مؤمن

پدیدآورکاظم احمد‌زاده

تاریخ انتشار1390/02/31

منبع مقاله

share 1158 بازدید
مؤمن

کاظم احمدزاده

كلمات كليدي :

قرآن، مؤمن، ايمان، عمل صالح، آثار، بهشت، آرامش
"مؤمن" اسم فاعل از واژۀ ايمان و از مادّۀ امن است "اَمْن" عبارت است از آرامش و رفعِ ترس و نگراني، و ايمان عبارت است از خود يا دیگري را در امنيت و آرامش قرار دادن. پس مؤمن يعني مطمئِنّ، آمَنَ باللهِ؛ يعني براي او اطمينان و آرامش نسبت به خداي متعال حاصل شد.[1]
واژۀ "آمن" اگر با «ل» متعدّي شود به معناي تصديق است و اگر با «ياء» متعدّي شود به معناي اصطلاحي خواهد بود.
«...يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ...» (توبه/61)
«...پيامبر به خدا ايمان دارد و مؤمنان را تصديق مي‌كند...»[2]
در اصطلاح قرآني[3] مؤمن به كسي گفته مي‌شود كه خدا، فرشتگان، فرستادگان الهي، كتابهاي آسماني و روز قيامت (آخرت) و غيب را پذيرفته باشد قرآن كريم مي‌فرمايد:
«آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَ مَلآئِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ و َرُسُلِهِ...» (بقره/285)
«پيامبر، به آنچه از سوي پروردگارش بر او نازل شده، ايمان آورده است (و او، به تمام سخنان خود، كاملاً مؤمن مي‌باشد.) و همۀ مؤمنان (نيز)، به خدا و فرشتگان او و كتابها و فرستادگانش ايمان آورده‌اند...»
همچنين مي‌فرمايد:
«الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...» (بقره/3)
«كساني كه به غيب [آنچه از حس پوشيده و پنهان است] ايمان مي‌آوررند.»

ايمان و عمل صالح:

در بسياري از آيات قرآن، ايمان و عمل صالح با هم ذكر شدهاند:
«وَ بَشِّرِ الَّذِين آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ...» (بقره/25)
«به كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام داده‌اند، بشارت ده...»
و در جايي كه هر يك به تنهايي آمده بايد آنرا تقييد كرد و عمل صالح در فرهنگ قرآن، عملي است كه مطابق با يكي از منابع دين باشد، عبارت «الّذين آمنوا» حاكي از حسن فاعلي[4] و «عَمِلوا الصالحاتِ...» بيانگر حُسن فعلي است يعني بشارت به بهشت ويژه كساني است كه افزون بر اعتقاد به مبدأ و معاد و ساير اصول دين داراي عمل صالح نيز باشند.[5] و در حديثي از امام رضا (ع) آمده است:
«إِنَّ الايمَانَ هُو الصديقُ بِالقَلْبِ و الاقرارُ بالسانِ وَ الْعَمَلُ بالاركانِ »
«ايمان، تصديق به قلب و اقرار به زبان و عمل به اعضاء و جوارح است.»

مقايسۀ ميان مؤمن و كافر:

قرآن براي روشنگري هر چه بيشتر ميان مؤمن و كافر راه مقايسه را پيش مي‌گيرد تا تمام وجدانها در هر سطحي مسأله را درك كنند: [6]

1) مؤمنان با یاد خدا ايمانشان زياد مي‌شود:

«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا...» (انفال/ 2)
«مؤمنان، تنها كساني هستند كه هرگاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان مي‌گردد و هنگامي كه آيات او بر آنها خوانده مي‌شود، ايمانشان فزونتر مي‌گردد...»
ولي كافران، كفرشان بيشتر مي‌شود:
«وَ إِنِّي كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا » (نوح/7)
«(نوح گفت: پروردگارا) و من هر زمان آنها را دعوت كردم كه ايمان بياورند و تو آنها را بيامرزي، انگشتان خويش را در گوشهايشان قرار داده و لباسهايشان را بر خود پيچيدند، و در مخالفت اصرار ورزيدند و به شدّت استكبار كردند»

2) سرپرست مؤمنان خداست:

«اللهُ ولِيّ الّذينَ آمنو...» (بقره/257)
«خداوند، ولي و سرپرست كساني است كه ايمان آورده‌اند...»
ولي سرپرست كافران، طاغوتها هستند.
«...و الّذين كَفَروُا اَوْلِياءُ الطاغُوت...» (بقره/257)
«...كساني كه كافر شدند اولياي آنها طاغوتها هستند...»

3) خداوند بر دل مؤمن، آرامش نازل مي‌كند:

«هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَّعَ إِيمَانِهِمْ...» (فتح/4)
«او كسي است كه آرامش را بر دلهاي مؤمنان نازل كرد تا ايماني بر ايمانشان بيفزايند...»
ولي بر دلِ كفّار ترس و وحشت مي‌افكند:
«سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرَّعْبَ...» (انفال/12)
«بزودي در دلهاي كافران ترس و وحشت مي‌افكنم...»

4) افراد مؤمن، پيرو حق هستند:

«وَ أَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِن رَّبِّهِمْ...» (محمد/3)
«...مؤمنان از حقّي كه از سوي پروردگارشان بود تبعيّت نمودند...»
ولي افراد كافر پيرو باطل‌اند:
«... الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ...» (محمد/3)
«...كافران از باطل پيروي كردند...»

بايسته‌هاي ايمان:

اينكه مؤمنان در راستاي اقتضاي ايمانشان بايد به چه ويژگيهايی خود را آراسته سازند؟ و از چه زشتيهايي روح و روان خود را پيراسته نمايند قرآن كريم رعايت اموري را به جدّ از آنان مي‌طلبد تا در سايۀ عمل به آن در زمرۀ مؤمنان واقعي قرار گيرند: [7]

1-  اطاعت از خدا:

«...وَ أَطِيعُواْ اللّهَ وَ رَسُولَهُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ » (انفال/1)
«...و خدا و پيامبرش را اطاعت كنيد اگر ايمان داريد.»

2-  برپا داري نماز:

«الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا...» (انفال/3-4)
«آنها كه نماز را برپا مي‌دارند و از آنچه به آنها روزي داده‌ايم، انفاق مي‌كنند (آري) مؤمنان حقيقي آنها هستند...»

3-  جهاد در راه خدا:

«وَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَ جَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ...أُولَـئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا ...» (انفال/74)
«وآنها كه ايمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد كردند... آنان مؤمنان حقيقي‌اند ...»

4-  اجراي عدالت:

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ وَ لَوْ عَلَى أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَ الأَقْرَبِينَ...» (نساء/35)
«اي كساني كه ايمان آورده‌ايد. كاملاً قيام به عدالت كنيد! براي خدا شهادت دهيد، اگر چه (اين گواهي) به زيان خود شما، يا پدر و مادر و نزديكان شما بوده است...»

5-  انفاق:

«...وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا...» (انفال/3و4)
«...(آنهايي) از آنچه به آنها روزي داده‌ايم، انفاق مي‌كنند (آري) مؤمنان حقيقي آنها هستند...»

6-  تبّري و بيزاري از دشمنان خدا:

«لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كَانُوا آبَاءهُمْ أَوْ أَبْنَاءهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ...» (مجادله/22)
«هيچ قومي را كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند نمي‌يابي كه با دشمنان خدا و رسولش دوستي كنند، هر چند پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشاوندانشان باشند...»
برپايۀ اين آيه، محبّت پدران و فرزندان و برادران و اقوام، هنگامي كه رو در روي محبّت خدا قرار گيرد ارزش خود را از دست مي‌دهد چرا كه مي‌فرمايد:
«...والّذين آمَنوُ اَشَدُّ حُبّاًللهِ...» (بقره/165)
«...آنها كه ايمان دارند، عشقشان به خدا شديدتر است.»

7-  توكّل:

«...وَ عَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ » (آل عمران/122)
«و افراد با ايمان، بايد تنها بر خدا توكّل كنند.»

8-  پرهيز از ربا خواري:

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَ ذَرُواْ مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ » (بقره/278)
«اي كساني كه ايمان آورده‌ايد! از (مخالفان فرمان) خدا بپرهيزيد و آنچه از (مطالبات) ربا باقي مانده، رها كنيد اگر ايمان داريد!»

9-  اجتناب از كم فروشي:

«فَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَ الْمِيزَانَ وَ لاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْيَاءهُمْ وَ لاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ» (اعراف/85)
«...حق پيمانه دوزان را ادا كنيد: و از اموال مردم چيزي نكاهيد! و در روي زمين، بعد از آنكه (در پرتو ايمان و دعوت انبياء) اصلاح شده است، فساد نكنيد! اين براي شما بهتر است اگر با ايمان هستيد!»

آثار و نتايج ايمان:

1-  آرامش:

«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَ أَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَ آتَوُاْ الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ » (بقره/277)
«كساني كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز را برپا داشتند و زكات را پرداختند اجرشان نزد پروردگارشان است! و نه ترسي بر آنهاست و نه غمگين مي‌شوند.»
از عبارت «لاخوف عليهم و لاهم يحزنون» استفاده مي‌شود كه امنيّت و آرامش واقعي، در سايه ايمان و عمل صالح و پيوند با خدا و بندگان خداست.

2- قبولي اعمال:

«وَ يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ يَزِيدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَ الْكَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ» (شوري/26)
«و (خداوند) در خواست كساني را كه ايمان آورده و كارهاي نيك انجام داده‌اند مي‌پذيرد و از فضل خود بر آنها مي‌افزايد امّا براي كافران عذاب شديدي است.»
واژۀ استجابت به معناي اجابت دعا است و از آنجايي كه عبادت خود نوعي دعوت و خواندن خداي متعال است لذا از قبول عبادت آنان تعبير به استجابت كرد به دليل اينكه دنبالش فرمود: «ويزيدُهُم مِنْ فَضْلِه» چون ظاهر اين جمله است كه منظور از زياد كردن فضل از ياد كردن ثواب باشد و همچنين از اينكه در مقابل استجابت مؤمنان فرموده: «و كافران عذابي شديد دارند» اين معني (قبولي اعمال مؤمنان) استفاده مي‌شود.[8]

3- نزول خير و بركت الهي:

«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَ اتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَ الأَرْضِ...» (اعراف/96)
«و اگر اهل شهرها و آباديها، ايمان مي‌آوردند و تقوا پيشه مي‌كردند، بركات آسمانها و زمين را بر آنها مي‌گشوديم...»

4-  بهره‌مندي از حيات معنوي:

«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً...» (نحل/97)
«هر كس كار شايسته‌اي انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، در حالي كه مؤمن است، او را به حياتي پاك زنده مي‌داريم...»
حيات[9] طيّبة، حيات حقيقي و جديدي است كه در عين اينكه از زندگي ديگران جدا نيست ولي غير از آن است و در مرتبۀ والا و برتري از آن قرار دارد صاحب چنين زندگيي، در خود؛ نور، كمال، قوّت، عزّت، لذت و سروري
احساس مي‌كند كه قابل وصف و اندازگيري نيست كه نظير آيۀ؛

5-  نورانيّت:

«يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُم بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمَانِهِم...» (حديد/12)
«روزي كه مردان و زنان با ايمان را مي‌نگري كه نورشان پيش رو و در سمت راستشان بسرعت حركت مي‌كند»

6- دريافت پاداش بطور كامل:

«وَ أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ ...» (آل عمران/57)
«امّا آنها كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، خداوند پاداش آنان را بطور كامل خواهد داد...»

7- آمرزش و پاداش بزرگ الهي:

«وَعَدَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِيمٌ » (مائده/9)
«خداوند به آنها كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند وعدۀ آمرزش و پاداش بزرگي داده است.»

8- ورود به بهشت و بهره‌مندي از روزي بي‌حساب:

«...وَ مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ » (غافر/40)
«هر كس كار شايسته‌اي انجام دهد، خواه مرد يا زن در حالي كه مؤمن باشد آنها وارد بهشت مي‌شوند و در آن، روزي بي حسابي به آنها داده خواهد شد.»

پي آمدهاي بي‌ايمان:

1-  پليدي:

«كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ » (انعام/125)
«خداوند، پليدي را بر افرادي كه ايمان نمي‌آورند قرار مي دهد!»

2-  ولايت شيطان:

«...إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ » (اعراف/27)
«ما شياطين را اولياي كساني قرار داديم كه ايمان نمي‌آورند»

3-  عذاب دردناك:

«و أَنَّ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا » (اسراء/10)
«براي آنان كه به قيامت ايمان نمي‌آوردند عذاب دردناكي آماده ساخته‌ايم.»

4-  انحراف از صراط مستقيم:

«وَ إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ »(مؤمنون/74)
«امّا كساني كه به آخرت ايمان ندارند از صراط مستقيم منحرفند!»

5-  تحيّر و سرگرداني:

«إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ» (نمل/4)
«كساني كه به آخرت ايمان ندارند اعمال (بد)شان را براي آنان زينت مي‌دهيم بطوري كه سرگردان مي‌شوند»

6-  قرار گرفتن در زمرۀ زيانكارترين افراد:

«أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَهُمْ سُوءُ الْعَذَابِ وَ هُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ» (نمل/5)
«(بي‌ايمانان) آنان كساني هستند كه عذاب بد (و دردناك) براي آنهاست و آنها در آخرت زيانكارترين مردمند!»
تعبّير به"زيانكارترين" اشاره دارد به اينكه نه تنها ثواب نمي‌برند بلكه بدليل گمراهي و ضلالتشان با عِتاب و سرزنش مواجه هستند.[10]

پی نوشت ها:

[1] . مصطوفي، حسن؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب 1360 ش، ج 1، ص 150-151.
[2] . ر.ك: همايي، غلامعلي؛ واژه شناسي قرآن مجيد، قم، انتشارات مركز جهاني علوم اسلامي، 1383 چاپ اوّل ص 99.
[3] . راغب اصفهاني، حسين بن محمّد؛ المفردات في غريب القرآن، مادّۀ «أمن».
[4] . جوادي آملي، عبدالله؛ تسنيم، قم، مركز نشر اسراء، 1378، چاپ اوّل، ج 2، ص 472.
[5] . طبري، فضل بن حسن؛ مجمع البيان، تهران، انتشارات ناصر خسرو، 1372 ش، ج 1، ص 122.
[6] . قرائتي، محسن؛ نور، تهران، مركز فرهنگي درسهايي از قرآن، 1383 ش، ج 10، ص 529.
[7] . جهت مطالعه بيشتر ر.ك: اكبر، هاشمي رفسنجاني و همكاران مركز فرهنگ و معارف قرآن؛ فرهنگ قرآن، قم، بوستان كتاب، 1384، چاپ اوّل.
[8] . طباطبائي، سيد محمد حسين؛ الميزان في تفسير القرآن، ترجمه سيد محمد باقر موسوي همداني، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1374 ش، ج 18، ص 72.
[9] . همان، ج 12، ص 491.
[10] . مجمع البيان، ج 7، ص 330.

مقالات مشابه

عوامل مؤثر بر تکوین نگرش ایمانی در قرآن کریم با رویکرد روان‌شناسی اجتماعی

نام نشریهتفسیر و زبان قرآن

نام نویسندهمهدی ایزدی, سیدسجاد طباطبائی‌نژاد, سیدمحمدرضا رضازاده

ظرفیت سنجی منطق فازی و پلورالیسم دینی در تبیین مفهوم «ایمان» در قرآن

نام نشریهعلوم قرآن و حدیث

نام نویسندهموسی‌الرضا شمسیه زاهدی, ابوالقاسم عارف‌نژاد

ایمان موهبتی از منظر آیات و روایات

نام نشریهتحقیقات کلامی

نام نویسندهسیدمحمود موسوی, رسول احمدی

جایگاه و آثار باور به خدا در سبک زندگی خانوادگی از منظر قرآن و روایات

نام نشریهمعارف قرآنی

نام نویسندهعنایت‌الله شریفی, محمدحسین خوانین‌زاده, محمد فاضل‌نیا

نگرشی به معنای ایمان در قرآن کریم

نام نشریهبلاغ مبین

نام نویسندهمحمد کاظم طاهری

مراتب ایمان از منظر علامه طباطبایی

نام نشریهقرآن و حدیث

نام نویسندهعزیزالله افشار کرمانی

تحلیل معناشناختی مفهوم قرآنی «ایمان» با تأکید بر آرای متکلّمان مسلمان

نام نشریهآیین حکمت

نام نویسندههادی صادقی, مرتضی حبیبی سی‌سرا, سیدقاسم صفری

پیوند ایمان و محبت در قرآن و عرفان

نام نشریهبینات

نام نویسندهنسرین حسینی کاشانی

رابطه ايمان و معرفت از ديدگاه علّامه طباطبائى با محوريت تفسير الميزان

نام نشریهمعرفت

نام نویسندهامرالله قلی‌زاده, محمد جعفری