ذكر

پدیدآورکاظم احمد‌زاده

تاریخ انتشار1390/02/31

منبع مقاله

share 1454 بازدید
ذكر

كاظم احمدزاده

كلمات كليدي :

قرآن، ذكر خدا، پاداش، آثار، اعراض، كيفر، بصيرت
به گفتۀ راغب در مفردات، ذكر دو معني دارد گاه به معني حضور چيزي در ذهن (ياد آوري) و گاه به معني حفظ و نگاهداري معارف و اعتقاداتِ حق در درون جان است.[1]

ذكر خدا:  

«يا ايّها الّذين آمَنوا اذكُرو اللهَ ذِكْراً كثيراً » (احزاب/ 41)
«اي كساني كه ايمان آورده‌ايد، خدا را بسيار ياد كنيد.»
در آيۀ ديگري مي‌فرمايد:
«فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُواْ لِي وَلاَ تَكْفُرُونِ » (بقره/ 152)
«پس به ياد من باشيد، تا به ياد شما باشم! و شكر مرا گوييد و در برابر نعمتهايم، كفران نكنيد.»
منظور از ذكر خدا تنها ياد آوري به زبان نيست، كه زبان ترجمان قلب است، هدف اين است با تمام قلب و جان به ذات پاك خدا توجه داشته باشيم، همان توجهي كه انسان را از گناه باز مي‌دارد و به اطاعت فرمان او دعوت مي‌كند، به همين دليل از پيشوايان اسلام نقل شده است كه منظور از ذكر، ياد آوري عملي است.

مراتب ذكر:[2]

1-   ذكر لفظي:

« وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا» (مزمّل/8)
«و نام پروردگارت را ياد كن و تنها به او دل ببند!»

2-   ذكر قلبي:

« وَاذْكُر رَّبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَخيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَكُن مِّنَ الْغَافِلِينَ »(اعراف 205)
«پروردگارت را در دل خود، از روي تضرّع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، ياد كن و از غافلان مباش!»

3-   ذكر معنوي و باطني:

«...فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا...» (بقره/ 200)
«.. خدا را ياد كنيد، همانند ياد آوري از پدرانتان بلكه از آن هم بيشتر!...»
در اين آيه "ذكر" را به وصف "شدّت" توصيف كرده و معلوم است كه مقصود از آن ذكر باطني و معنوي است چون ذكر لفظي، شدت و ضعف ندارد. [3]
تأثير ذكر خدا:
ذكر و ياد خدا تأثير عميق و ژگرفي در دلهاي مؤمنان مي‌گذارد:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَ عَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ »(انفال/1)
«مؤمنان، تنها كساني هستند كه هر گاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان مي‌گردد و هنگامي كه آيات او بر آنها خوانده مي‌شود، ايمانشان فزونتر مي‌گردد و تنها بر پروردگارشان توكّل دارند.»

پاداش ذكر خدا:

1) آمرزش الهي:

«وَ الذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظِيمًا » (احزاب/35)
«...زنان و مرداني كه بسيار به ياد خدا هستند، خداوند براي همۀ آنها مغفرت و پاداش عظيمي فراهم ساخته است.»

2) بهشت:

پاداش ذاكر خداوند، در پي ارتكاب گناه و ظلم به نفس:
« َالَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَلَمْ يُصِرُّواْ عَلَى مَا فَعَلُواْ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ أُوْلَـئِكَ جَزَآؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ» (آل عمران 135 و 136)
«و آنها كه وقتي مرتكب عمل زشتي شوند، يا به خود ستم كنند، به ياد خدا مي‌افتند و براي گناهان خود، طلب آمرزش مي‌كنند و كيست جز خدا كه گناهان را ببخشد؟ و بر گناه اصرار نمي‌ورزند با اينكه مي‌دانند آنها پاداششان آموزش پروردگار، و بهشتهايي است كه از زير درختانش، نهرها جاري است جاودانه در آن مي‌مانند چه نيكو است پاداش اهل عمل!»[4]

آثار رويگرداني از ذكر و ياد خدا:

1)  زندگي سخت:

«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا...»
«و هر كه از ياد من روي گرداند حتما براي او زندگي(سخت و) تنگ خواهد بود...»
مقصوداز "ذكر خداي تعالي" يا معناي مصدري (ياد آوري) است و يا به معناي قرآن و يا به معناي مطلق كتابهاي آسماني و يا به معناي دعوت حقّه است و اگر دعوت حقّه را "ذكر" ناميده از اين باب است كه لازمه پيروي دعوت حقه و اعتقاد به آن، ياد خداي متعال است و اگر فرمود: «كسي كه از ذكر من اعراض كند معيشتي (تنگ) دارد» براي اين است كه اگر كسي خدا را فراموش كند و با او قطع ارتباط نمايد ديگر چيزي جز دنيا باقي نمي‌ماند كه به آن دل ببندد و آن را مطلوب يگانه خود قرار دهد و در نتيجه همه تلاشهاي خود را منحصر در آن مي‌كند و فقط به اصلاح زندگي دنيايش مي‌پردازد و روز به روز آنرا توسعه بيشتري مي‌دهد و اين معيشت، وي را آرام نمي‌كند، براي اينكه هر چه به دست مي‌آورد به آن قانع و راضي نمي‌شود و دائماً چشم به اضافه‌تر از آن مي‌دوزد بدون اينكه حرص و تشنگيش به جايي منتهي شود، پس چنين كسي در حالت فقر و تنگي بسر مي‌برد و هميشه دلش علاقمند به چيزي است كه ندارد. [5]

2)   تسلّط شيطان:

«وَ مَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ » (زخرف/36)
«و هر كس از ياد خدا رويگردان شود شيطان را به سراغ او مي‌فرستيم پس همواره قرين اوست.»

3)   گمراهي:

«فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ »(زمر/22)
«واي بر آنان كه قلبهاي سخت در برابر ذكر خدا دارند: آنها در گمراهي آشكاري هستند.»[6]

كيفر اعراض از ذكر خدا:

1)   نابينايي در قيامت:

«وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنسَى.» (طه/124-126)
«و هر كه از ياد من روي گرداند حتما براي او زندگي تنگي خواهد بود و روز قيامت او را نابينا محشور مي‌كنيم مي‌گويد: پروردگارا چرا مرا نابينا محشور كردي در حالي كه من (در دنيا) بينا بودم؟! مي‌فرمايد: آن گونه كه آيات من براي تو آمد، تو آنها را فراموش كردي امروز نيز تو فراموش خواهي شد.»

2)   جهنّم:

« وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِّلْكَافِرِينَ عَرْضًا الَّذِينَ كَانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطَاء عَن ذِكْرِي وَكَانُوا لَا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعًا » (كهف 100-101)
«در آن روز جهنّم را بر كافران عرضه مي‌داريم! همانا كه پرده‌اي چشمانشان را از ياد من پوشانده بود و قدرت شنوايي نداشتند.»

آثار ذكر خدا:

1)   آرامش:

ذكر خدا، تنها آرام بخش دلهاي مؤمنان:
«الَّذِينَ آمَنُواْ وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/28)
«آنها (توبه كنندگان) كساني هستند كه ايمان آورده‌اند و دلهايشان به ياد خدا مطمئن (و آرام) است آگاه باشيد! تنها با ياد خدا دلها آرامش مي‌يابد.»

2)منع از فحشاء و منكر:

نماز به عنوان مصداقي از ذكر، برترين مانع فحشاء:
«... وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» (طه/14)
«و نماز را براي ياد من بپادار »
«وَ أَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ...» (عنكبوت/45)
«و نماز را بپادار، كه نماز (انسان را) از زشتيها و گناه باز مي‌دارد.»

3)   بصيرت:

ذكر خدا به هنگام وسوسه انگيزيهاي شيطان موجب بصيرت تقوا پيشگان:
«إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ » (اعراف/201)
«پرهيزكاران هنگامي كه گرفتار وسوسه‌هايي شيطان شوند به ياد (خدا و پاداش و كيفر او) مي‌افتند و (در پرتو ياد او، راه حق را مي‌بينند و ناگهان بينا مي‌گردند.»

پی نوشت ها:

[1] . راغب اصفهانی، مفردات، مادّۀ «ذكر»
[2] . جهت مطالعه رجوع شود به اخلاق در قرآن، مكارم شيرازي با همكاري جمعي از فضلاء، ناشر: مدرسه امام علي بن ابيطالب(ع)، چاپ اول، قم، 1377 ش، ج 1، ص 362.
[3] . طباطبائي، محمد حسين؛ الميزان فی تفسیرالقرآن، ترجمه سيد محمد باقر موسوي همداني، دفتر انتشارات اسلامي جامعه مدرسين 1374 ش، ج 1، ص 511.
[4] . جهت مطالعه بيشتر رجوع شود به فرهنگ قرآن (كليد راهيابي به موضوعات و مفاهيم قرآن كريم) اكبر هاشمي رفسنجاني و محققان مركز فرهنگ و معارف قرآن، قم، بوستان كتاب، ج 14، ص 249.
[5] . ترجمه الميزان، همان، ج 14-15، ص 314.
[6] . جهت مطالعه بيشتررجوع شود به فرهنگ قرآن، ج 14، مادّۀ «ذكر».

مقالات مشابه

تاریخ انگارۀ ذِکر در فرهنگ اسلامی

نام نشریهمطالعات قرآن و حدیث

نام نویسندهحامد خانی (فرهنگ مهروش)

تحلیل معناشناختی «تقوا» با تأکید بر حوزه همنشینی«ذکر» و «خوف» در دستگاه معنایی قرآن

نام نشریهذهن

نام نویسندهعلیرضا قائمی‌‎نیا, محمدحسین شیرافکن

بررسی و تبیین ذکر در سوره انشراح

نام نشریهمطالعات قرآنی

نام نویسندهمهدی ممتحن, بدیع‌اله صدری

تكبير

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهعباسعلی وحیدی

معماری ذکر و معماری غفلت از منظر قرآن کریم

نام نشریهمجله کوثر

نام نویسندهسیدمحمدرضا علاء‌الدین

آثار ذكر در سازندگى روحى و اخلاقى - قسمت دوم

نام نویسندهاسماعیل نساجی زواره

آثار ذكر در سازندگى روحى و اخلاقى - قسمت اول

نام نویسندهاسماعیل نساجی زواره