share
1400/07/29
در یادداشتی از حجت الاسلام والمسلمین عیسی زاده بررسی شد:
ویژگی های اخلاقی پیامبر از منظر قرآن با رویکرد وحدت در امت اسلام

اقتدا و پیروی همه مسلمانان از ویژگی های اخلاقی پیامبر اکرم(ص) به عنوان کامل ترین نمونه و الگوی مکارم اخلاقی، از راهکارهای نهادینه کردن روحیه وحدت و همدلی در جامعه اسلامی است.

به گزارش پرتال جامع علوم و معارف قرآن، حجت الاسلام والمسلمین عیسی عیسی زاده عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به مناسبت هفته وحدت در یادداشتی به بررسی ویژگی های اخلاقی پیامبر از منظر قرآن با رویکرد وحدت در امت اسلام پرداخت که مشروح آن در پی می آید.

«وَإِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظِیم [قلم/4] 

از راهکارهای نهادینه کردن روحیه وحدت و همدلی و همگرایی در جامعه اسلامی اقتدا و پیروی همه مسلمانان از الگوی قرآنی است زیرا پیامبر اعظم (ص) به دلیل داشتن «خُلقٍ عَظیم [قلم/4]» و «رَحمَةٌ لِلعَالَمین [انبیا/107]»، نمونه و الگوی مکارم اخلاقى براى تمام انسان‌ها در تمام دوران‌ها بوده است. آن حضرت به عنوان بهترین و کامل‌ترین اسوه‌ی راستین بشریّت، نسبت به تمام مردم بسیار دلسوز، صمیمی و مهربان بود. در راستای متخلق بودن به اخلاق و کردار کریمانه بود که حضرت در طول ۲۳ سال نبوت توانست، دل‌های گمراه بسیاری را شیفته مکتب اسلام کند.

در بیان عظمت پیامبر اکرم (ص) می‌توان گفت که خداوند برای تکریم و تجلیل مقام آن حضرت، در قرآن با لقب‌های بی همتایی، مانند؛ «یا ایّها الرَّسول» و «یا ایّها النَّبی»، از ایشان یاد می‌کند.

همچنین، جایگاه، عظمت و بزرگواری پیامبر اکرم (ص)، بدان حد بوده است که خداوند به وجود گرامی او چنین سوگند یاد می‌کند: «لَعَمْرُکَ إِنَّهُمْ لَفی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ [حج/72]»؛ به جانت سوگند که این‌ها در مستی خود سرگردانند.

علاوه بر آن، قرآن کریم، رسول گرامی اسلام (ص) را به عنوان اسوه‌ای نیکو یاد نموده است که همگان باید به آن حضرت تأسّی نمایند: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ [احزاب/21]»؛ به یقین برای شما، در زندگی رسول خدا الگوی نیکویی است. همچنین خداوند درباره آن رسول گرامی می‌فرماید: «وَإِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظِیم [قلم/4]»؛ به یقین تو اخلاق عظیم و بزرگی داری. همچنین در آیه‌ای دیگر، خداوند مؤمنان را امر کرده است که از دستورات نبی اکرم (ص) پیروی کرده، فرامین او را به جای آورند و آنچه را از آن باز داشته است، رها سازند: «وَ مَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا [حشر/7].» در آیه دیگری اشاره نموده است: «وَ أَطِیعُواْ اللّهَ و َالرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ [انعام/59]»؛ و از خدا و رسول اطاعت کنید، باشد که مورد رحمت قرار گیرید.

همچنین، علی (ع) پیامبر خدا را الگوی شایسته پیروی معرفی می‌کند و الگوپذیری از ایشان را برای همگان بسنده می‌داند، چنان که می‌فرماید: «روش نبی خدا (ص) برای الگو بودن تو کافی است و پیامبر در نکوهش دنیا و کاستی­های و رسوایی‌ها و بدی­های فراوان آن راهنمای تو می‌باشد. پس، به پیامبر پاک و پاکیزه تمسک جوی که راه و رسم او الگویی برای همه الگوخواهان و مایه بزرگی است برای کسی که خواهان بزرگواری باشد. دوست­ترین بنده نزد خدا کسی است که از پیامبرش پیروی کند و گام بر جای پای او نهد (دشتی، ۱۳۸۲، خطبه ۱۶۰).

امام صادق (ع) هم در بیان اهمیت الگو گیری از پیامبراکرم (ص) فرمودند: «اِنّی لاکْرَهُ لِلرَّجُلِ اَنْ یَمُوتَ وَقَدْ بَقِیَتْ عَلَیْهِ خَلَّةٌ مِنْ خِلالِ رَسُولِ اللّه ِ لَمْ یَأْتِها» (صدوق، ۱۴۰۴ ق، ج ۳، ص ۴۶۷)؛ دوست ندارم مسلمانی بمیرد، مگر اینکه تمام آداب و سنت‌های رسول خدا (ص)، را [اگر چه یکبار]انجام دهد.

عظمت ویژگی های اخلاقی نبی گرامی اسلام (ص) از دیدگاه امیر مومنان(ع)

 در عظمت اخلاقی پيامبر اعظم(ص) همين بس که وقتی از امير مومنان علی(عليه السلام)خواستند تا اخلاق پيامبر را وصف کند، فرمود:« شما متاع دنيا را برای من بشماريد. گفتند: نعمت های دنيا قابل شمارش نيست ،چون قرآن می فرمايد: (وَ إِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا.)(ابراهيم: 34) امام(عليه السلام)هم فرمود: شما متاع دنيا را، که قليل است، نمی توانيد بشماريد، من چگونه می توانم اخلاق محمّدی را، که قرآن از آن به «عظيم» ياد نموده است (وَإِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظِيم)(قلم: 4) برايتان شمارش نمايم؟ ولی همين قدر بدانيد که اخلاق نيکوی تمام پيامبران به وسيله رسول اکرم(صلی الله عليه وآله) تمام شد. آن حضرت تمام اخلاق پسنديده را در خود جمع کرد. از اين رو، فرمود: «اِنّی بُعِثتٌ لِاُتَمِمَّ مَکارِمَ اَلاخلاق»; من برانگيخته شدم تا اخلاق نيکو را تمام کنم.»(اوسطی،53:1385)

بنابراين بايد اعتراف نمود که هيچ کس قدرت معرفی کامل فضايل اخلاقی پيامبر اکرم (ص) را ندارد اما اين نبايد سبب شود تاما به دنبال شناخت شخصيت آن حضرت نباشيم، بر همين اساس به محضر قرآن رفته تا ببينيم این کتاب آسمانی ، ويژگی های  رسول اکرم (ص)را چگونه معرفی نموده است؟ 

1. نرم خويى و مهربانى

يکی از ويژگی های برجسته اخلاقی پيامبر اعظم(ص) نرم خويی و مهربانی آن حضرت بود اين خصوصيت آن قدر ارزشمند بود که خداوند علت جذب مردم عصر بعثت را در دارا بودن همين ويژگی برای حضرت مطرح نموده است آنجا که فرمود:«فَبِما رَحمَةٍ مِن اللّهِ لِنتَ لَهُم وَلَو كُنتَ فظّاً غَليظَ القَلبِ لانفضّوا مِن حَولِك(آل عمران:159)؛ پس به بركت رحمت الهى (در برخورد) با مردم نرم و مهربان شدى و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراكنده مى‏شدند» 

امير مومنان على (ع) نيز درباره اخلاق آن حضرت و نرمخويى و مهربانى او چنين مى‏گويد: «كانَ اَجوَد النّاسِ كَفّاً وَ اَجرَأُ النّاسِ صَدراً، وَ اَصدقُ النّاس لَهجَةً، وَ اَوفاهم ذِمّةً وَ الَينهُم عَريكَةً وَ اكرَمَهُم عِشرَةً و مَن رآهُ بَديهَةً هابَهُ وَ مَن خالَطَهُ فَعَرَفَهُ اَحَبّهُ، لَم اَرَقَبلَهُ وَ لا بَعدُه مِثلَه؛ (پيامبر اكرم) سخاوتمندترين مردم، و شجاعترين آنها، و راستگوترين آنها، و وفادارترين انسان نسبت به وعده، و نرمترين( انسان) از نظر خوى و كريمترين مردم در برخورد و معاشرت بود، و هركس در ابتدا او را مى‏ديد از او دورى مى‏كرد (ولى) هركس با او همراه مى‏شد و او را مى‏شناخت(به او علاقمند مى‏شد) و سخت به او محبّت مى‏ورزيد، بگونه‏اى كه مثل او قبل از آن و بعد از آن نديده بود» (طبرسی، 18:1412)و همچنين آن حضرت در سخنی ديگر در اين باره فرمود: «وَ اَطهَر المُتَطَهِّرينَ شيمَةً وَ اَجوَدُ المُستَمطِرينَ ديمَةً؛اخلاقش از همه پاكان پاك‏تر و باران كرمش از هر چيزى بادوامتر بود»(نهج البلاغه خطبه 105)

امام حسین به نقل از پدرش، پیامبر را چنین توصیف می کند:او همیشه خندان بود و اخلاق نرمی داشت و تندخو نبود،فحش و ناسزا از او سر نمی زد،از کسی عیب نمی گرفت،کسی را بی مورد مدح نمی کرد و نسبت به چیزی که مورد علاقه اش نبود با اغماض برخورد می کرد.در سنن النبی به نقل از مکارم الاخلاق طبرسی نقل شده است:که آن حضرت هرگز از کسی انتقام نگرفت بلکه کسانی که را به وی بدی کرده بودند مورد عفو قرار می داد.

2. خوش اخلاقی با خانواده

رفتار نیکو در خانه و خوش رفتاری با اعضای خانواده سفارش ویژه پیامبر اکرم (ص) بوده، به گونه‌ای که یکی از شاخص‌های افراد نیک، برخورد مناسب و نیکو با خانواده است. آن حضرت در روایتی فرمودند: بهترین مردم از نظر ایمان، کسی است که دارای نیکوترین اخلاق باشد و لطیف‌ترین رفتار را با خانواده اش داشته باشد و من لطیف‌ترین شما نسبت به خانواده ام هستم (مجلسی، ۱۴۰۳ ق، ج ۶۸، ص ۳۸۷).

در روایت دیگری، به نقل از یکی از همسران آن حضرت آمده است: کسی خوش خلق‌تر از پیامبر (ص) نبود. هیچ کس از اصحاب و خانواده اش او را صدا نمی‌کرد، مگر اینکه آن حضرت در پاسخ او لبّیک می­گفت (اصبهانی، ۱۹۹۸ م، ج ۱، ص ۱۳۷).

امروزه در شیوه­های تربیتی از نکات مهمی که مورد توجه مربّیان تربیتی قرار دارد، نوع پاسخ دادن به ندای دیگران، به ویژه خانواده و همسر، است. برخی از افراد ممکن است به دلایلی مانند خجالت کشیدن یا جلوگیری از ـ به اصطلاح ـ پر رو شدن با الفاظ دیگری با خانواده سخن بگویند، در حالی که این سیره پیامبر نشان میدهد که ما در پاسخ گویی به ندای خانواده، باید از بهترین تعبیر‌ها استفاده کنیم. در بیان دیگری، درباره سیره آن حضرت نسبت به خانواده آمده است: هنگامی که پیامبر (ص) با خانواده اش بود، شوخ‌ترین افراد به شمار می‌آمد (مناوی، ۱۴۰۵ ق، ج ۵، ص ۱۸۰).

3. محبت به کودکان 

يکی ازسيره های اخلاقی رسول اکرم (ص) ابراز محبت به کودکان و خردسالان بود ،امير مومنان علی (ع) در باره اين خصوصيت اخلاقی پيامبر (ص) و شيوه رفتاری ايشان با خودش در دوران کودکی فرموده است: «پيامبر مرا در اتاق خويش مى‏نشاند، در حالى كه كودك بودم مرا در آغوش خود مى‏گرفت، و در بستر مخصوص خود مى‏خوابانيد... و بوى پاكيزه خود را به من مى‏بوياند و گاه غذا را لقمه لقمه در دهانم مى‏گذاشت... و من همواره با پيامبر بودم چونان فرزند كه همواره با مادر است ،پيامبر(ص) هر روز نشانه تازه‏اى از اخلاق نيكو را برايم آشكار مى‏فرمود، و به من فرمان مى‏داد كه به او اقتدا نمايم.(نهج البلاغه ،خطبه 97)

از موارد قابل توجهی که در سیره رسول اکرم (ص) مکرّر نقل شده، احترام به کودکان است. در روایتی از انس بن مالک نقل شده است که پیامبر خدا از کنار کودکان که عبور می‌کردند به آنان سلام می‌کردند (بخاری، ۱۴۰۷ ق، ج ۵، ص ۲۳۰۶). شاید بسیاری از افراد گمان کنند که، چون کودکان کوچک ترند باید همیشه آنان به بزرگتر‌ها سلام کنند، در حالی که آموزش آداب اجتماعی آنان بر عهده بزرگترهاست. 

پیامبر اکرم (ص) با وجود علوّ مقام و درجاتش، در برخورد با کودکان با خوش خلقی و حتی در بسیاری از موارد، مزاح و شوخی برخورد می‌کرد. در روایتی از انس نقل شده است: گاهی من با برادر کوچکم به نزد پیامبر شرف یاب می‌شدیم. آن حضرت در برخورد با آن کودک، مزاح می‌کرد و می‌فرمود: «یا ابا عمیر ما فعل النُّغَیر» (ابوطلحه انصاری کودکی به نام اباعمیر داشته که پرنده کوچکی همانند گنجشک ـ که در عربی نُغیر نامیده می‌شود ـ داشته و این پرنده که برای او عزیز بوده می‌میرد و پیامبر برای مزاح با او چنین می‌فرمودند (اصبهانی، ۱۹۹۸ م، ج ۱، ص ۱۵۴).

4. تواضع و فروتنی

تواضع و فروتنی، یکی از مهمترین و برترین صفات پسندیده انسانی است. تواضع آن است که انسان در مقایسه با دیگران خود را برتر و بزرگتر نداند.

يکی از ويژگی هاي اخلاقی رسول اکرم(ص) که رمز موفقيت آن حضرت و سبب جذب مردم به سوی ايشان و دين اسلام می شد ،تواضع و فروتنی ايشان بود، امير مومنان علی (ع) در بيان اين ويژگی رسول اکرم(ص) می فرمايد: پيامبر (ص)روی زمين می خورد و چون بندگان می نشست و به دست خود، پای افزار خويش را پينه می زد و جامه خود را وصله می نمود و بر مرکب بی پالان سوار می شد و ديگری را همراه خود سوار می کرد.(نهج البلاغه،خطبه160)

 رفتارهای متواضعانه پيامبر اکرم (ص)در حدی بود که آن حضرت با همگان غذا می خورد، دعوت هر کس، حتی فقيرترين مردم را می پذيرفت. دوست نداشت افراد پشت سر ايشان حرکت کنند و می فرمود: چنين کاری زمينه ساز کبر است. فروتنی پيامبر به حدی بود که همنشينی با فقرا و اهتمام نسبت به ايشان عادتش بود، به حدّی که اين مسئله اشراف را ناراحت کرده و بر آنان دشوار گرديده بود، به گونه ای که ثروتمندان قريش از ايشان خواستند: اين جماعت را از خود براند تا آنها به او بپيوندند(عاملی ،130:1373)

بنابراین، سیره عملی و احادیث پیامبر اعظم (ص) سرشار از تواضع و فروتنی و دوری از تکبر و خود بزرگ بینی است. آن حضرت ضمن آنکه خود از هر کاری که موجب تکبر شود، دوری می‌نمود، پیروان خویش را هم از آنبر حذر می‌داشت و می‌فرمود: «هرکس با تکبر و خودخواهی بر روی زمین راه برود، زمین و آنچه در زیر آنست و آنچه بر روی آنست، او را لعن و نفرین نمایند» (صدوق، ۱۴۰۵ ق، ص ۶۲۷).

5. تکریم برادر مسلمان و مهمان

رسول گرامی اسلام (ص) در برخورد با همه مردم، طوری رفتار می‌نمود که شخصیت و احترام افراد مراعات شود و کسی تحقیر نگردد و یا مورد تمسخر واقع نشود.

از جریر روایت شده است که وقتی کسی بر پیامبر وارد می‌شد، آن حضرت او را در بهترین جای منزل سکونت می‌داد، به گونه‌ای که وقتی مهمانی وارد منزل آن حضرت شد و به دلیل نبودن جا، در مکانی بدون فرش نشست، آن حضرت لباس خود را به عنوان زیرانداز او قرار داد. یحیی بن یعمر روایت کرده است: وقتی جریر به خانه پیامبر، که مملوّ از جمعیت بود، وارد شد و به دلیل نبود جا در بیرون خانه نشست، پیامبر به او اشاره کرد، لباس مبارکش را در حالی که پیچیده بود، به او داد تا بر روی آن بنشیند، ولی جریر نیز رعایت ادب نمود و به جای آنکه بر روی لباس پیامبر بنشیند، آن را گرفت و به صورت و قلب خودش کشید (اصبهانی، ۱۹۹۸، ج ۱، ص ۸۷ )همچنین سلمان فارسی نقل می‌کند: روزی بر پیامبر (ص) وارد شدم، در حالی که بر متّکایی تکیه زده بود. وقتی نشستم، آن حضرت متّکایش را به من داد و فرمود:‌ای سلمان، هیچ مسلمانی نیست که بر برادر مسلمانش وارد شود و برای احترام متّکایی برایش بیاورد، جز اینکه خدا از گناهانش می‌گذرد (همان، ص ۲۰)

6. دلسوزى و خيرخواهى

 دلسوزی و خير خواهی رهبران دينی، يکی از ويژگی هايی است که می تواندنقش بسيار مهمی در هدايتگری امت داشته باشد و اگر پيامبر اکرم (ص) توانست مردم عصر جاهليت را از آن همه گمراهی ها نجات دهد همين خير خواهی و دلسوزی ايشان بود، خداوند در  قرآن کريم دربيان اين ويژگی آن حضرت  مى‏فرمايد: «لَقَد جاءَكم رَسولٌ مِن اَنفسكم عَزيزٌ عَلَيه ما عَنتّم حَريصٌ عَليكُم بِالمُؤمِنين رَئُوفٌ رَحيمٌ(توبه 128)؛ همانا فرستاده‏اى از خود شما به سويتان آمد كه رنجهاى شما بر او سخت است و اصرار بر هدايت و راهنمايى شما دارد و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است .»

 به تعبير قرآن ،«فلَعلّك باخِغٌ نَفسَك عَلى آثارِهم اِن لَم يُؤمِنوا بهذا الحديث اَسَفاً»(کهف:6)دلسوزى رسول خدا برای هدايت امت در حدّى بود كه گاهى از شدّت غصّه و ناراحتى در آستانه هلاكت قرار مى‏گرفت. 

امير مومنان على (ع)  در بيان خير خواهی های حضرت مي فرمايد: «خدا پيامبر اسلام را به هنگامى مبعوث فرمود كه مردم در حيرت و سرگردانى بودند، در فتنه‏ها به سر مى‏بردند، هوى‏ و هوس بر آنها چيره شده، و خود بزرگ بينى و تكبّر به لغزش‏هاى فراوانشان كشانده بود، و نادانيهاى جاهليّت پست و خوارشان كرد و در امور زندگى حيران و سرگردان بودند، و بلاى جهل و نادانى دامنگيرشان بود. «فبالَغ (ص) فى النّصيِحة وَ مَضى عَلى الطَّريقَةِ وَ دَعا اِلَى الحِكمَةِ وَ المَوعِظَة الحَسَنَةپس پيامبر اكرم (ص) در نصيحت و خيرخواهى نهايت تلاش را كرد، و آنان را به راه راست راهنمايى، و از راه حكمت و موعظه نيكو، مردم را به خدا دعوت فرمود»(نهج البلاغه ،خطبه95)

بنا بر این اگر این خصلت دلسوزی و خیر خواهی آن حضرت در رهبران دینی و مبلغان و اساتید نهادینه شود یقینا ما شاهد آثار هدایت در جامعه خواهیم بود زیرا اگر مخاطب بفهمد که آنان دلسوز و خیر خواه او هستند حتما تحت تاثیر قرار می گیرد چون هر انسانی فطرتا دوست دارد به سمت خیر هدایت شود مگر کسانی که اهل لجاجت باشند.

 7. عفو گذشت

 یکی ازتوصیه های خداوند به رسول گرامی اسلام عفو وگذشت بود که آن حضرت با عمل به این توصیه الگویی شد برای تمام بشریت در عالم.«خذ العفو و أمر بالعرف و اعرض عن الجاهلين» (اعراف/199 عفو را پيشه کن و به نيکي فرمان ده و از جاهلان رو گردان.

در زندگي اجتماعي ميان افراد يا گروهها، کدورتهايي پديد مي آيد که اگر تداوم يابد اجتماع انسانها را دچار روابط تيره، سردي، تفرقه و خشونت خواهد کرد. از اين رو، کدورتها را بايد با تصميمي منطقي و انساني از ميان برد و يکي از راههاي رفع آن، گذشت است.

رسول اکرم (ص) پس از فتح مکه خطاب به کفار آن ديار فرمود:

« اَلا لَبِئسَ جيرانُ النبي کنتم لقد کَذَّبتم و طردتم و اَخرجتم و آذيتم، ثم ما رضيتم حتي جئتموني في بلادي تُقاتلُوني؛ اِذهَبوا فَاَنتم الطُّلَقاء» (بحارالانوار، ج 21، ص 109.)

بدانيد که شما بد همسايگاني براي پيامبر بوديد، و او را تکذيب کرديد، او را از خود رانديد، بيرون کرديد، و مورد اذيت قرار داديد، و به اين مقدار راضي نشديد و آمديد در ديار من و آتش جنگ را افروختيد. هم اکنون برويد همه ي شما آزاد هستيد. 

عبدالله بن اميه برادر «ام سلمه» همسر رسول خدا (ص) که از دشمنان کينه توز و سرسخت پيامبر بود، پس از فتح مکه هر چه نزد آن حضرت مي آمد و تقاضاي ديدار مي کرد، رسول اکرم به وي اعتنا نمي کرد، تا اينکه نزد ام سلمه خواهر خود رفت و وي را واسطه قرار داد. آنگاه حضرت از گناهان و خطاهاي وي گذشت و او را مورد عفو قرار داد. (ناسخ التواريخ، ج 1، ص 181)

جابر مي گويد:

«پس از جنگ حنين که غنايم بدست مسلمين افتاد، رسول خدا (ص) از سکه هاي غنيمتي که روي لباس بلال ريخته بود بر مي داشت و بين مردم تقسيم مي کرد؛ در اين حال فرد ناداني به پيامبر گفت: اي فرستاده خدا! عدالت را در تقسيم اموال رعايت کن! پيامبر (ص) فرمود:

واي بر تو اگر من عادل نباشم! چه کس مي تواند عدالت را اجرا کند؟

يکي از اصحاب برخاست که او را به خاطر اين جسارت، گردن بزند، پيامبر مانع شد و فرمود: پناه بر خدا از اين که مردم بگويند محمد اصحاب خود را مي کشد، آنگاه او را بخشيد» (محجه البيضا، ج 4، ص 146،)

انس بن مالک مي گويد:

«يک عرب روستايي به پيامبر رسيد و عباي حضرت را به سختي کشيد، به طوري که روي گردن آن حضرت، اثر گذاشت سپس با لحني خشن گفت: اي محمد! از اموال خداوند که در نزد توست به من بده. پيامبر به وي توجهي کرد و خنديد و دستور داد تا مبلغي به او بپردازند» (بحارالانوار، ج 16، ص 230.)