در این نوشتار ضمن ارجنهادن به شخصیت برجسته و وثاقت و مقام علمی علیبن ابراهیم قمی، اعتبار تفسیر منسوب به او مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
با توجه به این که تفسیر قمیِ موجود، تلفیقی از روایات ابوالفضلالعباس از علیبن ابراهیم و ابوالجارود و روایات سایر مشایخ میباشد؛ و از طرف دیگر مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی روایات تفسیری متعددی از قول استاد خود علیبن ابراهیم آورده است؛ نویسنده به منظور بررسی میزان اعتبار تفسیر قمیِ موجود، روایات تفسیری علیبن ابراهیم در کتاب کافی را استخراج نموده و ضمن تطبیق تکتک آنها با روایات تفسیر قمی، فقط به یک موردِ انطباق برخورد نموده است. لذا در این مقاله به این نتیجه دست مییابد که تفسیری که در اختیار شیخ کلینی بوده، متفاوت از تفسیری است که هماکنون در دسترس ماست.
علیبن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، الکافی، محمدبن یعقوب کلینی، تفسیر مأثور، تفسیر ابوالجارود.
ابوالحسن علیبن ابراهیمبن هاشم قمی از عالمان و محدثان بزرگ و موثق شیعه و از مشایخ محمدبن یعقوب کلینی (ت 329ق) است.(1) وی صاحب کتب متعدد و ازجمله کتاب التفسیر بوده است.
در این که آیا کتاب معروف به تفسیر قمی که هماکنون در دست ماست، همان کتاب التفسیر است که نجاشی و شیخ طوسی و دیگران از آن یاد کردهاند، تردیدی جدّی وجود دارد. برخی در انتساب مقدمه این تفسیر به علیبن ابراهیم تردید داشته، معتقدند این مقدمه از تفسیر نعمانی است.(2) بنابراین، توثیق عام موجود در این مقدمه نسبت به راویان این تفسیر از ارزش و اعتبار ساقط است.(3) علاوه بر آن که با تتبع در اسناد روایات این تفسیر، روشن میشود که افراد غالی، ضعیف و جاعل حدیث در سند بسیاری از این روایات حضور دارند،(4) روشن است که این امر با توثیق آنها توسط شخصیتی چون علیبن ابراهیم قمی سازگار نیست.
افزون بر این، مجموع این تفسیر توسط شخصی به نام ابوالفضلالعباسبن محمدبنالقاسمبن حمزةبن موسیبن جعفر علیهالسلام گزارش شده است که در کتب رجالی یادی از وی نشده است.
روایات این تفسیر به سه دسته تقسیم میشود:
1) روایات ابوالفضلالعباس از علیبن ابراهیم به سندش از امام صادق علیهالسلام .
2) روایات همین شخص به سند خود از ابوالجارود از امام باقر علیهالسلام .
3) روایات وی از سایر مشایخ حدیثیاش.
از آن جا که کلینی از شاگردان علیبن ابراهیم بوده و تفسیر او را نیز در اختیار داشته و در کتاب کافی از مجموع 16 هزار روایت، نزدیک به 6 هزار روایت از وی نقل کرده است، بررسی مقایسهای روایات تفسیری علیبن ابراهیم در کافی با تفسیر قمی موجود میتواند تا حدودی روشن سازد که آیا این تفسیر از علیبن ابراهیم است یا خیر.
با تتبع در کتاب کافی مشخص شد که مرحوم کلینی در ضمن سه کتاب اصول، فروع و روضه، 279 روایت تفسیری از علیبن ابراهیم قمی نقل کرده است. این روایات، یک به یک از نظر سند و متن، با آنچه در ذیل آیات مربوط در تفسیر قمی آمده مقایسه شد. جدولی که در پیش رو دارید بیانگر این تطبیق است.(5)
همانطوری که در جدول تفصیلی فوقالذکر ملاحظه شد، تنها در بیست مورد روایات تفسیری علیبن ابراهیم در کتاب کافی با روایات علیبن ابراهیم در تفسیر قمی موجود به نحوی مشابهند. این شباهت به چند گونه است که در پی میآید.
فقط یک مورد (ردیف 161) از حیث سلسله سند برهم منطبق هستند:
کافی، ج 5، ص 442، روایت 9: محمدبن یحیی عن احمدبن محمد و علیبن ابراهیم عن أبیه جمیعا عن ابنمحبوب عن هشامبن سالم عن بریدالعجلّی قال: سألت أبا جعفر علیهالسلام عن قولالله «و هوالّذی خلق منالماء بشرا فجعله نسبا و صهرا» فقال: انّاللّه تعالی خلق آدم منالماء العذب و خلق زوجته من سنخه فبرأها من أسفل أضلاعه فجری بذلک الضلع سبب و نسب ثمّ زوجها ایّاه فجری بسبب ذلک بینهما صهر و ذلک قوله «نسبا و صهرا» فالنسب یا اخا بنی عجل ما کان بسبب الرّجال والصهر ما کان بسبب النساء.
تفسیر قمی، ج 2، ص 114 - 115: حدثنی ابی عنالحسن بن محبوب عن هشامبن سالم عن بریدالعجلی عن ابیعبدالله علیهالسلام قال سألته عن قولاللّه «وهوالذی خلق منالماء بشرا فجعله نسبا و صهرا» قال: انّاللّه تبارک و تعالی خلق آدم منالماء العذب و خلق زوجته من سنخه فبرأها من أسفل اضلاعه فجری بذلک الضلع بینهما نسب ثم زوجها ایّاه فجری بینهما بسبب ذلک صهر فذلک قوله «نسبا و صهرا» فالنسب یا أخابنی عجل ما کان من نسبالرّجال والصهر ما کان بسببالنساء.
ملاحظه میشود در همین مورد نیز روایتِ کافی از امام باقر علیهالسلام و روایت تفسیر قمی از امام صادق علیهالسلام است.
در چهار مورد، سلسله سندها در یک راوی اختلاف مییابند (ردیفهای 75، 146، 194 و 257). دو مورد از آن را به عنوان نمونه ذکر میکنیم:
الف) کافی، ج 2، ص 357، روایت 2: علیبن ابراهیم عن أبیه عن ابن ابیعمیر عن بعض اصحابه عن ابیعبداللّه علیهالسلام قال: من قال فی مؤمن مارأته عیناه و سمعته أذناه فهو منالذین قالاللّه: «انّ الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم».
تفسیر قمی، ج 2، ص 100: حدثنی ابی عن ابن ابی عمیر عن هشام عن ابیعبداللّه علیهالسلام قال: من قال فی مؤمن مارأت عیناه و ما سمعت اذناه کان من الذین قالالله فیهم «انّ الذین یحبون ان تشیع الفاحشه...».
ب) کافی، ج 8، ص 364، روایت 544: علیبن ابراهیم عن أبیه عن حمادبن عیسی عن ابراهیمبن عمرالیمانی عمن ذکره عن ابیعبداللّه علیهالسلام فی قولالله «و بشرالذین آمنوا ان لهم قدم صدق عند ربّهم» فقال هو رسولاللّه.
تفسیر قمی، ج 1، ص 308 - 309: حدثنی أبی عن حمادبن عیسی عن ابراهیمبن عمرالیمانی عن ابیعبداللّه علیهالسلام فی قوله: «قدم صدق عند ربهم» قال هو رسولاللّه صلیاللهعلیهوآله .
در ده مورد، اختلاف سلسله سند در بیش از یک راوی است (ردیفهای 20، 26، 57، 83، 92، 147، 171، 175، 229 و 231). به جهت رعایت اختصار به ذکر دو نمونه اکتفا میشود:
الف) کافی، ج 1، ص 273، روایت 3: علیبن ابراهیم عن محمدبن عیسی عن یونس عن ابنمسکان عن أبی بصیر قال: سألت أباعبداله علیهالسلام عن قولاللّه عزّوجلّ «یسئلونک عن الرّوح قلالرّوح من أمر ربّی» قال خلق أعظم من جبرئیل و میکائیل، کان مع رسولاللّه صلیاللهعلیهوآله و هو معالائمه و هو منالملکوت.
تفسیر قمی، ج 2، ص 26: حدثنی أبی عن ابن ابیعمیر عن ابیبصیر عن ابیعبداللّه علیهالسلام قال: هو ملک أعظم من جبرئیل و میکائیل و کان مع رسولالله صلیاللهعلیهوآله و هو معالائمة و فی خبر اخر هو منالملکوت.
ب) کافی، ج 1، ص 384، روایت 8: علیبن ابراهیم عن أبیه قال: قال علیبن حسان لابی جعفر علیهالسلام یا سیدی ان الناس ینکرون علیک حداثة سنک. فقال: و ما ینکرون من ذلک قولالله؟ لقد قالالله عزّ و جلّ لنبیّه صلیاللهعلیهوآله «قل هذه سبیلی أدعو الیالله علی بصیرة أنا و من اتّبعنی» فوالله ما تبعه الا علی علیهالسلام و له تسع سنین و أنا ابن تسع سنین.
تفسیر قمی، ج 1، ص 358: قال علیبن ابراهیم حدثنی أبی عن علیبن أسباط قال قلت لابی جعفرالثانی علیهالسلام یا سیدی انالناس ینکرون علیک حداثة سنک قال و ما ینکرون علی من ذلک فوالله لقد قالالله لنبیه صلیاللهعلیهوآله «قل هذه سبیلی...» فما اتبعه غیر علی علیهالسلام و کان ابن تسع سنین و أنا ابن تسع سنین.
در پنج مورد، حدیث از قول علیبن ابراهیم در تفسیر قمی نقل شده و زنجیره راویان حذف گردیده است (ردیفهای 6، 49، 91، 98 و 187). البته در چهار مورد، سلسله سند در کتاب کافی آمده و در یک مورد مرحوم کلینی نیز تصریح به رفع نموده است. از این مورد نیز دو نمونه یاد میکنیم:
الف) کافی، ج 1، ص 163، روایت 4: علیبن ابراهیم عن محمدبن عیسی عن یونس بن عبدالرّحمن عن ابن بُکَیْر عن حمزة بن محمد عن ابی عبداللّه علیهالسلام قال: سألته عن قول اللّه «و هدیناه النّجدین» قال: نجدالخیر والشّر.
تفسیر قمی، ج 2، ص 422: قال علیبن ابراهیم فی قوله «و هدیناه النّجدین» قال: بیّنّاله طریق الخیر و الشر.
ب) کافی، ج 2، ص 16، روایت 5: علیبن ابراهیم عن أبیه عن القاسمبن محمد عن المنقری عن سفیانبن عیینه عن ابیعبداللّه علیهالسلام سألته عن قولاللّه عزّ و جلّ «الاّ من أتیاللّه بقلب سلیم» قال: القلب السلیم الذی یلقی ربّه و لیس فیه أحدٌ سواه قال: و کل قلب فیه شرک أوشک فهو ساقط و انّما ارادوا الزّهد فیالدنیا لتفرغ قلوبهم للاخرة.
تفسیر قمی، ج 2، ص 123: قال علیبن ابراهیم فی قوله «الاّ من اتیاللّه بقلب سلیم» قال: القلب السلیم الذی یلقیاللّه و لیس فیه أحد سواه.
نتایج به دست آمده از این تحقیق به شرح ذیل است:
1 - روایات تفسیری علیبن ابراهیم در کتاب کافی مجموعا 279 مورد است:(6) اصول: 101 مورد، فروع: 144 مورد و روضه: 34 مورد.
2 - از مجموع 279 مورد روایات تفسیری علیبن ابراهیم در کتاب کافی، 53 مورد اصلاً در تفسیر قمی نیامده است: اصول: 21 مورد، فروع: 25 مورد و روضه: 7 مورد.
3 - از 226 مورد باقیمانده، در اکثر موارد ارتباطی بین روایات کافی و تفسیر قمی ملاحظه نگردید.
4 - تنها در بیست مورد روایات تفسیری علیبن ابراهیم در کتاب کافی با روایات تفسیری علیبن ابراهیم در تفسیر قمی به نحوی مشابهت و همگونی دارند.
5 - از بین موارد مشابه، فقط در یک مورد از حیث سلسله سند بر هم انطباق دارند.
نظر به این که از موارد معدود همگون، در پنج مورد سلسله سند در تفسیر قمی نیامده، معلوم نیست مستند مرحوم کلینی همین روایات موجود در تفسیر قمی باشد و در سایر موارد نیز، با توجه به اختلاف در زنجیره روات، باز استناد مؤلف کافی را به روایات تفسیر قمیِ موجود، مردّد مینمایاند.
لازم است مراتب تشکر خود را از استاد ارجمند، حضرت آیتا... محمدهادی معرفت و همکار گرامی، جناب آقای دکتر شاکر که در به ثمر رسیدن این تحقیق از هیچ مساعدتی دریغ نورزیدند، اعلام دارم و مزید توفیق ایشان را از خدای متعال مسئلت نمایم.
1. تاریخ ولادت و وفات شیخ ابوالحسن علیبن ابراهیمبن هاشم قمی، به طور دقیق مشخص نیست. آنچه که مسلم است، این که وی در اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم میزیسته است. شیخ طوسی او را از اصحاب امام هادی علیهالسلام دانسته و شیخ صدوق در عیون اخبارالرضا اظهار داشته که حمزةبن محمدبن جعفر در سال 307ق. از علیبن ابراهیم روایت شنیده است.
2. ر.ک. محمدهادی معرفت؛ صیانةالقرآن منالتحریف، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، 1413ق، ص229، و نیز ر.ک. رضااستادی، آشنایی با تفاسیر قرآن مجید و مفسّران، قم، مؤسسه در راه حق، 1377ش، ص12.
3. شایان ذکر است که نویسنده در این مقدمه آورده است: «ما روایاتی را ذکر میکنیم که از طریق مشایخ و ثقات امامیه به ما رسیده و آنها از کسانی نقل کردهاند که خداوند، پیروی آنها را واجب کرده و اعمال انسانها در سایه اعتقاد به آنها پذیرفته میشود.» (تفسیر قمی، ج 1، ص 4).
4. کسانی چون احمدبن هلال العبرتایی، امیةبن علیالقیسی، سعدبن ظریفالحنظلی، سلیمانبن داود المنقری ازجمله راویان این تفسیر هستند که در کتب رجال به غلو، قصهپردازی و جعل حدیث درباره آنها تصریح شده است.
5. مواردی که شماره ردیف همراه با ستاره آمده نشانگر نوعی ارتباط بین روایت کافی با روایت تفسیر قمی است. مواردی که شماره جلد و صفحه تفسیر قمی مشخص نشده و جدول مربوط با خط تیره علامتگذاری شده، نشانگر آن است که تفسیر آیه در تفسیر قمی نیامده است. در بقیه موارد ارتباطی بین روایت کافی با روایت تفسیر قمی وجود نداشته است. حرف «ش» نشاندهنده شماره روایت است. در این تحقیق از کافی و تفسیر قمی با مشخصات زیر استفاده شده است:
الکافی: دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1363ش، چاپ پنجم.
تفسیرالقمی: با تصحیح سید طیب موسوی جزائری، قم، مؤسسه دارالکتاب، چاپ چهارم، 1367ش.
6. اختلاف شماره روایت تفسیری با شماره ردیف جدول، از این روست که گاهی در کتاب کافی درباره یک موضوع بیش از یک روایت تفسیری وجود دارد.