما را بر گروه
كافران يارى ده.»
امام
باقر(ع) نیز در باره دعای حضرت ابراهیم(ع) آن الگوی مقاومت_ هنگامی که به آتش
افکنده شد- فرمود:« أنَّ دعاءَ إبراهيم (ص) يومئذ كان: يا أحد يا أحد يا صمد يا
صمد- يا من لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفوا أحد. ثم قال: توكلت على الله»
خداوندنیز دعای آن حضرت را اجابت نموده و اینگونه پاسخ داده است: «كَفَيتُ فقال
لِلنّار، كوني بَرداً»(کلینی، 369:8:1407)
یکی دیگر از
الگوهای مقاومت که در مبارزه با دشمنان به دعا متوسل شده است حضرت موسی(ع) بود که
به خدا اینگونه عرضه داشت:« پروردگارا تو فرعون و اطرافيانش را زينت و اموالى
(سرشار) در زندگى دنيا دادهاى و نتيجهاش اين شده كه (بندگانت را) از راه تو
گمراه مىسازند، پروردگارا! اموالشان را نابود كن و دلهايشان را سخت (و سنگين)
ساز، تا عذاب دردناك را نبينند ايمان نياورند. خداوندفرمود: دعاى شما پذيرفته شد،
استقامت بخرج دهيد و از راه (و رسم) كسانى كه نمىدانند تبعيت نكنيد»(یونس:78و79)
6. پیروی از رهبری
اطاعت و
پیروی از رهبر و حاکم اسلامی یکی دیگر از شاخص های الگوی مقاومت درقرآن است که
خداوند مومنان را هنگام مواجه با دشمنان به این امر توصیه نموده است آنجا که
فرموده است:« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا لَقيتُمْ فِئَةً...وَ أَطيعُوا
اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ريحُكُمْ وَ
اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرينَ»(انفال:45و46) با توجه به نقش تعیین
کننده اطاعت از رهبری خصوصا هنگام مقابله و مبارزه با دشمنان در پیروزی مومنان،
خداوند بارها در چندین جای قرآن مومنان را به اطاعت از رسول خدا و پرهیز از
نافرامانی آن حضرت سفارش کرده است.(آل عمران:32و132؛ نساء:59؛ مائده:92؛
انفال:1و20؛ طه:90؛ نور:54و56؛ محمد:32؛ مجادله:13؛ تغابن:12) و پیامد بی توجهی به
این امر یعنی نافرمانی از فرماندهی جبهه اسلامی، نتیجه ای جز شکست را به همراه
ندارد همانطور که خداوند همین مسئله راعلت شکست مسلمان در غزوه احد اعلام کرده
است.«...وَ عَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أَراكُمْ ما تُحِبُّون ...ثُمَّ صَرَفَكُمْ
عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُم»( آل عمران:152)؛ در ماجراى جنگ احد مسلمانان در آغاز
جنگ با اتحاد و شجاعتخاصى جنگيدند، و پيروز شدند و لشكر دشمن از هم پراكنده شد و
موجى از شادى سراسر لشكر اسلام را فرا گرفت، ولى نافرمانى جمعى از تيراندازان كه
در شكاف كوه( عينين) به فرماندهی عبد اللَّه بن جبير مىجنگيدند و نافرمانی آنها
از دستور مافوق و رها كردن آن سنگر حساس برای جمعآورى غنائم، سبب شد كه و رق
برگردد و شكست سختى به لشكر اسلام وارد گردد. در آیه 153 همین سوره مجددا خداوند
به پیامد بی توجهی مسلمانان به فرمان پیامبر اسلام(ص) درجنگ احد اشاره کرده است
آنجا که فرمود:«(به خاطر بياوريد) هنگامى كه از كوه بالا مىرفتيد و (جمعى در وسط
بيابان پراكنده مىشديد و) به عقبماندگان نگاه نمىكرديد، و پيامبر از پشت سر شما
را صدا مىزد، سپس اندوهها يكى پس از ديگرى به سوى شما روى آورد ...»
امیر مومنان
علي(ع) نيز در مورد جايگاه رهبران ديني در اتحاد مسلمانان، فرموده است:« رهبر
چونان ريسمان محکمي است که مهرهها را متحد ساخته و به هم پيوند ميدهد و اگر اين
رشته بگسلد، مهرهها پراکنده و هر کدام به سويي خواهند افتاد و سپس هرگز جمع آوري
نخواهند شد». (نهج البلاغه، خطبه 146)
7. اتحاد
اتحاد و
همدلی از مهم ترین شاخص های الگوی مقاومت است که نقش مهمی در پیروزی بر دشمنان
اسلام دارد و بی توجهی به آن خسارت های جبران ناپذیری را برای جوامع اسلامی به
همراه خواهد داشت، از همین رو خدواند در مواضع گوناگون قرآن، مسلمانان دعوت به
اتحاد همدلی نموده و از هرگونه اختلاف و نزاع با همدیگر نهی نموده است، آنجا که
فرموده است:« وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ
اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ
قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً...؛ و همگى به ريسمان خدا
[قرآن و اهل بيت عليهم السلام] چنگ زنيد، و پراكنده و گروه گروه نشويد؛ و نعمت
خدا را بر خود ياد كنيد آن گاه كه با يكديگر دشمن بوديد، پس ميان دلهاى شما پيوند
و الفت برقرار كرد، در نتيجه به رحمت و لطف او با هم برادر شديد، ...»(آل
عمران:103) و در جای ديگرپیامد هرگونه اختلاف و نزاع را به مسلمانان گوش زدنموده و
فرموده است :« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا لَقيتُمْ فِئَةً... وَ لا
تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ريحُكُمْ ..؛ اى اهل ايمان! هنگامى كه [در
ميدان نبرد] با گروهى [از مشركان و كافران] برخورد كرديد.. و با يكديگر نزاع و
اختلاف مكنيد، كه سست و بد دل مىشويد، و قدرت و شوكتتان از ميان مىرود؛ و
شكيبايى ورزيد؛ زيرا خدا با شكيبايان است»(انفال:45و46) و در موضع دیگر به بیان یک
نمونه عینی پیامد تلخ تفرقه در جنگ احد، مسلمانان را هشدار داده است.« وَ
تَنازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَ عَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أَراكُمْ ما
تُحِبُّون....ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُم»( آل عمران:152)
امام خمینی
نیز (ره) در عظمت و دستاور های همدلی مسلمانان فرمودند: « اگر ملتهاي مسلم که
تقريبا يک ميليارد جمعيت هستند، اينها برادر با هم باشند و به برادري با هم رفتار
کنند، هيچ آسيبي بر اينها واقع نميشود و هيچ يک از ابرقدرتها قدرت اينکه تجاوز
به اينها بکنند، ندارند» (موسوی خمینی، 24:14:1389) ؛ «همه ديدند که اتحاد بين يک
قشر کوچک سي و پنج ميليوني با تمسک به قرآن مجيد و اسلام عزيز چه معجزهاي آفريد و
تمام قدرت بزرگ و کوچک پشتيبان محمدرضاي مخلوع و قدرت عظيم رژيم سلطنتي را با شکست
روبه رو کرد» (خمینی، 259:17:1389).
مقصوداز
اتحاد، يکي نمودن سليقههاي گوناگون، مذاهب و گروهها، شيعي کردن اهل سنت و يا سني
کردن شيعيان نيست. همچنين مراد، منحصر کردن مذاهب و سليقهها به يک مذهب و يک
سليقه و يا حتي گرفتن مشترکات مذاهب و طرد متفرقات نيست؛ بلکه منظور از اتحاد، اين
است که با توجه به مشترکاتي که بين همه طوايف و فرقههاي اسلامي وجود دارد و همگي
اعتقاد به خداوند يگانه، پيامبر اسلام و کتاب الهي و قبله مشترک و اعتقاد به معاد
و احکام اسلامي مثل نماز، روزه، حج، و زکات دارند، با همدلي با يکديگر همکاري
کنند.همانطور که مقام معظم رهبری نیز در تبیین معنای و مقصود از وحدت و همدلی
مسلمانان به نکته اشاره کرده و فرمودند:« اگر ما ميگوييم که شيعه و سني در کنار
هم قرار بگيرند، يعني شيعه، شيعه بماند؛ سني هم سني بماند. ما چه موقع به عالم
تسنن گفته ايم که منظورمان از وحدت اين است که شما شيعه بشويد؟! ما چنين چيزي
نگفته ايم، هر کس خواست شيعه بشود، از طريق علمي و از راه مباحثات شيعه بشود. آن
هم آزادند که بروند کار خودشان را بکنند ما نميگوييم شما مذهبت را عوض کن؛ ما ميگوييم
شيعه و سني بايد هميشه سر عقل باشند. همچنان که بحمدالله در دوران انقلاب اسلامي،
در کشور ما مشاهده شد. نگذارند دشمن از اختلافات اينها سوء استفاده کند. برگزاري
هفته وحدت، براي اين است».( بیانات، 11/7/69)
بنا براین
اگر مسلمانان به دنبال برگشت عزت و شوکت و خواهان پیروزی بر دشمنان هستند باید
تلاش کنند در درجه اول عوامل وحدت آفرین همچون: پرهيز از تکفير صاحبان فرقههاي
اسلامي(نساء:94)، توجه به حقوق اجتماعي طوایف گوناگون، پرهیز از تحريک احساسات و
توهين به مقدسات دیگران(انعام:108) را تقویت نموده و در درجه دوم ازدامن زدن به
هرنوع ازاسباب تفرقه و دشمنی پرهیزنمایند.
8. آمادگی دفاعی
تقویت قدرت
دفاعی و حفظ آمادگی برای جهاد یکی از شاخص های مهم در الگوی مقاومت اسلامی است که
خدواند به مسلمانان امر نموده است آنجا که فرمودند:« وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا
اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ
اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرينَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ
يَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ في سَبيلِ اللَّهِ يُوَفَّ
إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ؛ و در برابر آنان آنچه در قدرت و توان
داريد از نيرو [و نفرات و ساز و برگ جنگى] و اسبان ورزيده [براى جنگ] آماده كنيد
تا به وسيله آنها دشمن خدا و دشمن خودتان و دشمنانى غير ايشان را كه نمىشناسيد،
ولى خدا آنان را مىشناسد بترسانيد. و هر چه در راه خدا هزينه كنيد، پاداشش به طور
كامل به شما داده مىشود، و مورد ستم قرار نخواهيد گرفت»(انفال:60) در جای دیگر در
باره آمادگی ، مراقبت و تجهیز مسلمانان در مقابله با دشمن و استفاده از تاکتیک های
جنگی فرمودند:« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانْفِرُوا
ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَميعا؛ اى اهل ايمان! [در برابر دشمنْ مهيا و آماده باشيد
و] سلاحها و ساز و برگ جنگى خود را برگيريد، پس گروه گروه يا دستهجمعى [به سوى
جنگ با دشمن] كوچ كنيد»(نساء:71)
در این
دستورات الهی، یکی از شاخص ها و اصول حیاتی و سرنوشت ساز مبارزه با دشمنان مطرح
شده است که باید مورد توجه جدی مسلمانان قرارگیرد زیرا اگر آنان قدرت دفاعی و
مبارزه را از پیش آماده کنند دشمنان هرگز نمی توانند آنان را شکست دهند اما اگر
بخواهند منتظر باشند تا پس از حمله دشمن آمادگی خود را تقویت کنند باید بدانند که
گاهی دشمنان فرصت این کار را به آنان نخواهند د اد و با یک حرکت غافلگیرانه آنها
را نابود خواهند کرد همانطور که از این نمونه های تلخ در تاریخ مواجه مسلمانان با
دشمنانشان کم نیست.
سيره عملى
پيامبر (ص) و پيشوايان بزرگ اسلام نيز نشان مىدهد كه آنها براى مقابله با دشمن از
هيچ فرصتى غفلت نمىكردند، در تهيه سلاح و نفرات، تقويت روحيه سربازان، انتخاب محل
اردوگاه، و انتخاب زمان مناسب براى حمله به دشمن و به كار بستن هر گونه تاكتيك
جنگى، هيچ مطلب كوچك و بزرگى را از نظر دور نمىداشتند.معروف است كه در ايام
جنگ" حنين" به پيامبر ص خبر دادند كه سلاح تازه مؤثرى در« يمن»اختراع
شده است، پيامبر ص فورا كسانى را به يمن فرستاد تا آن سلاح را براى ارتش اسلام
تهيه كنند!در حوادث جنگ احد مىخوانيم كه پيامبر ص در مقابل شعار بت پرستان« اَعل
هُبَل، اَعل هُبَل ؛سربلند باد بت بزرگ هبل ...»شعار كوبندهتر و نافذترى به
مسلمانان تعليم داد تا بگويند«اللَّه اَعلى و اَجَل؛خدا برتر و بالاتر از همه چيز
است»، و در برابر شعار«اِنَّ لنا العُزّى و لا عُزّى لكم؛ بت بزرگ عزى براى ماست و
شما عزى نداريد»، بگويند:«اللَّه مولانا و لا مولا لكم؛ خداوند ولى و سرپرست و
تكيه گاه ماست و شما تكيه گاهى نداريد».اين نشان مىدهد كه پيامبر خدا(ص) و
مسلمانان حتى از تاثير يك شعار قوى در برابر دشمن غافل نبودند، و بهترين آن را
براى خود انتخاب مىكردند.دستور مهم فقهى اسلام در زمينه" مسابقه تيراندازى و
اسب سوارى" كه حتى برد و باخت مالى را در زمينه آن تجويز كرده، و مسلمانان را
به اين مسابقه دعوت نموده است، نمونه ديگرى از بينش عميق اسلام در زمينه آمادگى در
برابر دشمن است.(مکارم شیرازی، 224:7:1371)
با توجه به
اینکه تعبیر«قوه» در آیه« وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ
...»شامل هرنوع قدرتی میشود، مسلمانان باید در هر عصر و زمانه ای متناسب با قدرت
دشمنان آمادگی خود را حفظ کنند به عنوان مثال اگر روزی دشمنان با سلاح نرم و رسانه
های گوناگون در نابودی ارزش ها و اعتقادات مسلمانان بهره میبرند جوامع اسلامی نیز
باید در همین زمینه خود را مجهز کنند، همانگونه که نظام جمهوری اسلامی توانسته با
الهام از این توصیه الهی خود را به پیشرفته ترین موشک های جنگی مجهز نماید و با
این کار فکر هرنوع حمله به کشور عزیز ایران را از سر دشمنان بیرون کند و در عرصه
فرهنگی نیز باید با تقویت ایمان و باورهای دینی از نفوذ هرنوع تهاجم فرهنگی
اعتقادی دشمنان مقابله کرد.
9.پایداری و ثبات قدم
پایداری و
ثبات قدم در مقابل دشمنان یکی دیگر از شاخص هایی است که در الگوی مقاومت مورد
توصیه خدواند قرار گرفته است آنجا که خطاب به مسلمانان هنگام صحنه های نبرد با
دشمنان فرموده است:« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا لَقيتُمْ فِئَةً
فَاثْبُتُوا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ وَ أَطيعُوا
اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ريحُكُمْ وَ اصْبِرُوا
إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرينَ؛ اى اهل ايمان! هنگامى كه [در ميدان نبرد] با
گروهى [از مشركان و كافران] برخورد كرديد، ايستادگى نماييد ...و از خدا و پيامبرش
فرمان بريد، ... و شكيبايى ورزيد؛ زيرا خدا با شكيبايان است» (انفال:45و46)و در
خطاب به پیامبر اسلام(ص) نیز فرمود:«فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ
مَعَکَ وَلاَ تَطْغَوْاْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ; پس همان گونه که
دستور یافته ای ایستادگی کن و هر که با تو توبه کرده [نیز چنین کند] و طغیان مکنید
که او به آنچه انجام میدهید بیناست.» (هود: 112) هیچ گاه در زندگی پیامبر اعظم(ص)
دیده نشده که در جایی از اصول و ارکان دین خویش عقب نشینی کرده باشد و یا از میدان
جهاد فرار کند. حتی در میدان جنگ احد که کار به منتها درجه وخامت رسید و اغلب
افراد از میدان خارج شده و به گوشه ای پناه بردند، پیامبر(صلی الله علیه وآله) در
میدان ایستاد و با اینکه جراحات پیشانی و دندان، او را به شدت آزار میداد و
ظاهراً هیچ امیدی به نجات او نبود، ایستادگی و پایداری نمود.(مکارم شیرازی،
335:1375)
پایداری در
مبارزه با دشمنان آنقدر اهمیت دارد که خداوند در دو آیه 45 و 46 انفال، دو بار امر
به پایداری و صبر نموده است. تفاوت ميان ثبات قدم و استقامت و صبر از اين نظر است
كه ثبات قدم بيشتر جنبه جسمانى و ظاهرى دارد، در حالى كه استقامت و صبر بيشتر
جنبههاى روانى و باطنى را شامل مىشود(مکارم شیرازی، 191:7:1371) در جای دیگر
خداوند پس از طرح نکاتی در باره جنگ احد و آن شکستی که به دلیل دنیا طلبی و غنیمت
دوستی عده ای از مسلمانان نصیب آنان شده است از پیامبران گذشته و یارانشان که در
مقابل دشمنان و سخته های جنگ پایداری نمودند را مورد ستایش قرار داده است.(آل
عمران:146و147 )و در نهایت شرط بهرمندی مسلمانان از این شاخص سر نوشت ساز از سوی
خداوند یاری نمودن ارزش های الهی است آنجا که فرموده است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ
آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ» (محمد :
7 )؛ تعبير به يارى كردن خدا به وضوح به معنى يارى كردن آئين او است، يارى كردن
پيامبر او، و شريعت و تعليمات او، و لذا در بعضى ديگر از آيات قرآن يارى كردن خدا
و رسولش در كنار يكديگر قرار داده شده است، در سوره حشر آيه 8 آمده است: «وَ
يَنْصُرُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ» با اينكه قدرت
خداوند بىپايان است، و قدرت مخلوقات در برابر او بسيار ناچيز، ولى باز تعبير به
يارى كردن خداوند مىكند، تا اهميت مساله جهاد و دفاع از آئين حق را روشن سازد، و
تعبيرى از اين با عظمتتر براى اين موضوع پيدا نمىشود(مکارم شیرازی، 425:21:1371)
10. شرح صدر
«شرح» در
لغت به معنای سبط و گسترش دادن و صدر به معنای سینه است شرح صدر یعنی گسترش سینه
با نور و سکینه الهی و روحی از جانب خدواند.(راغب اصفهانی، 450:1375) مرحوم علامه
طباطبایی(ره) ذیل آیه «أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ»(شرح: 1); فرمودند :«مراد از
شرح صدر در این آیه گستردگی و وسعت نظر حضرت محمد(ص) است به طوری که ظرفیت تلقی
وحی، نیروی تبلیغ آن و تحمل ناملایماتی را که در این راه میبیند داشته باشد و به
عبارت دیگر نفس شریف آن جناب را طوری نیرومند کند که نهایت درجه استعداد را برای
قبول افاضات الهی پیدا کند(طباطبایی، 20:315:1390ش)
شرح صدر در
مقابل مشکلات و فشاری های دشمنان و همچنین بردباری بر غفلت های داخلی از مهم ترین
شاخص های الگوی مقاومت است که برای رهبران الهی ضرورتی انکار ناپذیر است از همین
رو هنگامی حضرت موسی(ع)از سوی خداوند ماموریت پیدا کرده که به مصاف فرعون ستمگر
برود از خداوند طلب شرح صدر نموده است« اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى؛
قالَ رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري»(طه:24 و25) امیر مومنان حضرت علی(ع) نیز درباره
مشکلات رسالت پیامبر(صلی الله علیه وآله) و سعه صدر آن حضرت اینگونه فرمودند: «...
شهادت میدهم که محمد(ص)بنده و فرستاده خداست که در راه رضایت حق، در کام هرگونه
سختی فرو رفت و جام مشکلات و ناگواری ها را جرعه جرعه سر کشید. روزگاری،
خویشاوندان او به دورویی و دشمنی پرداختند و بیگانگان در کینه توزی و دشمنی با او
متحد شدند. اعراب برای نبرد با پیامبر عنان گسیخته و با تازیانه ها بر مرکب ها مینواختند
و از هر سو گرد میآمدند و از دورترین نقطه ها و فراموش شده ترین سرزمین ها، دشمنی
خود را بر پیامبر فرود آوردند.» (نهج البلاغه:خطبه 194) اما رسول خدا(ص) باشرح
صدری که خداوند به او داده در مقابل تمام این مشکلات مقاومت به خرج میداد و
مشکلات پیش رو هیچ گاه در اراده پولادین او تأثیری نداشت. پیامبر اکرم(ص) در برابر
هوس ها، وسوسهها و جاذبه های رنگارنگ دنیایی و نیز در برابر کارشکنی ها و سرسختی
ها و نقشه های شیطانی دشمنان، قهرمان راستین شکیبایی و بردباری و پایداری بود.
همان گونه که اوبا داشتن شرح صدر بر پایداری و شکیبایی در ابلاغ دین و توحید فرمان
یافته است، دیگر افراد مؤمن نیز باید چنین باشند و در برابر سختی ها و مشکلات
بردباری پیشه کنند: «فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلاَ
تَطْغَوْاْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ; پس همان گونه که دستور یافته ای
ایستادگی کن و هر که با تو توبه کرده [نیز چنین کند] و طغیان مکنید که او به آنچه
انجام میدهید بیناست.» (هود: 112)
خداوند در
آیه 61 سوره توبه، پیامبراسلام(ص)را به سبب سعه صدر و گوش دادن به سخنان مردم میستاید:
«وَ مِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَ یِقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ
أُذُنُ خَیْر لَکُمْ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَیُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ رَحْمَةٌ
لِلَّذِینَ آمَنُواْ مِنکُمْ وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ رَسُولَ اللّهِ لَهُمْ عَذَابٌ
أَلِیمٌ; و از ایشان کسانی هستند که پیامبر را آزار میدهند و میگویند: او
زودباور است. بگو: گوش خوبی برای شماست، به خدا ایمان دارد و [سخن] مؤمنان را باور
میکند و برای کسانی از شما که ایمان آورده اند، رحمتی است و کسانی که پیامبر خدا
را آزار میرسانند عذابی پردرد [در پیش] خواهند داشت.»
برخی
منافقان پیوسته رسول خدا(ص) را آزار و اذیت میکردند و آن حضرت را به دلیل اینکه
به تمام سخنان افراد گوش میدهد و همه را باور میکند، فردی خوش باور معرفی میکردند.
اما خداوند این امر را خصلتی نیک و پسندیده برای پیامبر(ص) میداند که نشان از
شکیبایی و سعه صدر کامل آن حضرت دارد. یک رهبر مهربان و دلسوز و در عین حال، آگاه
به تمام مسائل، لازم است نهایت لطف و محبت را نسبت به افراد جامعه داشته باشد و
عذر آنان را بپذیرد و در مورد عیوب آنان پرده پوشی کند. خداوند در ادامه آیه مزبور
میفرماید: این کار به نفع شماست; زیرا با آشکار نکردن عیوب، آبروی شما حفظ شده و
عواطفتان جریحه دار نمی شود.
11.بیزاری از دشمنان
بیزاری از
دشمنان یکی دیگر از شاخص های الگوی مقاومت در قرآن است که خداوند در معرفی اسوه
های مقاومت به مومنان این نکته را مورد توجه قرار داده و فرموده است:« قَدْ كانَتْ
لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا
لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ
كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ
أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ ...؛ مسلماً براى شما در ابراهيم و
كسانى كه با اويند سرمشقى نيكوست، آن گاه كه به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه
به جاى خدا مىپرستيد بيزاريم، ما به شما كافريم و ميان ما و شما دشمنى و كينه
هميشگى پديدار شده است، تا آن زمان كه به خداى يگانه ايمان آوريد.»(ممتحنه:4) و در
قضیه برخورد ابراهیم(ع) با عمو وقوم مشرکش نیزمسئله اعلام بیزاری آن حضرت نسبت به
بت پرستی مطرح شده است.(زخرف:26) همانگونه خداوند در سوه کافرون به پیامبر
اسلام(ص) نیز دستور داده است نسبت به کافران اینگونه اعلام بیزاری نماید.« قُلْ يا
أَيُّهَا الْكافِرُونَ ، لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ ، وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ
ما أَعْبُدُ ، وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ ، وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما
أَعْبُدُ ، لَكُمْ دِينُكُمْ وَ لِيَ دِينِ؛ بگو اى كافران! آنچه را شما مىپرستيد
من نمىپرستم.و نه شما آنچه را من پرستش مىكنم مىپرستيد.و نه من هرگز آنچه را
شما پرستش كردهايد مىپرستم.و نه شما آنچه را كه من مىپرستم عبادت مىكنيد. (حال
كه چنين است) آئين شما براى خودتان و آئين من براى خودم!» و این توصیه به اعلام
بیزاری رسول خدا(ص) نسبت به شرک ورزی و اعمال مشرکان در چند جای دیگر قرآن نیز
مطرح شده است(انعام:19)؛ (انفال:48) و همین اعلام بیزاری نسبت به شرک ورزی مشرکان
در بار هود (ع)نیز در قرآن آمده است(هود:53و54)
12.پرهیز
از صلح ذلت بار
پرهیز از
هرگونه صلح و سازش ذلت بار با دشمنان از شاخص های الگوی مقاومت است که خداوند در
قرآن به مسلمانان توصیه نموده است آنجا که فرمودند:« فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا
إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَكُمْ وَ لَنْ
يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ؛ هرگز سست نشويد و دشمنان را به صلح (ذلتبار) دعوت نكنيد
در حالى كه شما برتريد و خداوند با شماست و چيزى از ثواب اعمالتان را هرگز كم
نمىكند(محمد:3)
در تعقيب
آيات گذشته پيرامون مسئله جهاد اين آيه به يكى از نكات مهم پيرامون« جهاد» اشاره
مىكند و آن اينكه افراد سست و ضعيف الايمان براى فرار از زير بار جهاد و مشكلات
ميدان جنگ، غالبا مساله صلح را مطرح مىكنند، مسلماً صلح بسيار خوب است اما در جاى
خود، صلحى كه تامين اهداف والاى اسلامى كند، و حيثيت و عظمت و آبروى مسلمين را حفظ
نمايد، نه صلحى كه آنها را به خوارى و ذلت كشاند.
لذا
مىفرمايد:« اكنون كه دستورهاى گذشته را شنيديد سست نشويد و دشمنان را دعوت به صلح
نكنيد در حالى كه شما برتريد، فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ
أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ»(محمد:3)يعنى حالا كه نشانههاى پيروزى و برترى شما آشكار
شده چگونه با پيشنهاد صلح كه مفهومش عقبنشينى و شكست است پيروزيهاى خود را عقيم
مىگذاريد؟اين در حقيقت صلح نيست، اين تسليم و سازشى است كه از سستى و زبونى
سرچشمهمىگيرد، اين يك نوع عافيتطلبى زشتى است كه عواقب دردناك و خطرناك به
بارمىآورد.(مکارم شیرازی، 21:489:1371)
و در ذيل
آيه یاد شده براى تقويت روحيه مسلمين مجاهد آمده است:«و خدا با شما است، و ثواب
اعمالتان را هرگز نمىكاهد»«وَ اللَّهُ مَعَكُمْ وَ لَنْ يَتِرَكُمْ
أَعْمالَكُمْ» كسى كه خدا با او است همه عوامل پيروزى را در اختيار دارد، هرگز
احساس تنهايى نمىكند، ضعف و سستى به خود راه نمىدهد، به نام صلح، تسليم دشمن
نمىشود، و فراوردههاى خونهاى شهيدان را در لحظات حساس به باد نمىدهد.
از آنچه
گفته شد روشن شد كه آيه مورد بحث هيچ تضادى با آيه 61 سوره انفال ندارد، آنجا كه
مىفرمايد «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَكَّلْ عَلَى
اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ؛ اگر آنها تمايل به صلح نشان دهند تو
نيز از در صلح درآ، و بر خدا تكيه كن كه او شنوا و دانا است»تا يكى را ناسخ ديگرى
قرار دهيم، بلكه هر يك از اين دو ناظر به مورد خاصى است، يكى اشاره به" صلح
معقول" و ديگرى" صلح نابجا" است، يكى صلحى است كه منافع مسلمين راكاملا
تامين مىكند، و ديگرى صلحى است كه از ناحيه مسلمانان ضعيف و سست در آستانه
پيروزيها مطرح مىگردد.
و لذا
خداوند به دنبال دستور به آمادگی نظامی ، فرمود: «وَ إِنْ يُرِيدُوا أَنْ
يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ؛ اما اگر آنها بخواهند با مطرح كردن صلح تو
را فريب دهند و نيرنگى در كار باشد هرگز تسليم مشو، و نگرانى به خود راه مده، چرا
كه خداوند پشتيبان تو است.»(انفال:61)
امير مؤمنان
على (ع) نیز در فرمان به مالك اشتر به هر دو قسم از صلح اشاره نموده و فرموده
است:«و لا تَدفَعَنَّ صُلحاً دَعاكَ اِلَيهِ عَدوُّكَ و لِلَّهِ فيه رِضاً؛ هر گاه
دشمن تو را به صلحى دعوت كند كه رضاى خدا در آن بوده باشد پيشنهاد صلح را رد
مكن»(نهج البلاغه نامه31) مطرح شدن صلح از ناحيه دشمن از يك سو و توام بودن با
رضاى خدا از سوى ديگر، تقسيم شدن صلح را به دو قسم كه در بالا گفته شد را نشان
مىدهد.
به هر حال
اُمراى مسلمين بايد در تشخيص موارد صلح و جنگ كه از پيچيده- ترين و ظريفترين مسائل
سرنوشتساز است فوق العاده دقيق و هوشيار باشند، چرا كه كمترين اشتباه محاسبه در
اين جهت عواقب مرگبارى را به دنبال دارد. (مکارم شیرازی، 491:21:1371)
نتیجه گیری
از پژوهش انجام شده میتوان به نتایج ذیل اشاره نمود:
1.
مقاومت
از اصول ابتدائی و ضروری زندگی است كه بشر بدون آن قادر به ادامه حیات نخواهد بود
و از منظر قرآن نیزامری ضروری و لازم
میباشد.
2. مقاومت منحصر به رویارویی در میادین جنگ و
نبرد نمی باشد و شامل هرنوع پایداری اعم از فرهنگی، تبلیغاتی، تربیتی، اخلاقی،
اقتصادی، سیاسی و نظامی در برابر عوامل برهم زننده توازن و تعادل میشود.
3.
معنای
مقاومت این است که انسان یک راهی را انتخاب کند که آن را راه حق میداند، راه درست
میداند، و در این راه شروع به حرکت کند و موانع نتواند او را از حرکت در این راه
منصرف کند و او را متوقّف کند.
4.
فرهنگ
مقاومت که امروز به پدیده ای تعیین کننده و قدرتمند در معادلات منطقه و جهان اسلام
تبدیل شده است در صورتی میتواند به یک الگوی پایداروتاثیر گذاردر آید و در
دستیابی به تمدن نوین اسلامی نقش آفرین باشد که از شاخص های قرآنی برخوردار باشد.
5. از
بررسی آیات قرآن میتوان به این یافته ها اشاره نمودکه مواردی همچون، ایمان راسخ،
اخلاص، یاد خدا، توکل، دعا، پیروی از رهبری، اتحاد، آمادگی دفاعی، پایداری، شرح
صدر، بیزاری از دشمنان و پرهیزاز صلح ذلت بار، میتواند از شاخص های الگوی مقاومت
بشمار آیدکه در صورت پدیداری این شاخص ها در امت اسلام، مقاومتشان به نتایج مطلوب
دست پیدا کند.
کتاب نامه
قرآن
1.
ابن عاشور محمد طاهر، 1997م، التحرير والتنوير ،
تونس، الدار التونسيه.
2.
ابن فارس احمد بن فارس، ١٤٠٤ ق ، معجم
مقاييس اللغه ، قم ، مكتب الاعلام الاسلامي.
3.
ابن فهد حلي ، 1407ق عدة الداعي، به كوشش
موحد قمي، قم، دار الكتب الاسلامي.
4.
ابن منظور محمد بن
مکرم، 1408ق، لسان العرب، بیروت، دار احیاءالتراث العربی.
5.
ابوهلال عسکری، حسن
بن عبدالله، 1412ق، معجم فروق اللغویه، بیروت، دارالافاق.
6.
انوري حسن و ديگران، 1381ش ، فرهنگ بزرگ
سخن، تهران، انتشارات سخن.
7.
پايگاه اطلاعرسانی
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت، KHAMENEI.IR .
8.
جزری ابن اثیر، 1367ش، النهایه فی غریب
الحدیث و الاثر، قم، اسماعیلیان.
9.
جوهری اسماعیل بن حماد، 1376ق، الصحاح،
بيروت، دار العلم للملايين.
10.
دفتر مقام معظم رهبری، 1375ش، حدیث ولایت،
تهران، سازمان مدارک انقلاب اسلامی.
11.
دهخدا، علی اکبر 1377ش، لغت نامه دهخدا،
تهران، دانشگاه تهران.
12.
راغب اصفهانی،
ابوالقاسم حسین بن محمد، 1412ق، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم.
13.
زبيدي حنفی، 1414ق ، تاج العروس، به كوشش
علي شيري، بيروت، دار الفكر.
14.
زبیدی محمد مرتضی،
1414ق، تاج العروس عن جواهر القاموس، بیروت، منشورات دارمکتبة الحیاة.
15. سیوطی
عبد الرحمن، 1414ق، الدر المنثور، بیروت ، دارالفکر.
16.
شريف رضي، حسين بن
محمد 1379ش، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، قم، مشهور.
17.
طباطبايي سید محمد حسین، ١390ش، الميزان ،
قم ، انتشارات جامعه مدرسين.
18.
طبرسی، فضل بن حسن،
1360ش، مجمع البیان، تهران، انتشارات فراهانی.
19.
طریحی، فخرالدین،
1408ش، مجمع البحرین، بیروت، مکتبة النشر الثقافة.
20.
عباسی مقدم مصطفی، 1393ش، نگاهی به ابعاد
مفهومی و کارکردی الگو و اسوه در تربیت و تبلیغ دینی، نشریه پژوهش نامه تربیت
تبلیغی، شماره یک، ص 45-65.
21. غزالي ابو حامد، 1415ق، احياء
علوم الدين، بيروت، دار الكتب العربي.
22.
فراهیدی خلیل بن احمد، 1414ق، ترتیب کتاب
العین، قم، نشر اسلامی.
23.
فیومی احمد1405ق، المصباح المنیر، قم،
موسسه دارالهجره.
24.
کلینی، محمد بن
یعقوب، 1407ق، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
25.
محمد خالد عمر، 2011م، المقاومه بین قیم
الدین الوطنیه، برگرفته از پایگاه اطلاعاتی www.edleb.net
26.
مشیری مهشید، 1374ش، فرهنگ زبان فارسی،
تهران، سروش.
27.
مصطفوی حسن، 1374ش ،التحقيق،
تهران، وزارت ارشاد.
28.
مطلق شقور، رفقه نبیل،
2009م، اثر حزب الله فی تطویر فکر المقاومه و اسالیبها فی المنطقه العربیه، ،
نابلس، فلسطین، جامعه النجاح الوطنی.
29.
معین محمد، 1371ش، فرهنگ فارسی، تهران،
امیر کبیر.
30.
مکارم شیرازی ناصر، 1371ش تفسیر نمونه ،
تهران ، دارالکتب الاسلامیه.
31.
مکارم شیرازی ناصر، 1375ش، قرآن و آخرین
پیامبر، تهران ، دارالکتب السلامیه.
32.
موسوی خمینی، روح
الله، 1389ش، صحیفه نور، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر امام خمینی.
33. میر قادری، سید فضل الله و حسین کیانی، 1388ش ، شفبن مایه های ادبیات مقاومت در قرآن، فصل نامه ادبیات دینی، دوره یک شماره یک، تابستان، ص69-95.